کد خبر: ۲۸۹۰۳۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۲۰ دی ۱۳۹۳

مجله همشهری دانستنیها - احسان ناظم بکایی: در آخرین روزهای پاییز، خیره کننده ترین اتفاق جهان، تجمع چند میلیونی عزادارن در مراسم اربعین کربلا بود. میلیون ها عزادار خودشان را با پای پیاده به کربلا رساندند و تروریست های تکفیری داعش هم هیچ غلطی نتوانستند بکنند و آب در دل کسی تکان نخورد. در آمریکا، مجلس سنا، گزارشی علیه سیا منتشر کرد که نتیجه ای به جز روسیاهی نداشت.
 

کره شمالی، چه جور جاییه؟


در این مطلب، معلوم شد که ماموران سیا به بهانه جنگیدن با تروریسم، کلی آدم بی گناه را شکنجه کرده اند و کشته اند. اوباما هم تقصیرها را گردن بوش، رئیس جمهور قبلی انداخت. در بیت المقدس هم بار دیگر نظامیان صهیونیست به فلسطینی ها حمله کردند. شورای همکاری خلیج فارس هم رکورد کوتاه ترین جلسه را زدند. این جلسه فقط دو ساعت طول کشید و سران کشورهای جنوبی خلیج فارس که صبح به قطر رفته بودند برای ناهار به خانه هایشان برگشتند. اما این وسط، باز هم در کره شمالی اتفاقی افتاد که چون کلا این کشور و خبرهایش، همیشه خدا، عجیب و غریب است به شرح آن می پردازیم.

ماجرا چی بود؟


«اون، فقط اونه» اصل خبر همین بود. مسوولان دولت کره شمالی دستور داده اند هرکسی هم اسم، «اون»، رهبر این کشور است و او را در خانه «اون» صدا می زنند، باید برود سجل اش را عوض کند. این دستور از سه سال پیش صادر شده و حالا سفت و سخت تر دنبال می شود. ماموران به اداره ها می روند و به رئیس اداره می گویند: «اونا رو بیارین.» رئیس هم می رود و آنهایی راکه «اون»اند، می آورد و می گوید: «اینم از اونا». ماموران هم ابتدا با زبان خوش و بعد با کمی زبان ناخوش از «اون» ها می خواهند به جای «اون»، «این» یا «آن» یا «همان» بشوند.

اگر هم «اون» ایی پیدا شود که زیر بار این حرف زور نرود به اون- این اون، داخل پرانتز نیست چون با «اون» فرق دارد- جایی می رود که دیگر برنگردد. احتمالا به زودی در کره شمالی، ضمیر اشاره «آن» هم حذف می شود و کسی حق ندارد به جای دوری اشاره کند و داد بزند: «اون جا رو ببینین.» بلکه باید نزدیک بشود و داد بزند: «اینجا را ببینین.» با این وضع، مردم کره شمالی سالهاست بستنی کیم نخورده اند چون نام فامیل رهبر فعلی، پدر و پدربزرگش که همه کاره کشور بودند، «کیم» بوده و لابد خوردن بستنی کیم، حکم اعدام داشته است.

کره شمالی کجاست؟

محله شمالی دهات یانگوم، جومونگ و سوسانو اینهاست. تا 70 سال پیش همه شبه جزیره کره را کره صدا می زدند و کره شمالی و کره جنوبی معنایی نداشت. تمدن کرهای از تمدن های قدیمی دنیا بود که بین چینی ها و ژاپنی ها زندگی می کرد و  همین الان هم کره ای ها زور می زنند اسامی سلسله های قدیمی شان مانند گوگوریو، جوسان و گوریو را با ضرب و زور سریال های شان به خورد مردم دنیا بدهند.
 

کره شمالی، چه جور جاییه؟


سلسله های مختلف در کره روی کار می آمدند اما هر از چندگاهی هم که چینی ها زورشان زیاد می شد به این شبه جزیره حمله می کردند و چون سه طرف اش، دریا بود و راه در رو نداشت، کره ای ها تسلیم چینی ها می شدند. کره ای ها فقط با چینی ها رفت و آمد داشتند و کلا بقیه دنیا را داخل آدم حساب نمی کردند- یا شاید هم برعکس بود- برای همین به «شبه جزیره منزوی» معروف شدند. 200سال قبل، کم کم سر و کله چشم بادامی های دیگری پیدا شد.

ساکنان جزایر ژاپن با کشتی های شان به شبه جزیره کره رسیدند. کره ای ها که قبلا فکر می کردند فقط چینی ها آدمند، فهمیدند ژاپنی ها هم یک سر و دو گوش دارند و آدمند. ژاپنی ها هم تا کره ای ها بفهمند، چی به چی شده، شبه جزیره کره را گرفتند. ژاپنی ها تا جنگ جهانی دوم در کره بودند تا اینکه آمریکا دو تا بمب اتمی روی سرشان ترکاند و شکست خوردند و به سرزمین شان برگشتند. کره هم مثل کره صبحانه بین دو طرف پیروز تقسیم شد. مدار 38 درجه را گذاشتند وسط و خط کشیدند. جنوب اش را آمریکایی ها برداشتند و شمال اش را هم چینی ها و روس ها.

این کار این قدر سریع انجام شد که کشاورزانی که سر زمین شان رفته بودند و می خواستند به خانه های شان برگردند یکهو آن طرف مرز گیر کردند و خانه های شان افتاد این طرف مرز.

