کد خبر: ۲۷۷۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۴ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۵

روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقاله هاي خود به مسائل روز ايران و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در ذيل مي آيد.

*اعتماد ملي

روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان« فرصتي براي احياي مذاكرات »آورده است 25: وزير خارجه اروپايي ديروز در بروكسل در خصوص ارائه مجموعه تشويقي به تهران جهت حل و فصل پرونده هسته اي ايران مذاكره كردند. اتحاديه اروپا در راستاي سياست پكيج تشويقي يا سياست هويج و چماق مجموعه اي از مشوق هاي اقتصادي و تجاري و احتمالا تضمين هاي امنيتي را در ازاي توقف فعاليت هاي غني سازي اورانيوم به ايران اعطا خواهد كرد. گرچه همچنان محتواي اين مجموعه تشويقي آشكار نشده و مقامات اروپايي از اماده شدن آن ظرف يك هفته آينده خبر داده اند اما نخستين واكنش هاي ايران به آن رامي توان حاكي از موضع گيري احتياطي مقامات تهران دانست. تهران از حق فعاليت هاي هسته اي خود در ازاي دريافت مشوق نمي گذرد و حتي اجراي مقررات ان پي تي را بهترين مشوق به خود مي داند. واقع كلام آن است كه اين پكيج تشويقي كه از سوي برخي مقامات اروپايي كه عنوان آخرين فرصت ديپلماتيك به ايران تلقي مي شود گواه بازگشت اروپا و آمريكا به ميز مذاكره است آن هم در شرايطي كه قطعنامه پيشنهادي فرانسه و انگليس به شوراي امنيت سازمان ملل چماق تحريم اقتصادي و اقدام نظامي را بر فراز حل و فصل ديپلماتيك پرونده هسته اي ايران برافراشته بود.

آنچه در شرايط فعلي بايستي در ارزيابي اين مشوقها مورد فعاليت قرار گيرد بررسي آن در مقابل مجموعه اي و نه كليت واحد است به ديگر سخن تهران با يك پكيج از تشويقها رو به رو است و حكم واحد به كليت آن نمي توان داد.

گرچه آنچه در ازاي اين امتيازها از ايران خواسته مي شود توقف فعاليت هاي غني سازي حتي در سطح تحقيقاتي مورد قبول تهران نيست اما در پناه بررسي اين طرح مي توان مجاري ديپلماتيك را فعال كرد و پرونده هسته اي را از اقدامات شهري شوراي امنيت و توسل به فصل هفتم منشور ملل متحد در قبال تهران بازداشت.

سخن آخر اين كه به اين مجموعه پيشنهادي بايد به مثابه يك فرصت براي احياي مذاكرات و بازگشت روال پرونده به دالان ديپلماتيك نگريست.

*ايران

"گوهر اعتماد " عنوان سرمقاله امروز ايران است كه در آن آمده است:رئيس جمهوري درجايگاه حقيقي تنها يك شهروند است و از حقوقي برابر با ديگر شهروندان برخوردار است . اما در مقام حقوقي نماينده ملتي است كه به او راي داده اند وحتي نماينده گروه هايي است كه نام اورا در برگ هاي انتخاباتي ننوشته اند . اين خصوصيت كما بيش شامل مسولان ديگر نيز مي شود ،چندانكه وزيران دولت به طور غيرمستقيم نمايندگي افكار عمومي را درحوزه مربوطه دارند.

رابطه رسانه ها و دولتها در ايران چون بسياري از كشورها موضوع ومحملي جنجال خيز بوده است. سياست هاي انضباطي برخي دولتها دست رسانه ها رااز حوزه هاي نقد و شفاف سازي كوتاه مي كند، بخصوص اينكه دولتها از ابزارهاي متعددي براي كنترل نسبي رسانه ها برخوردارند ، اما رابطه دولت نهم با رسانه ها سرنوشت متفاوت تري يافته است .

دولت نهم از همان دوران تشكيل كابينه و از زبان رئيس جمهوري اعلام كرد نه تنها قصدي براي محدود كردن فعاليت رسانه ها ندارد، بلكه از ورود درجدول هاي رسانه اي ابا دارد و به اين رويه مهر خاتمت خواهد زد كه فرصت هاي دولتمردان پاي منازعات سياسي و رسانه اي تلف شود، اما گويي اين مساله روند معكوسي يافته است. با آنكه دولت نهم از فضاي انتخاباتي وگرداب رقابت هاي سياسي فاصله گرفته و استفاده از فرصت خدمت رساني را بر هر امري مقدم مي شمارد، اما همچنان برخي اردوگاه هاي حزبي ميلي سيري ناپذير به رقابت و نزاع دارند.

بي تكلف بايدگفت كه آنچه در اين ايام به بهانه نامه رئيس جمهوري به همتاي آمريكايي اش بر ستون هاي برخي مطبوعات نشست، فراتر از نقد بوده و جلوه اي بارز از تخريب و تخطئه دارد تا به آنجا بود كه عنوان شد احمدي نژاد به تصميم شخصي دست به چنين اقدامي زده است يا رئيس جمهوري سودان شكستن خطوط قرمز و آهنگ ديپلماسي سازش را در سردارد . لذا از اين رو بي مناسبت نخواهد بود كه بار ديگر دوستان را نسبت به تكرار برخي تجربه هاي تلخ پيشين هوشياري داد. ترديد نبايد داشت زماني كه قلم نقد به عنصر تحريف يا تخريب آلوده شود، گوهر اعتماد رااز جان رسانه خواهد ستاند. نشاندن تخطئه بر جاي نقد، نه تنها عدول از اخلاق رسانه اي است، بلكه پاي نهادن بر بديهي ترين حقوق مخاطبان يعني حفظ حريم حقيقت خواهد بود.

