کد خبر: ۲۶۱۰۸۳
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۹ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۳

حجت‌الاسلام محمد مطهری - فرزند استاد شهید مرتضی مطهری - به مطلب درج شده در روزنامه کیهان با عنوان «دعوت از آمریکایی همجنس باز برای تبیین اندیشه شهید مطهری!» پاسخ داد.

 

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، وی استفاده از واژه «همجنس‌باز» برای «پروفسور کلی جیمز کلارک» را عنوانی شرم‌آور خوانده و ضمن انتقاد شدید از درج این مطلب، آورده است: برای من قابل درک نیست که چرا کیهان تا کسانی را جاسوس و همجنس‌باز و مزدور و ساده‌لوح و ... ننامد روزش شب نمی‌شود.

 

مطهری در بخش دیگری از این جوابیه خطاب به حسین شریعتمداری آورده است: نه منکر برخی خدمات کیهان در برخورد با دشمنان انقلاب هستم و نه نافی زحماتی که برای این انقلاب و نظام متحمل شده‌اید. مانند شما خطر فرهنگی جدی و جدیدی برای انقلاب احساس می‌کنم و نیز می‌دانم نگران نفوذ اندیشه‌های غربی هستید. اما بدون مبالغه و با توجه کامل به پاسخگویی در محضر الهی، عمیقا اعتقاد دارم که در دو دهه اخیر در میان غیراندیشمندان، هیچکس مانند جنابعالی به سبب برخوردهای غیرمنصفانه و غیرعلمی و مملو از تمسخر و افترا و اتهام با دگراندیشان و نواندیشان، در گسترش افکار سکولاریستی و روشنفکرمآبانه غربی در میان جوانان ایرانی و حتی مسأله‌دار کردن آنان با نظام، مؤثر نبوده است؛ برخوردهایی که برخلاف رهنمودهای رهبر بزرگوار انقلاب همواره «دفع حداکثری» و پشت کردن به «مجادله احسن» سرلوحه آن بوده است.

 

به گزارش ایسنا، متن کامل این جوابیه که به گفته محمد مطهری، "روزنامه کیهان در مخالفت صریح با قانون مطبوعات از انتشار آن استنکاف ورزیده"، آمده است:

 

«جناب آقای حسین شریعتمداری مدیر مسئول محترم روزنامه کیهان،

 

با عرض سلام، در ستون اخبار ویژه مورخه سه شنبه 20 خرداد ماه 93، خبری تحت عنوان «دعوت از آمریکایی همجنس باز برای تبیین اندیشه شهید مطهری!» آمده بود. نکات دهگانه ذیل که دو برابر حجم متن حضرتعالی است برای آگاهی خوانندگان شما تقدیم می گردد:

 

1. فرد مورد اشاره که نخواسته‌اید در عنوان شرم آور خود حتی نام استاد یا فیلسوف به او بدهید، پروفسور کلی جیمز کلارک فیلسوف خداباور مسیحی و از مقابله‌کنندگان معروف با الحاد در غرب است که کتاب او تحت عنوان «بازگشت به عقل» دو بار به فارسی ترجمه شده، و برای اثبات این ادعا که خداباوری به میان فیلسوفان معاصر غربی بازگشته نیز کتاب نوشته است. وی صریحا در آثارش همجنس بازی را عملی «غیراخلاقی»، «خلاف تعالیم مسیح» و «خلاف طبیعت انسانی» می-داند و در جریان سفر اخیر، در سخنرانی خود در دانشگاه ادیان و مذاهب قم نیز به صراحت علیه همجنس‌بازی موضع گرفت. کلارک از مخالفان جدی داکینز مشهورتربن ملحد جهان است و در ابتدای پاورپوینت خود در دانشگاه تربیت مدرس با کمک گرفتن از یک شخصیت کارتونی وی را به سخره گرفت. لطفا مستند این اتهام که شخص کلارک را در عنوان مطلب صریحا «همجنس باز» خوانده‌اید به روشنی بیان فرمایید. تنها احتمالی که در مورد منبع کیهان به ذهن می رسد شنود، دوربین مخفی یا چیزی از این قماش است. در این صورت نوار را بازبینی فرمایید. حتما تشابه چهره بوده است.