دو کره، سه سال هم با هل دادن قدرت های غربی و شرقی با هم جنگیدند تا اینکه بعد از جنگ، کره شمالی که بغل چین و شوروی بود، با مدل کمونیستی بسته، کارش را پیش برد. 25 سال پیش هم صاحب بمب اتمی شد و حسابی غربی ها را ترساند. در این سال ها، کره شمالی، ناگهان آزمایش موشکی انجام می دهد. آمریکا فحش می دهد. کره جنوبی و ژاپن، حرص و جوش می خورند و روسیه و چین هم، ریز ریز می خندند.

اون کیه؟

همه کاره کره شمالی، جوانی 30 ساله است. کیم جونگاون از سال 2011 میلادی (1390شمسی) که پدرش کیم جونگ این، عمرش را به شما داد، رهبر کره شمالی شد، تا با 28 سال سن، جوان ترین رهبر جهان لقب بگیرد.
 

کره شمالی، چه جور جاییه؟


کیم ایل سونگ، پدربزرگ اون، کره شمالی کمونیست را درست کرد و بعد از 45 سال مرد تا حکومت به پسرش کیم جونگ ایل که پدر اون بود برسد. پدر اون هم 18 سال، رئیس بود تا مرد و نوبت به اون رسید. اون، پسر کوچک پدرش بود و قرار نبود جانشین پدرش شود، اما چلمنگ بازی «چول»، برادر بزرگ تر که می خواست برای پدر چرخ و فلک بازی با پاسپورت جعلی به دیزنی لند ژاپن برود و لو رفت، باعث شد تا پدر، چول را مچاله کند و اون را جانشین خودش معرفی کند.

رهبری کره شمالی، تنها کار اون نیست. مشاغلی مانند دبیر اول حزب کارگر کره، رئیس کل کمیسیون مرکزی نظامی، رئیس کل کمیسیون ملی دفاع کره شمالی، فرمانده کل ارتش خلق کره و البته رئیس جمهور ابدی هم از کارهای معمول اوست.

اون از بچگی به بسکتبال علاقه داشت و عاشق مایکل جردن بود. او تا همه کاره کره شمالی شد از چند بازیکن ان بی ای، لیگ حرفه ای بسکتبال آمریکا دعوت کرد تا به کشورش بیایند و او با آنها عکس یادگاری بگیرد. ضمنا اون تا رهبر کره شمالی شد دستور داد دختری را که چند سال پیش به او جواب رد داده بود، تیرباران کنند. پس نتیجه می گیریم موقع خواستگاری نباید بدون تامل، جواب رد بدهیم چون ممکن است طرف مان به یک جایی برسد و تیرباران مان کند! اون که سال گذشته شوهر عمه اش را کشت و عمه اش را دق داد، حالا خواهر 27 ساله اش «کیم یوجونگ» را که به پرنسس معروف است به بانوی اول کره تبدیل کرده و قرار است او را هفته آینده به اجلاس غذا در کره جنوبی بفرستد.

قوانین عجیب و غریب


حتما می دانید که کره شمالی، یکی از بسته ترین کشورهای دنیاست که موبایل، اینترنت، لوازم و وسایل خارجی و... در آن جایی ندارد و تردد به این کشور ممنوع است. همین بسته بودن، شایعات زیادی درباره این کشور و قوانین و سبک زندگی ساکنان آن درست کرده که خواندن بعضی هایش جالب است؛ سر ساعت 6 صبح، تمام مردم باید با صدای شیپوری که در کشور می پیچد، بیدار شوند. باید با لباس فرم و در صف از خانه خارج شده و در برابر مجسمه رهبران، تعظیم کنند پیش از آغاز کار باید 10 دقیقه به سخنان رئیس شرکت گوش بدهند و 5 دقیقه شعار بدهند.
 

کره شمالی، چه جور جاییه؟


خدمت سربازی در این کشور 10 سال است و شامل مردان و زنان می شود. ازدواج باید با تائید مراکز اطلاعاتی انجام شود. ساعت 9شب با زدن شیپور، چراغ ها خاموش می شود و مردم باید بخوابند. زنان نباید شلوار بپوشند. استفاده از اتومبیل ممنوع است و مردم باید با دوچرخه و مترو به سر کار و خانه بروند. خروج از شهر و روستا باید با مجوز دولت انجام شود.

ما و کره شمالی؟


هم قاره بودن باعث شده تا ارتباطات ما به خصوص در زمینه ورزشی زیاد باشد. در بازی های آسیایی 1990 پکن، تیم ملی ایران در مرحله مقدماتی در آن بازی، احمدرضا عابدزاده، 3 پنالتی آنها را گرفت تا ما برای اولین بار بعد از انقلاب، قهرمان آسیا بشویم.

در مرحله مقدماتی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی هم با ما هم گروه بود که موفق تر عمل کرد و به جام جهانی رفت. تیم ملی فوتبال ما با کره شمالی، 22 بار بازی کرده که 16 تایش را برده و شش تایش مساوی شده است. آنها تا به حال نتوانسته اند ما را ببرند. اما در زمینه ای دیگر، دو کشور در پایتخت های هم، سفارت خانه دارند و کره شمالی در زمان جنگ، سلاح و موشک به ما می فروخت.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"