* رسالت

"بحران در محيط امنيت ملي " عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدمهدى انصارى كه در آن آمده است:با بروز پى در پى وقايع ضد امنيتى و تروريستى طى يك سال گذشته در كشورمان، آيا مى توان باز هم همچون گذشته، امنيت و ثبات ايران را در مقايسه با كشورهاى همسايه \مثال زدني] دانست؟! نگاهى به رويدادهاى خرابكارانه و ناامنى ها در حدود يك سال اخير، ضريب امنيتى و كارآمدى فعاليت هاى امنيتى را زير سئوال مى برد و حتى نگران كننده مى نمايد. عمده ترين رويدادهاى مخل امنيت در 12 ماه گذشته از اين قرار بوده است:

1-ناامنى ها و ناآرامى هاى خوزستان در هفته آخر فروردين ماه 84 در پى انتشار نامه اى مجعول؛

2-وقوع 4 انفجار شديد در اهواز و كشته و زخمى شدن قريب به 95 نفر در 22 خرداد 1384 كه ساختمان فرماندارى تخريب شد؛

3-ترور قاضى مسعود احمدى مقدس در تهران در 11 مرداد1384 ؛

4-وقوع دو انفجار پياپى در اهواز كه به كشته و زخمى شدن 102 نفر انجاميد در 23 مهر 1384؛

5-اقدام تروريستى بمب گذارى در كرمانشاه طى هفته گذشته (18 ارديبهشت 1385)؛و...

6-حادثه تروريستى مشابه به واقعه تاسوكى كه اين بار در جاده بم - كرمان (23 ارديبهشت 85) تكرار شد و 12 نفر كشته شدند...

اين رخدادها تا حدود زيادى مقوله كارايى نهادهاى امنيتى - انتظامى را در مهار بحران ها و توطئه ها زير سئوال مى برند. اين وقايع به هر بهانه اى و با هر پشتوانه اى كه دنبال شده باشند برآيند و نتيجه كار يكى است و آن اينكه \امنيت ملي] را مخدوش كرده اند. از طرفى حوادثى نظير خوزستان، سيستان و بلوچستان و اينك كرمان با هدف تشديد اختلافات قومى و مذهبى طراحى و اجرا شده اند كه بسيار پرمخاطره و نگران كننده هستند....

به نظر مى رسد نهادهاى متولى امنيت در كشور به نوعى طى چند سال اخير از اين سه ناحيه آسيب پذير شده باشند كه شبكه هاى خرابكار و گروهك هاى تروريستى وابسته به بيگانه پس از سالها ركود و زمين گيري، مجال عرض اندام پيدا كرده اند:

الف-جامعيت و در بر گيرندگى فعاليت هاى اطلاعاتى - امنيتى به دليل فقدان استراتژى اولويت سنج در محيط امنيتى دچار آسيب هايى شده كه راهبرد امنيت سازى و تعريف از آنها را دچار ابهاماتى كرده است.

ب-دقت و قاطعيت مجارى اطلاعاتى طى چند سال اخير ضعيف شده و يك حركت لاك پشتى را در بدنه كلان نهادهاى امنيتى ايجاد نموده است.

ج-اصل پيشگيرى و توان علمى - اجرايى و پيگيرى اين اصل به دلايلى از قبيل كاهش بودجه امنيتى كشور، فقدان مراكز مطالعاتى استراتژيك و .... مغفول مانده است.

بايد توجه داشت ابراز تاسف و يا استيضاح وزير يا مسئولان امر در اين راستا اگر مجلسيان بتوانند به همين هم جامه عمل بپوشانند چاره كار نيست. بايد نهادهاى امنيتى و انتظامى كه اينك در دولت جديد بسيارى از مناصب اجرايى و تصميم گيرى را هم عهده دار شده اند با شيوه هايى موثر نسبت به ايجاد امنيت در شرق كشور اقدام عاجل كنند. بايد مشخص شود چرا و با حمايت چه كسانى و با اغماض چه افرادى ديگر، در استان هاى كرمان و سيستان مواد افيونى به صورت چند هزار تنى و سلاح هاى گرم و پيشرفته با سهولت تمام قاچاق مى شود؟

آيا واقعا در توان ارتش و سپاه، نيروى انتظامى و سربازان گمنام امام زمان(عج) نيست كه وجب به وجب مرزهاى شرق كشور را لحظه به لحظه رصد كنند واقتدار كامل بر اين مرزها را كه در حقيقت مرزهاى هويت، امنيت، ناموس و آبروى ما ايرانيان هستند صيانت كنند؟!

نبايد فراموش كرد نياز به امنيت، مقدم بر نياز به عدالت و يا آزادى و پيشرفت و هر چيز ديگر است. انتظار مى رود دولت و مجلس از كنار اين قضيه كه البته به يك بحران ملى مبدل شده به راحتى عبور نكنند و با قاطعيت تمام ابعاد و جوانب آن را دنبال نمايند.