 

2. جالب است که حتی در «متن» خبری که ذیل عنوان «دعوت از آمریکایی همجنس باز برای تبیین اندیشه شهید مطهری!» آورده اید، هرگز کلارک را «همجنس باز» نخوانده‌اید؛ یعنی متن خودتان هم تیتر شما را باور نکرده است! در متن، از او فقط با اتهام دروغ دیگری به عنوان «مدافع جدی همجنس بازی» یاد کرده‌اید که توضیح خواهم داد. نمی دانستیم «کم‌حافظگی»، در فاصله میان تیتر و متن هم می تواند خود را نشان دهد. بعید است «مدافع هم جنس‌بازی» و «همجنس‌باز» در قاموس کیهان به یک معنا باشد. در این صورت باید مثلا «مدافع قتلهای زنجیره ای» را با «قاتل زنجیره ای» یکی دانست که بعید است به آن ملتزم باشید. این تضاد میان تیتر و متن را روشن بفرمایید.

 

3. این نگاه، یک سکه رایج در غرب است - و البته از نظر اسلامی نامقبول - که حقوق اقلیت ها با هر نوع اعتقاد و عملکرد، ولو همجنس بازی باشد، باید محترم شمرده و به رسمیت شناخته شود و اکثر متفکران غربی به شدت به آن اعتقاد دارند. کلارک نیز همجنس بازی را تقبیح می کند ولی معتقد است باید به حقوق آنان احترام گذاشت. اتفاقا او این امتیاز را با یک انگیزه دینی می‌دهد تا امتیازی بگیرد؛ یعنی اینجا کوتاه می آید تا در عوض، مسیحیانی که در جوامع مختلف غیرمسیحی در اقلیت هستند، به صرف اقلیت بودن، حقوقشان تضییع نشود. این نگاه - که البته نادرست است - به معنای دفاع مطلق از حقوق هر نوع اقلیتی، اعم از مسلمان و مسیحی و رنگین پوست و ملحد و شیطان پرست و همجنس باز و ... است نه دفاع ازعمل همجنس بازی، چه رسد به اینکه خود فرد را همجنس باز بدانیم! این مانند آن است که در ایران ما یک بانوی عفیف به هر دلیل بر حفظ حقوق زنان خیابانی تأکید کند و کیهان بلافاصله او را نه تنها «حامی خودفروشی» بلکه «فاحشه» بنامد. کلارک که حامی جدی حقوق اقلیتها به طور مطلق است، چندین بار در دفاع از حقوق مسلمانان در آمریکا، قلم زده و اهانت به قرآن را نیز تقبیح کرده است.

 

4. قاطعانه و بی‌تأمل بر این باورید که محروم کردن کسی که به نوعی تفکر لیبرالی دارد از ورود به ایران و تماس با متفکران ایرانی، خدمت به اسلام و انقلاب است. مثالی می زنم. پروفسور جیمز رایمر از متفکران منونایت، بیش از ده سال متناوبا با مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) جلسات گفتگو داشت و با آیت‌الله مصباح یزدی دیدارهای صمیمانه¬ای داشته است. پروفسور رایمر که دقیقا مثل کلارک، ضد همجنس بازی و در عین حال حامی حقوق آنان به عنوان یک اقلیت است در ابتدا، مانند اکثر متفکران در غرب و تحت تأثیر تبلیغات غربی، شدیدا از برگزاری جلسات با مسلمانان اکراه داشت. اما در این اواخر چنان شیفته تفکر شیعی شده بود که می‌گفت نمی دانم «منونایت شیعه» هستم و یا «شیعه منونایت». حتی در گفتگوهای خصوصی درباره شرایط شیعه شدن پرسش می کرد. در این تکاپو بود که به بیماری سرطان از دنیا رفت. این که دشمنان واقعیِ ایران اسلامی از ورود متفکران خارجی به ایران نگرانی دارند یکی از دلایل اصلی‌اش همین است که نمی خواهند تصورها و تصویرهای مغرضانه ای که برای القای آن در اذهان فرهیختگان غربی، سالها زحمت کشیده اند تغییر یابد. اتفاقا پروفسور کلارک قبل از آنکه توسط چند برادر مشهدی و کیهان مورد عنایت ویژه قرار گیرد، گفته بود اولین اقدام من پس از بازگشت به آمریکا، انتشار مقاله‌ای درباب تصورات غلطی است که در ذهن ما از ایران و متفکران ایرانی وجود دارد.

