جزئیاتی‌ازشرارت‌های «محسن‌رنگی»

روز گذشته پلیس تهران از دستگیری شرور سابقه‌داری به نام «محسن رنگی» خبر داد که از چند سال قبل و به دنبال ارتکاب قتل متواری شده بود اما در روزهای گذشته برای انتقام گرفتن از یکی دیگر از اراذل به محل سکونت خود در یافت‌آباد برگشت که در نهایت دستگیر شد.

در کنار ارتکاب قتل، محسن رنگی اتهامات و جرایم دیگر همچون تهیه و توزیع شیشه، آزار دختران و آدم‌ربایی، ایجاد رعب و وحشت، تهدید به مجروح کردن یا قتل، تأسیس لابراتور تولید شیشه، استفاده از سلاح گرم و مواردی دگیر در پرونده این شرور که پلیس او را وحشی‌ترین شرور تهران می‌نامد به چشم می‌خورد.

نحوه شناسایی و دستگیری «محسن رنگی»

این شرور خطرناک چند روز پیش در جلوی درب مسجد، یکی از دوستان قدیمی‌اش را به دلیل خصومت شخصی با شلیک تیر مجروح ساخت و متواری شد. به دنبال این موضوع، کلانتری یافت آباد عزمش را جزم کرد تا این قاتل فراری و خطرناک را دستگیر کند. ماموران در بررسی بیشتر از این متهم دریافتند که اوایل امسال نیز ماموران مبارزه با مواد مخدر ناجا از مخفیگاه محسن رنگی شش کیلوگرم شیشه کشف و ضبط کردند ولی متاسفانه موفق به دستگیری محسن رنگی نشده و متهم از دستانشان گریخته بود.

ماموران تجسس و اطلاعات کلانتری یافت آباد در حین رصد و ردیابی متهم بودند که عصر روز گذشته از یک تیراندازی دیگر در خیابان معلم مطلع شدند و سریعا خود را جهت بررسی موضوع به محل مورد نظر اعزام شدند. این بار به دلیل حساسیت موضوع سرگرد "سینکایی" رئیس کلانتری شخصا در عملیات حضور پیدا کرد و سپس با حضور در صحنه تیراندازی جوانی ۲۲ ساله را به نام " احسان" که به دلیل جراحت چاقو در صورت، سر و دستانش خون آلود بود، مشاهده کرد و سریعا مصدوم را با همکاری عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل کردند.

پسر مجروح در حالی که خونریزی‌اش قطع نمی شد، پرده از جنایت دیگر «محسن رنگی» برداشت و به ماموران بیان داشت که محسن رنگی از چند سال پیش از من کینه داشته و امروز پس از مدت‌ها ناپدید شدنش بازگشت و انتقامش را از من گرفت. در حالی که رئیس کلانتری می‌دانست محسن رنگی برای اطلاع از وضعیت مصدوم به بیمارستان سر می‌زند، درون خودرو جلوی درب بیمارستان به کمین متهم نشست و پس از چند ساعت انتظار، بالاخره سر و کله متهم پیدا شد. متهم به محض اطلاع از حضور پلیس در اطراف بیمارستان با یک دستگاه خودرو پژو پرشیا صفر که هنوز پلاک نشده بود اقدام به فرار کرد و با سرعت بسیار زیادی وارد اتوبان خلیج شد. متهم که در حین فرار به تعداد زیادی خودرو های شهروندان آسیب رسانده بود، با اجرای طرح مهار به بن‌بست رسید و مجبور شد خودرویش را رها کرده و با پای پیاده اقدام به فرار کند.

محسن «رنگی» که تنها رئیس کلانتری را پشت سرش می دید برای رهایی و کمتر شدن جرمش اسلحه کمری‌اش را به همراه تلفن همراه به رودخانه کن انداخت و به فرار خود ادامه داد. در نهایت این قاتل فراری که از وحشی‌ترین شرورهای جنوب و جنوب غرب به حساب می‌آمد وارد یک کارگاه متروکه شد و با کشیدن سلاح سرد آماده درگیری با رئیس کلانتری شد. در همین حین رئیس کلانتری که پشت به پشت متهم وارد کارگاه شده بود، در رویارویی با «محسن رنگی» در یک جنگ تن به تن البته نابرار توانست متهم مسلح را با دست خالی زمینگیر کرده و دستگیر کند.

ادعای عجیب «محسن رنگی»: تا چند روز آینده آزاد می‌شوم!

«محسن رنگی» که برای بازجویی و تحقیقات فنی و پلیسی به کلانتری انتقال داده شده بود در پاسخ به اینکه تا الان چه تعداد از هموطنان را با تیغ تیز خود مجروح کرده ای؟ گفت: تعداد زیادی را با چاقو مصدوم و مجروح کرده ام، ولی تمامی کسانی که با چاقو زدم حقشان بوده است.

این فرد که جرم خود را سبک می شمرد، با اعتماد به نفس کامل از آزادیش در چند روز آینده خبر می داد.

سرگرد سینکایی رئیس کلانتری یافت آباد گفت: متهم با دستور دادستان به مدت سه روز در اختیار ماموران تجسس کلانتری است و در حال حاضر نیز بیش از هفت شاکی این پرونده شناسایی و جهت شکایت به کلانتری دعوت شده‌اند. به دلیل حساسیت موضوع و جرائم متعدد این شرور و قاتل فراری، چنانچه در جنوب و جنوب غرب تهران از شهروندی زورگیری شده و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، تقاضا می شود برای شناسایی متهم به کلانتری یافت آباد مراجعه کند.

خبرنگار تسنیم در گفت‌وگو با تعدادی از اهالی محل سکونت این شرور، از جزئیات بیشتری نسبت به اقدامات مجرمانه محسن رنگی باخبر شد.

