کد خبر: ۲۴۳۷۶۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۲۶ دی ۱۳۹۲
فارس: مراسم اختتامیه سومین دوره جشنواره بین المللی جام جم چهارشنبه شب -25 دی ماه- با حضور سیدعزت الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما، علی دارابی معاون سیما، مهدی فرجی مدیر شبکه یک سیما و دبیر جشنواره، مدیران شبکه های مختلف سیما، هنرمندان و برنامه سازان و اهالی رسانه در سالن همایش های صداوسیما برگزار شد.

در این مراسم ضرغامی که 50 دقیقه به سخنرانی پرداخت، گفت: هنرمند ارجمند جناب آقای محمدعلی کشاورز هم علی‌رغم کسالتی که داشتند دعوت ما را پذیرفتند و در جمع ما حاضر شدند اما از آنجا که حالشان مساعد نبود اصرار کردیم که تشریف ببرند و از همین حضور گرم ایشان قدردانی کردیم. استاد ارجمند دیگری که در جمع ما حضور دارند، جناب آقای علی نصیریان هستند که نامشان برده شد به دلیل اینکه قرار بر این بود که سرو جشنواره ما قرار بود با قرار دادن آخرین قطعه پازل که در دستان ایشان بود، تکمیل شود که متأسفانه به دلیل ترافیک سنگین با تأخیر رسید.

وی ادامه داد: ایشان در کنار همه شایستگی‌هایشان بسیار منظم و مقید هستند و حضور منظم ایشان برای دیگران الگو است. در یکی از انتخابات‌های گذشته،ایشان رأس ساعت و در همان ابتدای زمان آغاز انتخابات برای حضور در انتخابات حضور بهم رسانه بود که یکی از خبرنگاران ما در گفت‌وگو با وی از آقای نصیریان پرسیده بودند که چرا انقدر زود تشریف آوردید؟ و پاسخ داده بودند که در کار خیر باید عجله کنیم. این وظیفه‌ای است که بر عهده ما است. چند دقیقه بعد که فرمایشات رهبر معظم انقلاب در هنگام رأی دادن ایشان از رسانه ملی پخش شد اولین توصیه مهم رهبر معظم انقلاب هم همین بود که در کار خیر باید عجله کنیم.

وی در ادامه سخنان خود درباره نصیریان عنوان داشت: آقای نصیریان در عرصه هنر هم کارهای بسیار بزرگ و خوبی داشتند. در همین رابطه بازی شایسته ایشان در فیلم سینمایی «شکارچی شنبه» ساخته آقای پرویز شیخ طادی که در جمع ما حضور دارند را یادآوری می‌کنم. بازی فاخر ایشان ارزش دیگری به این کار داد. چندین بار از لسان رهبر معظم انقلاب شنیدم که فرمودند بازی جناب آقای نصیریان این فیلم را باورپذیرتر کرد.

ضرغامی خطاب به هنرمندان حاضر در مراسم اظهارداشت: همگی این بزرگواران از بیت‌المال مسلمین و کشور اسلامی محسوب می‌شوند و چه سرمایه‌ای از کارهای فاخری که به وسیله آنان انجام شده است، بزرگتر است. در این 3 ساعتی که برنامه را دیدم مشاهده کردم چه کارهای بزرگی در صداوسیما صورت گرفته که هر برنامه آن مخاطبان خاص و زیاد خود را دارد. از برنامه های گفتگو محور گرفته تا برنامه‌های نمایشی و سریال‌ها و ... . جمع محدود شما، نمایندگانی هستند از هزاران و 10‌ها هزار نفری که در جمع رسانه ملی تلاش می‌کنند و مدیریت افکار عمومی جامعه و مسئولیت فرهنگ به دست شماست. در این جلسه فرصت را مغتنم می‌شمارم و به نوبه خود از همگی شما قدردانی می‌کنم.