*شرق

«موثرترين قدرت »عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم حسين دهشيار است كه در آن آمده است:در جهانى كه حق بر بستر قدرت حيات مى يابد، در جهانى كه كشورهاى داراى فزون ترين قدرت، معيارها و ارزش هاى تعيين كننده را شكل مى دهند، در جهانى كه اخلاق هميشه به عنوان حاشيه اى ترين مفهوم جلوه گرى مى كند، در جهانى كه در همه حال امكان مورد تجاوز قرار گرفتن و بى توجهى ديگر كشورها به تجاوز وجود دارد، اين ضرورت، حياتى و گريزناپذير است كه تلاش مداوم انجام شود تا وسيع ترين ميزان قدرت در اختيار باشد. آنچه امكان تبلور صلح را فراوان مى سازد به دست آوردن قدرت است. اما آنچه بايد به آن توجه شود ماهيت فهمى است كه از مفهوم قدرت وجود دارد. براى اينكه جغرافيايى از تجاوز مصون بماند و آسيب پذيرى در برابر ارزش هاى ديگر كشورها را تجربه نكند محققاً به قدرت كشور بستگى دارد اما سئوال اصلى اين است كه قدرت برخاسته از در اختيار داشتن چه توانمندى هايى است؟ جواب اين پرسش تا حدود وسيعى بستگى به شرايط تاريخى و مقطع زمانى دارد كه مى بايست به جوابگويى نشست. قدرت داراى دو بعد لطيف و خشن است. جنبه لطيف قدرت تاكيد بر كيفيت حيات در جامعه دارد و بر چگونگى نگاه مردم به خود و جامعه اى كه در آن زيست مى كنند توجه مى كند. در اينجا برجستگى هاى ارزشى و جايگاه مردم در متن اجتماع مطرح است. كيفيت حيات در ابعاد ارزشى و رفاهى تعيين مى كند كه چه ميزان قدرت در اختيار كشور و به عبارتى رهبران سياسى وجود دارد.

...در جامعه اى كه تبليغات در اين جهت هدايت مى شوند كه ارزش هاى متعالى، اخلاق ظلم ستيز و آزادى هاى فردى تبلور يابند و از برجستگى فزاينده بهره مند شوند، حكومت از قدرت انباشته است.

... جنبه ديگر قدرت بعد خشن آن است. قدرت از اين منظر برخاسته از نگاه كمى به مفهوم چگونگى كاهش دادن آسيب پذيرى ها است. اين برخاسته از درك سنتى از قدرت است كه به شدت متاثر از ماهيت ملموس تعريف توانمندى است. بعد لطيف به بستر برترى ارزش ها و نقش تعيين كننده عناصر شكل دهنده خصوصيات كيفى جامعه در به وجود آوردن قدرت حكومت دارد. بعد خشن متكى بر حيات دادن به اين نظريه است كه توانمندى نظامى برجسته ترين و كليدى ترين مولفه در قدرت حكومت ها بايد محسوب شود...

حكومت هايى كه از احترام و حمايت همه جانبه شهروندان برخوردار هستند به جهت اينكه در صحنه جهانى بدين لحاظ از اعتبار و پرستيژ فزاينده برخوردار مى شوند به راحتى مى توانند فشارها و زورگويى هاى حتى قوى ترين قدرت هاى نظامى را مديريت كنند. حكومت هايى كه برخوردار از جنبه كيفى قدرت هستند از قدرت مانور فراوان در صحنه بين المللى براى خنثى ساختن استدلال ها و فشارها و تجاوزات حتى بزرگ ترين قدرت هاى نظامى برخوردار هستند. اما تنها سيستم ها و حكومت هايى در قلمرو گيتى مى توانند به بقاى خود بدون توجه به ميزان قدرت نظامى كشورهاى ديگر اطمينان داشته باشند كه برخوردارى فراوان از جنبه لطيف قدرت را تجربه مى كند. آنچه حتى قوى ترين كشورها را در قرن دموكراسى ها از تجاوز و اعمال فشار باز مى دارد، آگاهى او از وجود فزاينده بعد لطيف قدرت در قلمرو بازيگر مقابل است. بهترين تضمين براى جلوگيرى از اعمال فشار و تجاوز قوى ترين كشورها آگاهى از ميزان توان نظامى آنان و يا توازن آن توان نظامى نيست بلكه آگاهى كشور خواهان تجاوز و فشار به گستردگى جنبه هاى لطيف قدرت در جغرافياى مقابل است.

*كيهان

"موتور روشن، چراغ خاموش " عنوان سرمقاله روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن آمده است:تا هنگام برگزاري انتخابات مجلس خبرگان زماني كم و بيش طولاني باقي است. اما بنا به عادت ديرين احزاب و گروه هاي سياسي در ايران از هم اكنون بازار بحث و گفت وگو در اين باره داغ است و طبعاً مي توان حدس زد بازار رايزني و فعاليت پس پرده، داغ تر هم باشد. با وجود اينكه در ماه هاي آينده انتخابات ديگري، يعني انتخابات شوراها (دور سوم) هم در پيش است، ليكن اهميت و جايگاه مجلس خبرگان رهبري از يك سو و طراحي هايي كه برخي گروه هاي سياسي براي آينده حضور خود در عرصه سياسي كشور انجام داده اند (و قاعدتاً نحوه تعامل با جايگاه رهبري بخش مهمي از آن را تشكيل مي دهد) از سوي ديگر، باعث شده است عمده تحركات و رايزني هاي سياسي حول موضوع انتخابات خبرگان متمركز شود، از انتخابات بسيار مهم شوراهاي اسلامي شهر و روستا كمتر سخني به ميان آيد.

گروه هاي مختلف سياسي اكنون در حال طراحي استراتژي خود براي حضور در انتخابات خبرگان هستند...