 

5. نوشته‌اید: «کدام نکته غامض و گفته نشده در اندیشه شهید مطهری است که توسط کلارک حامی رژیم صهیونیستی و مدافع همجنس‌بازان کشف و حل شد!؟». کاملا پیداست که تفاوت میان یک همایش بین المللی درباره «اندیشه های یک متفکر اسلامی» با یک همایش بین المللی درباره موضوعاتی مثل «ارولوژی» و «نانوتکنولوژی» برای جنابعالی روشن نیست. در همایش نوع دوم است که از مهمان غربی انتظار دارند که آخرین دستاورد های علمی در موضوع مورد نظر را تبیین کند، اما در همایش بین المللی شخصیتی تقریبا ناشناخته در غرب مثل شهید مطهری، مهمترین هدف آن است که عمق اندیشۀ او به غربیها معرفی گردد وبه تبع آن مبانی تفکر غربی به چالش کشیده شود تا آن متفکر اسلامی در بالاترین سطح آکادمیک جهان مطرح شود. بنا براین، هدف آشنا ساختن اندیشمندان جهانی با آن متفکر است و کسی انتظار ندارد یک فیلسوف خارجی با خواندن چند کتاب ترجمه شده، «امری غامض و گفته نشده» از آثار استاد را برای کسانی که بیست یا سی سال در آثار او کار کرده اند «تبیین» کند. به همین منظور ماهها پیش از همایش، ترجمه چند اثر استاد از جمله کتاب علل گرایش به مادیگری برای فیلسوفانی مثل چارلز تالیا فرو و جیمز کلارک ارسال شد. جالب اینکه کلارک بدیع ترین نکته استاد در آن کتاب را مطلع مقاله خود قرار داد.

 

6. یکی از ایرادات جنابعالی به حضور کلارک این است که معتقد است دین نقشی در حاکمیت ندارد و به «دین رحمانی» معتقد است و «قانون ارث» را قبول ندارد. نمی‌دانم این را از باب رفع خستگی نوشته‌اید یا مقصود جدی داشته اید. اگر فرض دوم صحیح باشد پس لطفا به وزارت خارجه پیشنهاد بفرمایید که در فرم ویزاهایی که برای متفکران خارجی داده می شود چند عبارت را با جای تیک مشخص کنند تا آنان قبل از سفر به ایران درباره حاکمیت دین در جامعه، اعتقاد به دین رحمانی، قانون ارث، مسأله قصاص، قطع دست سارق، تفاوت ارث زن و مرد و ... نظر خود را اعلام نمایند که از همان ابتدا صدور ویزای آنان منتفی گردد تا پس از ورود، با تهمت همجنس بازی و جاسوسی بدرقه نشوند.

 