وی افزود: همچنین از حضور خانواده معظم شهدا که صاحبان اصلی هنر هستند، تقدیر می‌کنم. همانطور که امام راحل(ره) فرمودند: شهادت هنر مردان خداست و بالاترین مرتبه هنرمندی را شهدا آفریدند که با مقاومت و ایثار جان خود راه را برای سعادت ملت ایران باز کردند. از همه سپاسگزارم به ویژه از استاد ابراهیم دینانی که به همراه خانواده خود در این جمع حضور پیدا کردند. خیلی‌ از افراد تحمل اینکه یک هفته برنامه ایشان نباشد، را ندارند.

رئیس رسانه ملی در بخش دیگری از سخنانش عنوان داشت که قصد داشته دو مطلب را بیان کند که از یکی از آنها درباره جایگاه هنر و هنر متعالی با استناد به کلام حضرت امام  عبور کرد.

وی بخش دیگر سخنان خود را به دیدار رئیس جمهور کشورمان با هنرمندان اختصاص داد و تصریح کرد: بعد از فرمایش آقای رئیس‌جمهوری، یکی از همکاران ما که هم در سینما و هم در تلویزیون سابقه زیادی دارد؛ به حرفهای آقای رئیس جمهور با 2 استدلال اعتراض کرد. اول اینکه اینجور صحبت کردن‌ها؛ بخشنامه‌ای و دستورالعملی است و داشتن لحن آمرانه در گفتگو  باهنرمندان نگاه درستی نیست؛ هنرمند باید آزاد باشد و آن چیزی که خودش انگیزه دارد را خلق کند و هرگونه اجبار به یک کار خاص، خلاف آزادمنشی در فضای هنری است. دوم اینکه منتقدان به حرف رئیس‌جمهور، استدلال می‌کنند هم این است که هنرمند باید واقعیت‌های جامعه و آسیب‌ها و مشکلات را ببیند و در مورد آن کار بسازند.

ضرغامی تصریح کرد: من این مطلب را بهانه کردم که در دفاع از رهنمود رئیس جمهوری و در نقد نقد ایشان مطلبی را عرض کنم. چون معتقدم که نباید در جامعه بحث‌های مجادله‌ای به شکلی انجام شود که شفافیت از بین برود و منازعه حیدری؛ نعمتی راه بیافتد و عده‌ای با کاسبکاری و عده‌ای هم با نیت درست راه بیفتد و در جامعه دعواهایی بدون مبنا راه بیندازند. درست مثل  همان بحثی که در اوایل انقلاب در مورد فقه پویا و فقه سنتی راه افتاده بود و هر کدام برای خودشان استدلال‌هایی داشتند و دعوایی در سطح جامعه راه افتاده بود که حضرت امام راحل با یک جمله برای همیشه به آن پایان داد و گفت که فقه سنتی جواهری در ذات خود پویاست. پویایی ذاتی فقه سنتی است و همه منتظر یک دم مسیحایی بودند که این دعوا را خاتمه بدهد و امام این مساله را حل کرد. اینجا هم همین‌طور، من فکر می‌کنم باید حتما در مورد این مساله حرف زده شود تا تبدیل به یک منازعه بی‌فایده نشود.

وی با بیان اینکه شاید مهمترین استدلالی که بر نقد سخنان رئیس جمهوری قابل طرح بود این بود که هنرمند باید آزاد باشد و نباید اجباری روی هنرمند باشد و اگر اجباری باشد انگیزه هنرمند از بین می‌رود، اظهارداشت: در ادامه همین بحث چیزی به نام کار سفارشی در فضای منتقدان مطرح می‌شود و با این برچسب خیلی از کارهای خوب کنار گذاشته می‌‌شود و نکته دوم هم این بود که آیا یک هنرمند نباید واقعیات را ببیند؟ نباید آسیب ها و مشکلات مردم را ببیند و رصد کند و طرح کند؟ چه کسی گفته است که منظور کسانی که می‌گویند کار امیدوارانه انجام دهد این است که در اثر هنری نباید نقد نباشد و نباید نگاه به واقعیات جامعه باشد؟ در این مساله هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. اتفاقا این ویژگی یک نظام قدرتمند است که میل به آسیب شناسی داشته باشد و نقدپذیر باشد. همه بر کار مسطلند؛ کار را جلو می برند و نیاز به اصلاح و نقد هم دارند.