مقاله حاضر به جاي يك «بحث مجموعه اي» يعني ارائه يك تصوير از كليت فضاي سياسي مربوط به انتخابات خبرگان، بر يك مورد خاص يعني «استراتژي انتخاباتي نيروهاي اصلاح طلب» تاكيد مي كند.

اهميت پرداختن به چنين بحثي در مقطع فعلي عمدتاً ناشي از اين واقعيت است كه به نظر مي رسد اصلاح طلبان محاسبه ويژه اي روي انتخابات خبرگان انجام داده اند و عملي شدن برخي از مهم ترين اهداف سياسي خود در آينده جامعه ايراني را سخت در گرو آن مي بينند كه بتوانند جاي پايي در اين مجلس براي خود بگشايند.

برخي از مهم ترين جنبه هاي استراتژي اصلاح طلبان درباره انتخابات آتي خبرگان در ادامه اين مقاله مورد بحث قرار گرفته است اما پيش از مطالعه آنها توجه خوانندگان به اين نكته ضروري است كه وقتي از چيزي به نام «استراتژي انتخاباتي اصلاح طلبان» سخن گفته مي شود، اين لزوماً به اين معنا نيست كه چنين چيزي واقعاً در عالم خارج وجود دارد.

...تقريباً روشن است كه اصلاح طلبان نتوانسته اند- و در آينده نزديك هم بعيد است بتوانند- مركزيتي به وجود آورند كه مسئول برنامه ريزي و سازماندهي تمامي فعاليت هاي انتخاباتي اين جبهه باشد. اين مشكل ديرين اصلاح طلبان است و علي الظاهر درماني هم ندارد.

1- اصلاح طلبان مي دانند كه نبايد به دنبال پيروزي در انتخاباتي چون انتخابات خبرگان رهبري باشند. هم به اين دليل كه به اندازه كافي روحاني واجدشرايط براي كانديدا كردن در اين انتخابات ندارند و هم از اين رو كه روشن است آمادگي اعتماد دوباره به اين جريان، به اين زودي ها نزد مردم- كه به تازگي گريبان خود از چنگال آنها رهانده اند- به وجود نخواهد آمد. در واقع اصلاح طلبان نه مي خواهند و نه مي توانند در چنين انتخاباتي با اصولگرايان وارد يك رقابت جدي شوند. بنابراين معقول اين است كه تصور كنيم هدف اصلاح طلبان در انتخابات خبرگان بيش از آنكه پيروزي ( به دست آوردن اكثريت باشد)، به وجود آوردن يك اقليت نيرومند در اين مجلس است تا هر وقت اراده كردند با استفاده از آن آرامش خاطر اصولگرايان را از بابت مجلس خبرگان به هم بريزند.

2- اصلاح طلبان حتي المقدور ابعاد فعاليت خود را درباره انتخابات خبرگان پنهان نگه خواهند داشت. از ديد برخي جريان هاي اصلاح طلب حتي تا روز انتخابات هم بهتر است معلوم نشود از ميان كانديداهاي مختلف- در تهران و شهرستان ها- كداميك اصلاح طلب است جه، به سبب بي اعتمادي عميقي كه نزد توده هاي مردم نسبت به اصلاح طلبان وجود دارد، انتساب آشكار يك كانديدا به نيروهاي اصلاح طلب در انتخابات آتي مستقيماً به معناي راي نياوردن او خواهد بود...

3- برخي اختلاف ها در ميان اصلاح طلبان مزمن و حتي مي توان گفت نهادين شده است. اصلاح طلبان مدت هاست- شخصاً از زمان برگزاري دور پيشين انتخابات شوراها كه به پيروزي سراسري اصولگرايان انجاميد به اين سو- با ايده اتحاد و ائتلاف ميان خود به مثابه يك آرزوي دست نايافتني برخورد مي كنند. ..

4- اصلاح طلبان در انتخابات آينده خبرگان روي تشديد اختلاف ها ميان اصولگرايان و ايجاد مرزبندي ها و دلخوري هاي جديد در جبهه اصولگرايي به طور ويژه حساب خواهند كرد. اگرچه اصولگرايان زمينه ها و ظرفيت هاي بسيار جدي براي تشكيل يك ائتلاف منسجم در اين انتخابات را دارند اما تداوم بعضي رقابت هاي شكل گرفته در دوران انتخابات رياست جمهوري پيشين در ايام پس از انتخابات، خيلي ها را در ميان اصلاح طلبان به طمع انداخته كه مي توانند از اين درياي گل آلود ماهي مراد خود را صيد كنند. ..

5- شايد برجسته ترين جنبه استراتژي اصلاح طلبان در انتخابات خبرگان تمركز روي «نيروهاي ميانه» باشد. كساني كه مسلماً اصلاح طلب نيستند اما به دلايل متعدد زمينه هاي برخي سوءتفاهم ها و ناهمراهي ها ميان آنها و برخي جريانات اصولگرا نيز به وجود آمده است...

6- در نهايت اين نكته هم لازم به يادآوري مؤكد است كه انتخابات خبرگان از حيث زمينه ها و اهداف كاملاً با انتخاباتي مانند آنچه در سوم تير سال گذشته انجام شد متفاوت است و دليلي ندارد همه احكامي را كه در آن انتخابات صادق بود، يكسره در اينجا هم صادق بدانيم.