7. آقای کلارک در یک میزگرد با موضوع «عقل و دین» در جریان همایش بین المللی اندیشه های فلسفی شهید مطهری در قم شرکت کرد و پاسخ مناسب و کاملی هم گرفت. نمی دانم جنابعالی چه برداشتی از قدرت اسلام و متفکران اسلامی در مواجهه با چالش های غربی دارید که چنین از حضور یک متفکر غربی در ایران احساس هراس می کنید و اسلام را این قدر ذلیل و ترسو به نمایش می گذارید؟ وانگهی، فرض کنید جلوی حضور فیزیکی آنان را گرفتیم؛ آیا مطمئن هستید که در عصر اطلاعات که چندین هزار استاد و طلبه و دانشجوی ایرانی به طور همزمان و آنلاین می توانند پای صحبت یک متفکر غربی بنشینند، می توانید از رسیدن افکار آنان به ایران ممانعت کنید؟ این چه خطری است که مسئولان فهیم جامعة المصطفی العالمیه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع)و چندین مرکز معتبر دیگر که برگزارکنندگان دیگر برنامه‌های کلارک در تهران و مشهد بوده اند احساس نمی کنند و فقط کیهان، کیان اسلام را در خطر می بیند؟

 

8 . بسیاری از متفکران غربی که به ایران نیامده اند و بمباران تبلیغاتی غرب اجازه نمی دهد تصور درستی از ایران و تشیع داشته باشند فرق چندانی بین طالبان با به قول خودشان «آیت الله های ایران» قائل نیستند. بنابراین بهترین راه برای آن که زحمات رسانه های غربی بر باد نرود و تصور غلط فرهیختگان غربی در همسان دانستن علامه طباطبایی و محمد العریفی و امام خمینی و ایمن الظواهری دست نخورده باقی بماند، ترساندن آنان از ورود به ایران است. جنابعالی که مدعی هستید از همه طرح های گذشته و حال و آینده صهیونیست ها آگاهی دارید بررسی بفرمایید آیا جلوگیری از مواجهه مستقیم متفکران خارجی با متفکران ایرانی از برنامه صهیونیست ها هست یا خیر؟ با شرمندگی عرض می کنم که به خیال خود از مرز های دین پاسداری می‌کنید اما نمی دانید که در مسیر حفظ کردن تصور منفیِ متفکران غربی درباره تشیع و ایران اسلامی، ناآگاهانه به شکل خدمتگزاری مؤثر به دشمنان درآمده اید که نمونه آن برخوردی است که با مهمان همایش شهید مطهری کردید. خوشحال باشید که خبر اتهام همجنس بازی شما، به خود وی و روزنامه های خارجی نیز رسیده است و نام کیهان، در عرصه بین الملل مطرح شده است! فقط امیدواریم کلارک از عنوانی که در روزنامه کیهان یدک می کشید مطلع نشده باشد.

 

9. برای من قابل درک نیست که چرا کیهان تا کسانی را جاسوس و همجنس باز و مزدور و ساده‌لوح و .. ننامد روزش شب نمی شود. در این راستا! توجه جنابعالی را به مصاحبه «اختصاصی» کیهان مورخه 29 آذر 91 با تیری میسان (Thierry Meyssan) روزنامه نگار فرانسوی در جریان سفر به ایران جلب می‌کنم. وی که به دلیل مواضع ضد آمریکایی‌اش شدیدا مورد اقبال کیهان و برخی رسانه‌های دیگر قرار گرفته بود رسما همجنس‌باز است و در مصاحبه با مجله اختصاصی همجنس بازان تصریح می کند که جنس مخالف هیچ جاذبه ای برای او ندارد. بد نیست برادران آن تشکل دانشجویی در مشهد که برای تصفیه حساب با جهاد دانشگاهی، این غائله را با ادعای پوچ حمایت کلارک از همجنس بازی به راه انداختند و نام شریف و عزیز مردان الهی و بی ادعای بسیجی را لکه دار کردند، آگاه باشند که شاخه همین تشکل دانشجویی در دانشگاه تهران برای همین آقای تیری میسان همجنس‌باز، در تاریخ 21 آذر 91 در دانشگاه تهران برنامه سخنرانی برگزار کرد. وی در رسانه ملی در برنامه زنده «راز» هم شرکت کرد! به همین منوال، وقتی پروفسور جیانی واتیمو (Gianni Vattimo)، فیلسوف ایتالیایی ملحد و همجنس‌باز که به شرکت در راهپیمایی همجنس بازان مقید است، سخنران افتتاحیه همایش بین المللی روز جهانی فلسفه در ایران در سال 1389 بود، به دلایل معلوم! صد البته باید سکوت می‌شد.