وی افزود: بنابراین اصل مطلب اساسا این نیست که در تولیدات هنری نگاه به واقعیت و آسیب‌ها نباشد. بلکه حرف اصلی این است که همه اینها باید در بستری از امید تولید شود و به مردم عرضه شود؛امید همه چیر انسان است؛ وقتی امید هست همه چیز هست. مادر با امید به فرزندش شیر می‌دهند. کشاورز با امید بذر در دل زمین می‌کارد و هر کس حرکتی می‌کند چشم به امید دوخته است. حتی در انتهای بسیاری از فیلم‌های هالیوودی، امید شاخصه برجسته است. بنابراین اگر بحث امید انجام می‌شود به این دلیل است که یک هنرمند در نگاه متعهدانه خود به گونه‌ای حرکت کند که کسی که در مقابل اثر قرار می‌گیرد نهایتا بعد از استفاده از اثر هنری یک قدم به امیدواری نزدیک شود.

ضرغامی در ادامه سخنان خود گفت:اینکه هنرمند نباید مورد اجبار و زور قرار گیرد و آنچه خودش به آن می‌رسد باید حرف اول را بزند،چیزی نیست که مورد اختلاف ما باشد. اصل انگیزه و  اصل رسیدن به یک موضوع روشن در دل و جان هنرمند؛ چیزی است که همه به آن معتقدیم. هنرمندی که هنری خلق می‌کند باید با همه وجود احساس کند که به آن رسیده است تا آن را خلق کند.مولانا می‌گوید آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست. این شعر را آیت الله جوادی آملی به زیبایی تفسیر کرده اند که وقتی کسی تشنه دنبال آب می‌رود؛ اگر کسی دنبال علم باشد تا چین می رود و این همان بحث انگیزه است.

وی تصریح کرد: اما این جا یک نکته ظریف وجود دارد. آیا صرف یک انگیزه شخصی و یک اولویت فردی در دنیایی که موضوعاتی و مسائل به شدت متنوع و گسترده و کثیر شده است برای خلق یک اثر هنری کفایت می‌کند؟ یا دیگران هم می‌توانند در این مسیر به هنرمند کمک کنند و به او مشاوره بدهند. کسی که در حال حرکت است نیاز به راهنمایی و مشورت دارد. رابطه بین مدیران و هنرمندان هم در واقع همین است. خارج از تعارفات کار مدیران صرفا یک کار اداری نیست. مدیران مشاور و همفکر هنرمندان هستند و به آنها کمک می‌کنند اینها در واقع حلقه‌های یک زنجیرند. هنرمند، تهیه‌کننده، برنامه ساز، رئیس شبکه، مدیر گروه، معاونت ، همه و همه با هم یک مسیر را می‌روند. وی ادامه داد: من در دفاع از همه مدیران فرهنگی در همه نهادهای فرهنگی این را می‌گویم که ما باید جایگاه خودمان را خوب بشناسیم، گاهی اوقات هنرمندی کاری می‌خواهد بسازد؛ اما این مطلب نیاز به یک روتوش مدیریتی دارد برای عرضه به جامعه در رسانه. اگر این مشاوره‌ها داده نشود خیلی از اثرها معلوم نیست به کجا می‌رود و چه سرنوشتی پیدا می‌کند.