*جمهوري اسلامي

"عراق؛ بازهم باج خواهي اشغالگران " عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري است كه در آن آمده است:

گزارش هايي كه از درون عراق مي رسد حكايت از ادامه دخالت و اعمال نظر اشغالگران در روند تشكيل كابينه جديد عراق دارد. در اين باره، « الاعرجي »، يكي از نمايندگان مجلس عراق تاكيد كرد علت تاخير در معرفي اعضاي دولت، دخالت آشكار اشغالگران براي انتخاب وزراي مورد دلخواه آنها در تركيب هيات دولت است ...

اين تحولات نشان مي دهد اشغالگران كاملا مصمم هستند دولتي موافق نظر و ميل خود را در عراق بر سركار آوردند و از گزينش افراد داراي طرز تفكر مستقل و يا مخالف سياستهاي آمريكا و غرب، به هر نحو ممكن جلوگيري نمايند.

تحركات جديد اشغالگران را بايد مرحله دوم طرح جلوگيري از قدرت گرفتن دولت مستقل شيعه در عراق خواند. در مرحله نخست آمريكا و ساير متحدينش موفق شدند با ممانعت از نخست وزيري ابراهيم جعفري، موضع و خواست خود را به كرسي بنشانند و متاسفانه در اين مسير، ائتلاف شيعه نيز كوتاه آمد كه قطعا اقدامي غيرموجه و غيرقابل دفاع براي ائتلاف يكپارچه بود.

در همان هنگام نيز بسياري از تحليل گران مسائل عراق هشدار دادند كه هرگونه عقب نشيني شيعيان بر سر نخست وزيري ابراهيم جعفري، اشغالگران را گستاخ تر خواهد كرد و آنها را به پيگيري مطالبات غيرقانوني سهم خواهي نامشروع در دولت عراق جري تر خواهد نمود.

تكاپوي اشغالگران براي اعمال نفوذ در دولت عراق را بايد تلاشي در جهت جبران شكست هاي عظيمي دانست كه آمريكائيها و متحدين غربي آنها در عراق دچار آن شده اند. ابعاد اين شكست ها هر روز گسترده تر مي شود و سردمداران قدرتهاي اشغالگر را بيشتر به باتلاق مي كشاند.

از همان هنگام تحركات براي سنگ اندازي و مانع تراشي در مسير تشكيل دولت، كه قانونا شيعيان به علت كسب اكثريت آرا حق تشكيل آنرا داشتند , آغاز شد و در اولين قدم و بر اثر اعمال نفوذ آنها، 10 كرسي از 138 كرسي متعلق به شيعيان به بهانه وجود تقلب كاهش يافت . اين اقدام، عملا شيعيان را از اكثريت حدنصاب براي تشكيل دولت مستقل انداخت و موجب شد تا « ائتلاف يكپارچه » متعلق به شيعيان براي تشكيل دولت به ائتلاف با گروههاي ديگر نيازمند باشند.

با اينحال، فشار به شيعيان همچنان در دستور كار اشغالگران قرارداشت.

اشغالگران ابعاد مداخله و اعمال نظر در تعيين دولت را حتي به تصاحب پنج وزارتخانه مهم و حساس از جمله نفت، كشور و دفاع گسترش دادند. اين درخواست كه در واقع يك باج خواهي آشكار بود و با همه معيارهاي بين المللي نيز تعارض داشت .,اين رفتار باج خواهانه در مسئله كناره گيري ابراهيم جعفري به اوج رسيد و اشغالگران با اعمال فشارهاي گسترده سرانجام ائتلاف يكپارچه را مجبور ساختند از حق سياسي و قانوني خود در معرفي فرد مورد نظرش چشم بپوشد.

در اين ميان « جواد مالكي » نخست وزير جديد عراق و جانشين ابراهيم جعفري هفته گذشته اعلام كرد تركيب كابينه را به زودي اعلام مي كند. اكنون با آنكه چند روز از زمان وعده شده مالكي مي گذرد هنوز اين امر تحقق نيافته و تركيب كابينه مشخص نشده است . همانطور كه برخي مقامهاي عراقي اعلام كرده اند اين بلاتكليفي، نتيجه تداوم اعمال نظر آمريكا و انگليس است .

آنچه در اين ميان حائز اهميت است اين است كه اين روند نمي تواند آينده مطمئني را براي عراق تضمين كند. اين بايد هشداري باشد به سياستمداران فعلي و زمامداراني كه هم اينك در انديشه تصدي مناصب قدرت در عراق هستند ،كه هرگونه كوتاهي و روحيه تسليم پذيري در برابر باج خواهي اشغالگران، قطعا موجب خواهد شد قدرتهاي غربي در آينده همچنان فزون خواهي خود را تا كنترل كامل بر اركان حكومت و تشكيل يك دولت دست نشانده ادامه دهند. از اينرو، لازم است سياستمداران عراقي، اگر مايل هستند كارنامه قابل دفاع و روشني از خود برجاي بگذارند، اين روند را متوقف سازند و بيش از اين اجازه جولان در تعيين سرنوشت ملت عراق را به اشغالگران ندهند.

*دنياي اقتصاد

"اقتصاد چقدر آسان است!"عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم پويا جبل عاملي است كه در آن آمده است:ماكس پلانك، فيزيكدان به نام، مدتي در اين انديشه شد كه در گستره اقتصاد نيز صاحب نامي شود. مدتي بعد از اين انديشه براي دوست اقتصاددانش نوشت كه اقتصاد آنچنان پيچيده است كه وي بهتر است همان فيزيكدان بماند تا اقتصاددان...