 

10. ظاهرا در پیشفرض کیهان هر انسان غربی که به سرزمین های اشغالی می رود برای دهن کجی به مسلمانان است، در حالی که سفر به آن سرزمین از نظر مسیحیان معتقد، از آن جهت که فضایی است که حضرت عیسی در آن زندگی کرده، یک سفر معنوی محسوب می شود. بنابراین طبیعی است که یک متدین مسیحی به سرزمین های اشغالی رفته باشد. البته انصاف آنان متفاوت است. برخی معترض به رژیم صهیونیستی و برخی با آن همدل اند. حال فرض کنیم با بررسی پرونده یک فیلسوف غربی معلوم شود به اسرائیل دلبستگی شدید دارد. چنین شخصی معلوم است که سخت تحت تاثیر تبلیغات جهانی است و بنابراین مادامی که اهل بحث و گفتگوست دعوت از او برای یک همایش علمی و دیدار با متفکران ایرانی و دیدن واقعیت ها از نزدیک، در شرایط مساوی نسبت به مهمانان ضد صهیونیست اولویت دارد. بله، هر گاه برای مسئولان ذی‌صلاح مشخص شود که این فرد بحث علمی را پوششی برای فعالیتهای دیگر قرار داده است طبعا ویزا برای وی صادر نمی شود. همان مصلحتی که اقتضا می کند برخی شریکان و حامیان رژیم صهیونیستی که بعضا دستشان به خون مسلمانان آغشته است با مقامات ایران دیدار کنند و در مقابل دوربین خبرنگاران لبخند بزنند - که امری درست و در جهت منافع نظام اسلامی است - به طریق اولی اقتضا می کند متفکران جهانی که بعضا دلبستگی به این رژیم غاصب دارند برای آگاه شدن از حقایق و تبادل اندیشه با متفکران ایرانی با رعایت جوانب لازم، اجازه حضور در محافل علمی ایران را داشته باشند.

 

جناب آقای شریعتمداری! نه منکر برخی خدمات کیهان در برخورد با دشمنان انقلاب هستم و نه نافی زحماتی که برای این انقلاب و نظام متحمل شده اید. مانند شما خطر فرهنگی جدی و جدیدی برای انقلاب احساس می کنم و نیز می دانم نگران نفوذ اندیشه‌های غربی هستید. اما بدون مبالغه و با توجه کامل به پاسخگویی در محضر الهی، عمیقا اعتقاد دارم که در دو دهه اخیر در میان غیراندیشمندان، هیچکس مانند جنابعالی به سبب برخوردهای غیرمنصفانه و غیرعلمی و مملو از تمسخر و افترا و اتهام با دگراندیشان و نواندیشان، در گسترش افکار سکولاریستی و روشنفکرمآبانه غربی در میان جوانان ایرانی و حتی مسأله دار کردن آنان با نظام، مؤثر نبوده است؛ برخوردهایی که برخلاف رهنمودهای رهبر بزرگوار انقلاب همواره «دفع حداکثری» و پشت کردن به «مجادله احسن» سرلوحه آن بوده است.

 

با تجدید احترام،

 

محمد مطهری، معاون پژوهشی بنیاد علمی فرهنگی شهید مطهری»
 


 

***

کیهان نوشت:

هفته قبل در خبری به ماجرای سفر ˈجیمز کلی کلارکˈ به ایران و اعتراض علما و مردم مشهد به حضور وی در آن شهر پرداختیم. در آن خبر به ادبیات سخیف، غیراخلاقی و غیرعلمی یک تشکل دانشگاهی که کلارک را به مشهد دعوت کرده بود و نیز به سوابق، اظهارات و تألیفات کلارک اشاره شده بود.