به گزارش فارس، ضرغامی ادامه داد: من خودم خیلی فیلم‌ها را دیده‌ام که به نظرم بهترین فیلم دوران زندگی‌ام آمده‌اند اما به دلیل برخی سو‌ءتفاهمات در جامعه بد نشان داده‌ شده‌اند و نابود شده‌اند؛ چون اولویت‌بندی درستی نشده‌اند. مشاوره درستی به آنها داده نشده است. البته برخی خط قرمزهای بیخود هم این وسط وجود دارد که نیاز به جسارت برای عبور دارند. مثلا به نظر من فیلم سینمایی «سفر سنگ» یکی از بهترین فیلم‌های انقلابی و دینی ماست؛ اگر ما ده تا فیلم انقلابی به معنای واقعی کلمه داشته باشیم یکی از آنها فیلم سفر سنگ است که سعید راد هم در آن بازی کرده است. این فیلم یکی از بهترین کارگردانی های مسعود کیمیایی است که مدت‌ها به خاطر یک بازیگر بی‌حجاب یا بازیگر ضدانقلاب فراری آن را نشان نمی‌دادند، ما جسارت کردیم و آن را با روتوسکوپی نشان دادیم. دیگر در فن‌ روتوسکوپی استاد شده‌ایم و خلاصه این فیلم را نشان دادیم. پس از تکرار فیلم خیلی ها تازه متوجه مضمون انقلابی آن شدند و فهمیدند که فیلم خوبی است. فیلم ارزشمندی است که در تاریخ کشور باقی می ماند. چون در جاهایی اولویت بندی درست انجام نمی شود، سوء تفاهماتی ایجاد می شود. در حالی که امکانات و ظرفیت‌های ما چه در حوزه شخصی خود هنرمند و چه در حوزه امکانات نظام محدود است و بنابراین نیاز به اولویت بندی کاملا حس می‌شود.

این اولویت‌بندی با مشاوره همفکری و همراهی مدیر با هنرمند هماهنگ می‌شود. مثلا الان نیاز به افزایش جمعیت در کشور ما احساس می‌شود. مثلا در خبر ما می‌آید که خاله شادونه سومین بچه‌اش به دنیا آمده است. چه تبلیغی بهتر از این برای افزایش نسل؟ وقتی بیننده ما می‌بیند که یک مجری پرتحرک فعال بچه دار شده است. کار هنری دقیقا همین است؛ چیزی که در ظاهر نباید دیده شود و در باطن هدایت عمیق کند. آن وقت خیلی‌ از همین رسانه ها به ما اعتراض کردند و همیشه همان‌هایی به ما اعتراض می‌کنند که چرا فلان چیز پخش شده است که مهمترین مدعیان آزادی بیان در کشور هستند.

ضرغامی با بیان اینکه در سینما هم ما چیزی به نام سینمای شخصی داریم؛ سینمایی که اولویتش را خود ذهن شخص معلوم می‌کند، عنوان داشت: البته سینمای شخصی هم خوب است. یعنی ممکن است کشور را هدایت کند اما امروز علم و پیشرفت های بشری نشان می‌دهد که همه چیز گروهی شده است و با مشورت جلو می‌رود. مدیران ما کار اداری انجام نمی‌دهند، آنها در یک کار هنری سهیم هستند؛ بلدند و می‌دانند که از چه چیزی حرف می‌زنند؛ من بعضی اوقات می‌گویم که کسی می‌آید در سینما و تلویزیون حداقل فرق بین محمد علی طالبی و ابوالقاسم طالبی و نادر طالب زاده و علیرضا‌طلب زاده و طالبی منتقد را بشناسد تا اجمالا چیزی از سینما بداند. مدیری که کارش را خوب می‌داند، می‌داند که هنرمند را باید برساند به آنجایی که خود آن هنرمند این ئموضوع را بپذیرد و بهترین کارش را ردباره آن انجام دهد. تردید نکیند اگر هنرمند کاری را قبول نداشته باشد آن کار اثربخش نخواهد بود.