شرارت‌های منطقه‌ای محسن و برادران

یکی از کسبه این محل در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه بیش از ۲۰ سال است که محسن و خانواده‌اش را می‌شناسم گفت: محسن تنها فرد خانواده‌اش نیست که دارای چنین رفتاری است بلکه هم پدر خرده‌فروش موادمخدر بوده و هم برادرانش مانند خودش شرارت می‌کنند؛ هرچند یکی از برادرانش هم اکنون فراری است.

او ادامه می‌دهد: محسن همیشه با اراذل و اوباش رفت‌وآمد می‌کرد. لابراتوار تولید شیشه داشت و همیشه سلاح گرم با خودش حمل می‌کرد. بعضی روزها با دوستانش به قهوه‌خانه‌ها حمله می‌کرد و برای کوچکترین اختلافی که با دیگران داشت، آنها را به شدت تهدید می‌کرد و زهرچشم می‌گرفت.

این فرد با بیان اینکه متواری بودن محسن رنگی زیاد واقعیت نداشت، گفت: او چندین خانه در محل داشت و ما هر چند روز یک‌بار او را در محل می‌دیدیم و اینگونه نبود که متواری باشد یا نخواهد خودش را آفتابی کند.

وی درباره اینکه چرا اهالی محل به خاطر شرارت‌های محسن شکایت نمی‌کردند، به ترس و وحشت اهالی از محسن اشاره کرد و گفت: او حتی سابقه درگیری با مأموران را داشت و شنیده بودیم که یک مأمور را هم با تیر زده است.

یکی دیگر از اهالی و ساکنان محل گفت: از کوچک تا بزرگ منطقه یافت‌آباد برادران رنگی را می‌شناسند؛ البته آنها به خاطر شغل پدرشان به این اسم معروف شدند و شهرتشان چیز دیگری است. محسن پسر کوچک خانواده است و در شرارت و لاابالی‌گری راه دو برادر دیگرش را رفته است. برادرانش هم که از شرار منطقه یافت‌آباد و جنوب غرب تهران بودند، در زمان فرماندهی سردار رادان در تهران بازداشت شدند و مدتی در حبس بودند که همین امر باعث شد آنها فتیله شرارت‌هایشان را پایین‌تر بکشند. البته این آرام شدن در ظاهر بود و آنها به کارهای قبلی خود ادامه می‌دادند.

وی ادامه داد: کار تهیه و پخش موادمخدر جنوب غرب تهران اغلب در اختیار این سه برادر بود و حتی مدتی قبل محسن به خاطر پرونده موادمخدری که داشت تحت تعقیب قرار گرفت اما از دست مأموران گریخت تا اینکه چند روز گذشته دستگیر شد.

درگیری‌های خیابانی که اغلب بین دار و دسته محسن و سایر اراذل و اوباش ایجاد می‌شد، ترس و وحشت زیادی بین مردم ایجاد کرده بود. او این اواخر دیگر سلاح سرد را کنار گذاشته بود و عده‌ای از اهالی دیده بودند که مرتب با خودش سلاح گرم حمل می‌کند. نمی‌دانم چند پرونده قتل دارد اما در پرونده‌ای که مطمئن هستم در آن متهم بود، با همدستی فردی دیگر، جوانی را با سلاح گرم مجروح کرد و سپس به قتل رسانده بود؛ در جریان محاکمه هم تمام تقصیر را گردن همدستش انداخت و تبرئه شد.

چرا محسن رنگی می‌داند که به زودی آزاد می‌شود؟

این مرد میانسال با اشاره به اینکه شنیده‌ایم یکی از اقوام نزدیک محسن رنگی در یک پست مهم فعالیت می‌کند، گفت: تاکنون روال اینگونه بوده که محسن چند روز بعد از دستگیری آزاد می‌شود. وقتی یک فرد عادی جرم و تخلفی را مرتکب می‌شود معمولا برخورد سختی با وی می‌شود اما فردی مانند محسن رنگی که کوله‌باری از جرم و جنایت را با خود حمل می‌کند به راحتی آزاد می‌شود و ما هم تصور می‌کنیم همانطور که خودش گفته به زودی آزاد شود و این در حالی است که از مدت‌ها قبل، وزارت اطلاعات، پلیس مبارزه با موادمخدر، اطلاعات و امنیت نیروی انتظامی و بسیج هم به دنبال او بودند اما اینگونه نبود که او مخفی یا فراری باشد و نتوانند او را بگیرند بلکه ما او را در محله مرتب می‌دیدیم.

محسن رنگی با کوله‌باری از جرایم و شرارت‌ها

یکی از افرادی که در منطقه یافت‌آباد سکونت دارد و این شرور را به خوبی می‌شناسد می‌گوید: چه عوامل بسیج و چه اهالی محل بارها شکایت‌هایی را بابت شرارت‌های محسن رنگی مطرح کرده بودند اما متأسفانه به موقع رسیدگی نشد. محسن در جریان تسویه حساب با یکی از خرده‌فروشان موادمخدر، با اسلحه تیری به چشم این فرد زد و سپس او را به آتش کشید اما برخلاف تصور محسن، این فرد در آخرین لحظات عمرش، محسن و همدستش را به عنوان قاتلان خود معرفی کرد.

وی ادامه داد: شاید شرارت‌های محسن رنگی هم باید مانند برخی از زورگیری‌های تهران رسانه‌ای می‌شد تا مسئولان زودتر به فکر دستگیری او بیفتند اما امیدواریم حداقل حالا که او دستگیر شده، به خاطر رسانه‌ای نشدن شرارت‌هایش به سادگی از کنار جرایم او نگذرند.