کیهان افزوده است: در متن خبر، وی با عناوینی همچون «استاد دانشگاه و نویسنده آمریکایی»، «محقق ارشد مؤسسه مذاهب کافمن» و عباراتی مشابه معرفی شده و در عین حال بخشی از اظهارات وی در لزوم حمایت از حقوق همجنس گرایان و نیز دغدغه های جدی وی برای امنیت اسرائیل آمده بود و در آخر پرسش شده بود که چنین فردی با چنین گرایش و عقاید سیاسی و اخلاقی برای تبیین کدام نکته غامض از اندیشه های شهید مطهری به ایران دعوت شده است !؟

روزنامه کیهان در ستون ˈاخبار ویژهˈ امروز -دوشنبه- خود با ذکر این مقدمه، می نویسد: شاید استفاده از نام آن متفکر شهید- که بدون انحراف و ترس پاسدار مرزهای عقیده و اندیشه اسلامی بود- سبب شده تا فرزند ایشان، طی نامه ای مطالبی تند و عناوینی ناروا را خطاب به روزنامه نثار و از کلارک دفاع کند! محمد مطهری در نامه ای- که معلوم نیست بر چه اساسی انتظار انتشار آن را دارد- در مقام توجیه(!) علت حمایت کلارک از عمل شنیع هم جنس بازی می نویسد:«این نگاه، یک سکه رایج در غرب است- و البته از نظر اسلامی نامقبول- که حقوق اقلیت ها با هر نوع اعتقاد و عملکرد، ولو همجنس بازی باشد، باید محترم شمرده و به رسمیت شناخته شود و اکثر متفکران غربی به شدت به آن اعتقاد دارند. کلارک نیز همجنس بازی را تقبیح می کند ولی معتقد است باید به حقوق آنان احترام گذاشت. اتفاقا او این امتیاز را با یک انگیزه دینی می دهد تا امتیازی بگیرد؛ یعنی اینجا کوتاه می آید تا در عوض، مسیحیانی که در جوامع مختلف غیرمسیحی در اقلیت هستند، به صرف اقلیت بودن، حقوقشان تضییع نشود. این نگاه- که البته نادرست است- به معنای دفاع مطلق از حقوق هر نوع اقلیتی، اعم از مسلمان و مسیحی و رنگین پوست و ملحد و شیطان پرست و همجنس باز و... است.»

این توجیهات تا آن حد غیرقابل قبول است که شخص نویسنده هم ضمن تائید خبر کیهان درباره اصل حمایت وی از همجنس بازان، در دو جا به نادرستی و غیرقابل قبول بودن چنین عقیده ای اذعان و تصریح می نماید! که باید پرسید شما که خود بر این امر و نادرستی اعتقاد چنین فردی واقفید از چه کسی و چه چیزی دفاع می کنید!؟ و چرا با ادبیاتی دور از شأن فرزند یک شهید، می پرسید: «چرا تا کسی را جاسوس و هم جنس باز و... ننمایید روزتان شب نمی شود»! آیا درک سخنان ثبت شده و مدافعات بی پرده و بی پروای وی تا این حد برای شما سخت و غامض است یا دلبستگی های حاصل از سال ها زندگی و تحصیل در غرب فرزند شهید مطهری را به اتخاذ چنین مواضع ضعیف و غیرقابل قبولی در برابر حامیان عقاید شنیع و غیرانسانی رسانده!؟

نویسنده محترم سپس به نیت خوانی و تفتیش عقیده دست زده و گفته: «قاطعانه و بی تأمل بر این باورید که محروم کردن کسی که به نوعی تفکر لیبرالی دارد از ورود به ایران و تماس با متفکران ایرانی، خدمت به اسلام و انقلاب است»!

