خودروی ملی یا برند ملی

بیش از یک دهه است که تفسیر های متفاوتی از خودروی ملی و یا برند ملی ارائه می شود و شاید لازم باشد حداقل در محافل تخصصی تعریف مشخصی از خودروی ملی ارائه شود . این موضوع با چند مثال روشن می شود . مثلاً اتومبیل بنز یا BMW خودرو های آلمانی هستند ، بدین مفهوم که وقتی شما آرم شرکتهای BMW را روی خودرویی مشاهده می کنید می گویید این خودروها تولیدات کشور آلمان هستند و یا پژو و رنو محصولات فرانسوی و یا تویوتا و هندا محصولات ژاپنی هستند .

ولی طراحی این خودرو ها ممکن است در کشور دیگری و شرکت دیگری صورت گرفته باشد . حتی بسیاری از قطعات این خودرو ها در خارج از این کشور ها تولید می شود . پس چه عاملی باعث می شود که این خودرو ها را متعلق به این کشور ها می دانیم ؟ آنچه مهم است مدیریت بر فرآیند های طراحی و ساخت این خودرو هاست . بدین مفهوم که اگر یک شرکت تولید کننده خودرو قادر باشد با دانش مدیریت و توان علمی و فنی خود ، دو فرآیند مهم طراحی و ساخت قطعات خودرو را هدایت کند ، آن شرکت صاحب اصلی آن برند خواهد بود . این توان با ارزش که سالیان سال در انحصار شرکت های بزرگ خودروساز جهان بوده است در چهار دهه گذشته در تعداد معدودی از کشور ها نیز به وجود آمده از جمله کشور کره با برندهایی چون هیوندا ، دوو و کیا وارد بازار جهانی شدند و یا برندهایی که کشور چین به بازار های جهانی عرضه کرد .

تعداد این برندهای جدید زیاد نیست ، چون فرآیند طراحی و ساخت کار آسانی نیست . از جمله کشور هایی که در این وادی گام نهاد ، کشور عزیزمان است . شرکت ایران خودرو با تولید خودروی سمند ، توانست این کار مهم را انجام دهد . پس خودروی سمند یک برند ملی است و اگر در هر جای دنیا این خودرو عرضه شود ، همه آن را یک خودروی ایرانی تلقی می کنند .

خوشبختانه شرکت سایپا هم توانست به عنوان یکی از دو خودرو ساز اصلی کشور به این مهم نایل شود . تردید نباید کرد که خودروی مینیاتور یک خودروی ملی و ایرانی است .

قطعاً با توان ایجاد شده در این دو خودرو ساز ایرانی ، گام های بعدی می تواند مستحکم تر برداشته شود ، حتی این خودرو ساز ها می توانند از پلتفرم های مشترک استفاده کنند و برند های خود را جداگانه عرضه کنند . این استراتژی هوشمندانه اگر عملیاتی شود باعث خواهد شد هزینه های محصول نهایی کاهش یابد . در هر حال آنچه مهم و با ارزش است شجاعت خودرو سازان ایرانی است که توانستند وارد عرصه ای شوند که در معادلات جهانی و بین المللی دور از دسترس می نمود و با توجه به محدودیت ها و محاصره اقتصادی کشور پس از انقلاب آن را غیر ممکن می دانستند . اما این مهم اکنون اتفاق افتاده و ما صاحب دو برند ملی و بین المللی هستیم .

در این میان نقش قطعه سازان ایرانی بسیار پر رنگ و اثر بخش بوده است . همه دست اندر کاران صنعت خودروی کشور می دانند که بدون همکاری نزدیک و تنگاتنگ قطعه سازان ایرانی ، امکان موفقیت در خودرو سازی کشور وجود نداشت .

درگیر شدن قطعه سازان با گستردگی توان علمی آن ها در فرآیند های ساخت و بعضاً طراحی باعث شده است که قطعات خودروی سمند بیش از 95% ساخت داخل باشد . همین روند در مورد خودروی مینیاتور نیز جریان دارد ، در هر حال آنچه اکنون در صنعت خودروی ما در جریان است به طور کلی روندی رو به رشد و اصولی تلقی می گرددو شرکت سایپا با ارئه خودرو مینیاتور توانست حلقه مفقوده چرخه فعالیت در صنعت خودرو را کامل کند که باعث خوشحالی فراوان است .

در همین حال شرکت ایران خودرو نیز با پروژه X12 ، گام مهم دیگری را در توسعه برند ملی بر داشته که قطعاً می تواند کمک بزرگی در چرخه تکامل صنعت خودرو سازی کشورمان باشد .

این حرکت های دو خودروساز بزرگ کشورمان نه تنها سبب می شود بازار داخلی کشورمان در این برهه حساس حفظ شود ، بلکه باعث تقویت غرور ملی و معرفی توانمندی های متخصصین ایرانی در عرصه بین المللی خواهد شد .

ساسان قربانی