بي ترديد اين آرزوي هر اقتصادداني است كه همگان از سطح زندگي استانداردي بهره برند، اما آيا اين آرزو به اين معني است كه پول حاصل از رانت نفتي در دهان ها ريخته شود؟ اگر اين گونه است كه ديگر نياز به علم اقتصاد و عالم اقتصاد نيست. اگر به اين راحتي مي توان راه حلي يافت، بهتر آن است كه چراغ دانشكده هاي اقتصاد براي هميشه خاموش شود و استادان آن در كنج خانه با كتاب هايشان خاك بخورند. يعني به راستي رسيدن به سياست اقتصادي اينقدر سهل و راحت است؟ يعني همه اقتصاددانان آدميان بخيلي هستند كه چنين سياست هايي را پيشنهاد نمي كنند يا تمامي آنها ضد مردم هستند و خواستار نابودي مردمند؟...

همين روند است كه موجب آن شده، عالمان اقتصاد آنچنان مورد توجه و تشويق دولتيان قرار نگيرند و اظهارنظر آنها تاثيري در روند اقتصادي كشور نداشته باشد. در ايران عالمان ديني به حق مورد توجه قرار مي گيرند و اجماع آنان موردتوجه قرار مي گيرد، آنچنان كه در خصوص بحث حضور زنان در ورزشگاه ها شاهد بوديم و عالمان فيزيك به خصوص در زمينه انرژي هسته اي بيش از حد معمول مورد احترام قرار مي گيرند و عالمان اقتصادي كه مردمان امروز بيش از گذشته نيازمند آنان هستند، مورد توجه قرار نمي گيرند و اجماع نظر آنها در مورد سياست هاي اقتصادي دولت به كنار نهاده مي شود. چنان كه عليه بالا بودن رقم بودجه و كاهش نرخ بهره اجماع بود، اما هر دو انجام شد و صداي اقتصاددانان در گلو خفت. چگونه است كه عالم فيزيكدان، اقتصاد را علمي فوق فيزيك مي بيند و سياسيون ما ارزش چنداني براي آن متصور نيستند؟ آيا در چنين وضعيتي اقتصاد ايران رشد و توسعه را به خود خواهد ديد؟

*آفرينش

روزنامه آفرينش در سرمقاله امروز خود با عنوان اضطراب در جنوب شرق آورده است طي چند ماه اخير سه حادثه تروريستي در جنوب شرق كشورمان رخ داده است. اين حوادث نشان مي دهد كه آشوب سازي از عمده ترين اهداف تروريست هاي جنوب شرق ايران است. اگر اين نظريه را بپذيريم كه ايجاد نا امني به عنوان يك هدف راهبردي از سوي تروريستها دنبال مي شود به اين نتيجه منطقي مي رسيم كه اين حوادث ريشه خارجي دارند. از اين رو مواجهه با اين مسئله صرفا با كار پليسي و سركوب نظامي اشرار به فرجام نمي رسد و لازم است وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه نيز به طور جدي تر وارد گود شوند.

نكته ديگر اين است كه مبادا توجه ويژه مسئولانمان به جنوب شرق ايران باعث غفلت آنها از ساير نقاط كشور شود. نكته بعدي كه اهميت حياتي دارد ناظر به آسيب پذير بودن سيستم هاي امنيتي و انتظامي ماست. لذا به نظر مي رسد يك نگرش دروني براي اصلاح معايب و كاستيها از لوازم راهبردي براي مبارزه مستدام با اشرار تروريستها و قاچاقچيان است.

اين نكته اي است كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز در دو روز اخير تصريحا بدان پرداخته اند اينك مردم جنوب شرق ايران در اضطراب به سر مي برند به ويژه پس از حادثه اخير كه طي آن يك جاده بين المللي و نه يك كوره راه ميدان عمل تروريستها بوده است.

*مردمسالاري

روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امورز خود با عنوان «نعمت مجهول امنيت مردم »به قلم روح الله حقيقت طلب آورده است :در آموزه هاي ديني از دو نعمت ناشناخته ياد شده است يعني علاوه بر سلامت، مي توان وجود امنيت را در هر جامعه اي به عنوان يكي از مهمترين نعمت هاي آن اجتماع دانست. شكي نيست كه قدرت هاي ريز و درشت در منطقه نمي توانند پيشرفت هاي ايران اسلامي را تحمل كنند. به همين خاطر مي خواهند در مسير چنين تحولاتي سنگ اندازي نمايند. شكي نيست عليرغم باورمندي به پيگيري استراتژي مذكور از جانب ديگران بايد بر لزوم پاسخگويي دست اندركاران امنيتي كشور در زمينه نا امني مرزهاي شرق كشور تأكيد كرد.

هرچند نبايد از نقش دستگاه هايي همچون نيروي انتظامي، سپاه، بسيج، وزارت اطلاعات و... در برقراري امنيت غفلت كرد اما مسئوليت مستقيم استقرار نظم و امنيت در شهرها و مناطق مختلف بر عهده وزارت كشور است.

در اينجا بايد به وزير كشور تذكر داد آيا بهتر نيست به جاي اينكه جنابعالي با همه سوابق خويش از نايب رئيس مجلس تبعيت كرده و از ضرورت نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات شوراها (كه همه عالم و آدم مي دانند يك اقدام كاملا سياسي و جناحي براي تسخير شوراهاست) سخن بگوييد كمي هم در انديشه اجراي همان شرح وظيفه اصلي خودتان باشيد؟ راستي آقاي وزير كشور اگر به جاي 12 نفر بيگناه در جاده بم كرمان تروريست هاي جنايتكار يكي از بستگان خودتان را به شهادت مي رساندند باز هم ادعا مي شد كه نا امني هاي موجود بزرگنمايي رسانه ها است؟

*سياست روز

روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان «بايستگي پاسخگويي درباره ناامني ها »به قلم مجيد مختاري آورده است: در كمتر از 3 ماه شاهد دو عمليات تروريستي گسترده در جاده هاي كشور بوده ايم.