عجبا کسی که خود داعیه دار اخلاق است به انگیزاسیون و نیت خوانی روی آورده و برای اثبات سخن خود، به جمع آوری ریسمان و گره آن بر آسمان روی می آورد! آیا به واقع فکر می کنید کیهان از حضور مدام و مستمر اساتید و برجستگان اندیشه های غیراسلامی و حتی مخالف اسلام، در محضر بزرگان و دانشمندان مطلع نیست!؟ یا نه اگر می دانید که می دانیم، چرا به خود زحمت اندکی اندیشیدن را نمی دهید!؟

آیا دعوت از یک اندیشمند- با هر نوع تفکر و عقیده ای- و مناظره و مواجهه وی با اصحاب اندیشه دغدغه ماست یا نه، پیگیری پروژه «دیپلماسی عمومی و دیپلماسی آکادمیک» و حضور چنین افرادی در جمع دانشجویان؟!

به یقین ما هم از مناظرات ائمه معصومین(ص) با ملحدین و مشرکین و حتی برپایی مجالس بحث و فحص مطلعیم اما این کجا و ترویج چنین افرادی در بین عامه جوانان و ساده سازی اموری مثل همجنس بازی و حمایت از آن در قالب پوشش غلط انداز «حمایت از حقوق اقلیت ها» کجا؟! آیا به راستی متوجه این تفاوت نمی شوید؟ مگر در همه قطعنامه های به اصطلاح حقوق بشری، جمهوری اسلامی به دلیلی جز محدودکردن حقوق این اقلیت ها و یا بهائیان محکوم می شود؟

در بخشی دیگر از نوشتار ایشان آمده است: «ظاهرا در پیش فرض کیهان هر انسان غربی که به سرزمین های اشغالی می رود برای دهن کجی به مسلمانان است، در حالی که سفر به آن سرزمین از نظر مسیحیان معتقد، از آن جهت که فضایی است که حضرت عیسی در آن زندگی کرده، یک سفر معنوی محسوب می شود. بنابراین طبیعی است که یک متدین مسیحی به سرزمین های اشغالی رفته باشد.»

جناب مطهری! آیا به راستی به این سخنان باور و اعتقاد دارید؟! با اندک توضیح متوجه می شوید برای توجیه عملکرد وی، سخنانی گفته اید که مرغ پخته را به خنده وا می دارد! یک مطالعه ساده- و نه یک تحلیل پیچیده- در آثار کلارک، صدق این مدعا را روشن می کند اما به همان چند جمله مختصری که در خبر کیهان آمده بود به مصداق العاقل یکفیه الاشاره بسنده می کنیم.

کلارک معتقد است: «اگر حقوق برابر به عرب ها داده شود، چگونه اسرائیل می تواند دولتی یهودی باقی بماند؟ اگر سرزمین های اشغالی حائلی میان اسرائیلی ها و عرب های مسلح و بی شمار ]!![ نداشته باشد، چگونه اسرائیل کوچولو نسبت به امنیت خود امید داشته باشد؟»

جناب مطهری عزیز، فرزند استاد شهیدی که چند سال قبل از تولد شما، درباره ماهیت جنایت بار و پلید رژیم غاصب اسرائیل آتشین ترین سخنان را به زبان آورده و یادگاری جاوید به جای گذاشته، یک لحظه بیندیشید؛ آیا کلارک با این سخنان، به عنوان یک مسیحی متدین و معتقد به سرزمین های اشغالی رفته است؟! آیا او برای زیارت اماکن متبرک به تل آویو سفر می کند؟! و آیا انتظار دارید با این سخنان، جوانان کشورمان به شما به چشم پدربزرگوارتان و اندیشمندی که وارث نام پدر است نگاه کنند و از شما طلب فیض و بصیرت کنند؟

از بقیه نوشتار جناب محمد مطهری، که حاوی تمسخر، کنایه، نیش و متلک است فقط به حرمت پدر بزرگوارشان که متأسفانه از افکار بلند ایشان کمترین نشانه ای در آقای محمد مطهری نیست، می گذریم و به ایشان یادآور می شویم که حرمت متفکر بزرگ، شهید مطهری برای ما و مردم ما، بیش از این است که با چنین نامه ای به آن خدشه ای وارد شود. هم شما و هم ما می دانیم که اگر نام آن دانشمند فرزانه در میان نبود، پرداختن به چنین نامه ای، اساسا موضوعیتی پیدا نمی کرد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"