وی تصریح کرد: برای نمونه در همین عرصه فلسفه افراد زیادی بودند که تلاش کردند اما موفق نبودند. اما افرادی هم مانند استاد دینانی بودند که ابتدا همه فلسفه را هضم کردند و سپس ذره ذره به مردم گفتند.آن هم به این شیرینی. زمانی برنامه ریختیم 5 جلد کتاب فلسفه و روش رئالیسیم شهید مطهری را با احمد حجاریان می‌خواندیم. شاید یکی دوسال خواندیم اما بعدها رها کردیم وقتی امثال استاد دینایی صحبت می‌کنند خواص و عوام با هر اندیشه‌ای می‌نشینند پای کلام ایشان که عین توحید و خداشناسی است. درس ایشان باعث شادابی مردم می‌شود. آیا افراد دیگری هم این سطح از توان را دارند که بتوانند این کار را انجام دهند.

وی با بیان اینکه این که می‌گویند هنرمند را باید قدر دانست و بر صدر نشاند همین جاست. آن کسانی که حق مطلب را ادا می‌کنند این‌گونه‌اند. کم هم نیستند از این دست هنرمندان، بازیگرانی که در این جلسه هم جمع قابل توجهی از آنان حضور دارند. رهبر معظم انقلاب می‌فرمودند ببینید این انقلاب چه کرد که یک سرباز صفر، یا یک دانشجو درس و مشق را رها می‌کند و ظرف یک سال به یک تئوریسین بزرگ نظامی تبدیل می‌شود. شهید حسن باقری که شاید یک تیر هم تا پیش از جنگ شلیک نکرده بود به یک شخصیتی تبدیل شد که جنگ را اداره می‌کرد. این افراد را از یک طرف وقتی می‌بینید از طرف دیگر هنرمندی مثل آقای جوزانی را می‌بینید که در سریال «در چشم باد» روی حسن باقری متمرکز شد. اثر هنری و درام خود را با مستند آمیخته کرد و اثری فاخر خلق کرد. برخی اما و اگر می‌آوردند اما آقای جوزانی هنرمندی بود که درام را می‌فهمید و کار را جلو برد.

وی افزود: در حوزه مستند اثر ماندگار «آخرین روزهای زمستان» خط جدیدی در مستند داستانی باز کرد. در کار مدیریت فردی که تصمیم‌گیری می‌کند، مهمترین کار را انجام می‌دهد. برخی علمای علم مدیریت می‌گویند مدیریت همان تصمیم‌گیری است. مدیری که تصمیم نمی‌گیرد یا نمی‌تواند بگیرد، به درد نمی‌خورد. مدیر باید بتواند تصمیم بگیرید، درست تصمیم بگیرد و در زمان خودش تصمیم بگیرد. تصمیم علمی بگیرد. تصمیم‌گیری بر می‌گردد به فرآیند حل مسأله. اینکه مدیر بفهمد مسأله‌ای وجود دارد یا نه. ابعاد آن را بشناسد. بعد راه حل‌ها را مشخص کند و بعد راه حل دقیق را انتخاب کند.

وی اظهارداشت: هنرمند واقعی؛ کلمه متعهد را به کار نمی‌برم. هنرمند به معنای هنرمند، آن فردی است که مسأله را بفهمد و برای حل آن و پیگیریش تلاش کند. خیلی‌ها در مسئله‌یابی گیر می‌کنند. مسئله ایجاد می‌کنند. مسئله باید انتخاب شود بعد تحلیل شود.

 وی در پایان گفت: اگر رئیس‌جمهور می‌گوید امید در کار هنرمندان باشد به این معنا نیست که هنرمند مجیزگویی کند.  این که ایشان می‌گوید در بستری از امید خلق آثار هنری شکل بگیرد با عنایت به شرایط جامعه و احیای این روحیه میان مردم گفته می‌شود. این حرف درستی است و به معنای تحکم نیست چرا که ایشان قائل به آزادی بیان هستند. تا اینجا در رابطه با این دوست عزیز سخن گفتم نام ایشان را هم بیاورم جناب آقای ابوالحسن داوودی و از ایشان دعوت می‌کنم که اگر در این رابطه سخنی دارند خوشحال می‌شویم با حضور در برنامه هفت به بیان آن بپردازد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"