اينگونه عمليات گاهي در كشورهاي اشغال شده و در اعتراض به حضور متجاوزان در آن سرزمين ها رخ مي دهد كه مسلمان كشور ما در چنين شرايطي قرار ندارند.

اما دو عامل ديگر نيز در چنين مواردي معمولا مطرح مي شود كه يكي دخالت دشمنان خارجي براي ضربه زدن به يك كشور است.

اما عامل ديگر قابل بحث و بررسي ضعف دستگاه هاي امنيتي و انتظامي مسئول است كه به متخاصمان ياغي فرصت اين عمليات را مي دهد.

متاسفانه وزير محترم كشور در يك گفت و گو با خبرنگاران (يكشنبه شب) ابتدا عمليات تروريستي انجام شده را مستلزم دست كم 10 روز برنامه ريزي و اقدام مي داند و اينكه اين اقدام در پاسخ به اظهارات روز شنبه وي نبوده است اما وقتي از علت ناآگاهي دست اندركاران سوال مي شود آن را اقدامي كور و سريع بر مي شمارد و شايسته است دقت بيشتري نموده و خود نيز هنگام وقوع اتفاقات مهم سريع تر جهت رسيدگي به موضوع در محل مربوطه حاضر شوند، ضمن اينكه نبايد تلاش هاي وسيع و ارزنده اشان و همكارانشان براي برقراري امنيت در كشور را ناديده گرفت.

آنچه مسلم است اينكه نهادهاي مسئول لازم است ضمن مطالعه و بررسي دقيق در مورد بسترهاي وقوع اينگونه پديده ها و تلاش در جهت رفع آنها با شناسايي عاملان مستقيم و با واسطه اين جنايات و اعدام فوري و خارج از نوبتشان اقدامات بازدارنده جد ي تري را در اين زمينه به انجام رسانند.

*جام جم

«چرا انتخابات همزمان نباشد؟» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جام جم است به قلم محمد مهاجري كه در آن آورده است: برگزاري انتخابات همزمان مجلس خبرگان و شوراها هنوز در هاله ابهام است و اظهار نظرهاي متفاوت و گاه متعارفي درباره آن ابراز شده است. دولت، ابتدا موافقت خود را با همزماني دو انتخابات بيان داشت و سپس مخالف شد.

موافقان انتخابات همزمان، كاهش هزينه ها و بالا بردن احتمال حضور شهروندان در پاي صندوق هاي راي را بر مي شمارند، اما در ميان استدلال هاي مخالفان تنها دليل قابل ذكر، كوتاه شدن عمر شوراهاست.

انتخابات خبرگان را نمي توان به تاخير انداخت؛ زيرا چنين تصميمي مستلزم تشكيل اجلاس فوق العاده خبرگان و تصويب افزايش عمر مجلس فعلي است. اين اقدام، حتي اگر ممكن هم باشد چندان خردورزانه به نظر نمي رسد و براي مجلس خبرگان كه بايد از قوي ترين نهادهاي جمهوري اسلامي باقي بماند، مناسب نيست. از طرف ديگر، گفته مي شود اگر انتخابات شوراها در آبان ماه برگزار شود، ممكن است گروهي از اعضاي كنوني شوراها راي نياورند و عملا انگيزه و حوصله كار را از دست بدهند و همين امر ركود امور اجتماعي را در شهرها و روستاها به دنبال داشته باشد.

... راه حلي كه به نظر مي رسد كوتاه كردن عمر شوراهاي فعلي آن هم فقط براي 3 ماه است. يعني مي توان آغاز به كار شوراها را از ارديبهشت 86 به بهمن 85 تغيير داد. كاهش دوره شوراها با يك مصوبه مجلس شوراي اسلامي با كمترين هزينه اي ممكن است دقت كنيم كه كاهش دادن عمر شوراها ايراد منطقي در اذهان ايجاد نمي كند اما همان طور كه اشاره شد در مورد مجلس خبرگان مي تواند مسئله ساز شود. ضمن اينكه شوراها با همه اهميتي كه در امور اجتماعي جامعه دارند، از اهميت مجلس خبرگان به لحاظ نوع وظيفه و اختيار، برخوردار نيستند.

*همبستگي

روزنامه همبستگي در سرمقاله امروز خود با عنوان« كتاب در معناي راستين خود» به قلم پونه ندايي آورده است: نوزدهمين نمايشگاه كتاب با همه شلوغي هايش آمد و رفت.

در خبرها خوانديم كه تاسيسات نمايشگاه بين المللي تهران ديگر پاسخگوي حجم بالاي بازديد كنندگان نمايشگاه نيست.

گرچه امسال پليس تلاش بسياري براي كنترل ترافيك در محدوده نمايشگاه كرد ولي شاهد گره خوردن خودروها براي ورود به پاركينگ هاي نمايشگاه و اطراف آن بوديم.

اما در داخل دانشگاه كتاب صرف نظر از وضعيت و كمبود سرويس هاي بهداشتي مي توان به نكته مهمي اشاره كرد و آن اين كه غرفه هاي ناشران در سالن به دليل كمبود جا طوري چيده شده بودند كه راهروهاي قابل تردد، پاسخگوي ميزان ازدحام بازديد كنندگان نبود. با توجه به اين كه قشر كتاب خوان نياز به تامل و جست و جو در عناوين كتاب ها دارد، نياز به فضايي باز و آرامش بخش در سالن ها به شدت حس مي شد.

جوانان، دانشجويان، استادان و علاقمندان جدي و تفريحي كتاب در اين جشن بزرگ شركت مي كنند تا هر كس بر اساس دانش و سطح آگاهي خود بهره اي از اين همايش بزرگ ناشران ببرد.

زماني كه شرايط نمايشگاه كتاب از نظر سطح آرامش بخشي به مخاطب، زيبايي، آسايش و رعايت شئونات انساني و ديني (به خاطر ازدحام) بهبود يابد، مي توان درباره كيفيت استقبال از نمايشگاه و شناسايي مخاطبان واقعي آن نظر داد.

حرمت گذاري به كتاب و بانيان آن، حرمت گذاري به خاك پاك كشوري است كه بزرگان دانش و فرهنگ را در خود پرورده است. چه بسا روزي از آشفته بازار كتاب خارج شويم و به جاي كتاب سازي و كتاب خواني به آگاهي بالاتري دست بيابيم و كتاب در معناي راستين خود توليد و در مفهوم حقيقي خود خوانده شود.

*كارگزاران

روزنامه كارگزاران در سرمقاله امروز خود با عنوان "شفاف سازي" آورده است:

صنعتگران ايراني در دهه 1358 تا 1368 هرگز ديده نشدند و خود نيز اصراري نداشتند كه به چشم بيايند.

پس از پايان جنگ و روي كارآمدن دولت آقاي هاشمي بود كه به نگاه ها به صنعتگران تغيير يافت و برنامه ريزان ارشد سازمان برنامه ريزي كشورسعي كردند سرمايه داران صنعتي را از محاق بيرون بياورند.

نگاه مثبت دولت هاي آقايان هاشمي رفسنجاني و خاتمي به بخش خصوصي موجب شد اين بخش نهادهاي مدني خاص خود را با شتاب تاسيس كند. در حال حاضر صدها نهاد مدني صنعتي توسط كارفرمايان تاسيس شده و هر كدام از آنها درحيطه فعاليت خود تلاش مي كنند رشد يابند. مديران عضو انجمن مديران صنايع ايران بزرگترين تشكل صنعتگران كه ربع قرن فعاليت خود را پشت سرد گذاشته است، روز شنبه در مراسم جشن بيست و پنج سالگي حرف هاي خود رازدند.

صنعتگران گفتند كه مسوليت اجتماعي را درك كرده اند، براي رفع فقر تلاش مي كنند، تمايل دارند براي كاهش بيكاري سرمايه گذاري كنند، تمايل دارند براي كاهش بيكاري سرمايه گذاري كنند به دولت كمك كنند و ...

اما آنها يك چيز از دولت مي خواهند: امنيت سرمايه گذاري. اين مقوله به دست نمي آيد جز با شفاف كردن ديدگاه دولت به صنعتگران . دولت آيا اين كار را انجام مي دهد؟

اعتماد سازي ميان بخش خصوصي بالنده ودولت ها درهمه جوامع شرط اول رشد و توسعه صنعتي واقتصادي بوده و هست.

*پول

روزنامه پول در سرمقاله امروز باعنوان "حل مشكلات هوايي از پايين؟" به قلم محمدعلي ديانتي زاده آورده است:نقش صنعت هوايي هر كشور دردو مقوله اقتصاد ملي و امنيت ملي آن غيرقابل حذف و انكار است. در ايران نيز كه عمر متوسط ناوگان مسافري هوايي آن با بيش از از 118 فروند هواپيما و 17 هزار صندلي بين 16 تا 17 سال برآورده مي شود ، چنين است. اين در حالي است كه پس از اعلام ممنوعيت خريد هواپيمايي خريد هواپيما را از دستور كار خود خارج و اجاره هواپيما را جايگزين آن كرده اند. درست است كه مهم ترين علت استفاده از راهكار اجاره به جاي خريد، تحريم هاي امريكاست ولي تا پيش از اين بيشتر از طريق خريد هواپيماهاي با قابليت پرواز بالا با اين تحريم ها مقابله مي شد ، اما در حال حاضر عدم ابلاغ دستو العمل هاي محدوديت آفرين در اجاره هواپيما، خريد اين وسيله نقليه هوايي را از اولويت خارج كرده وموجب شده است كه شركت هاي هواپيمايي داخلي براي بقا در ناوگان هوايي كشور به صورت استيجاري اقدام به روزآمد كردن هواپيماهاي خود كنند.

سوال اين جاست كه آيا بايد نسبت به حل اين مشكل از بالا نااميد شد و به جاي چاره انديشي هاي كلي به چاره جويي هاي جزيي وحل مشكل از پايين روي آورد ؟

اين هدف گذاري و تاكيد بر وجود قابليت هايي براي مقتدركردن ناوگان حمل و نقل هوايي ايران از سوي كميته مذكور و اداره بازرسي و ارزيابي كيفيت خدمات هواپيمايي، انتظاراتي بزرگتر از اين را برمي انگيزد كه تنها با اجاره هواپيما براي حل اين مشكل بزرگ هوايي از پايين چاره جويي كنيم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"