کد خبر: ۵۰۳۹۰۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۹ - ۰۵ دی ۱۳۹۶
اکبرقاسمی؛ سفیر پیشین در اوکراین و مصر در روزنامه ایران نوشت: تعامل اروپا و امریکا بر سر مسائل ایران بر اساس وحدت رویه پیش خواهد رفت یا منافع سبب غلبه فضای رقابت بر این تعامل خواهد شد؟ پرسشی که پاسخ به آن درشرایط خطیر وسیال تحولات جاری بین‌المللی ومنطقه‌ای حائز اهمیت است.
 
پاسخ سریع و بر مبنای تجربه‌های پیشین به این پرسش شاید این باشد که موضوعات ناشی از رویکردهای جمهوری اسلامی ایران می‌تواند فضا و زمینه تقابل بین ایران وامریکا و اروپا را به‌طورهمزمان تشدید کند. خاصه آنکه سمت‌گیری اروپا به سوی اتحاد نظر و وحدت رویه با امریکا درعرصه‌های بین‌المللی امری مسبوق به سابقه ومحتمل است و تا حدودی زیادی از خاستگاه‌های ایدئولوژیک مشترک تأثیر می‌پذیرد و به همین دلیل ظهور و بروز یک ائتلاف علیه سیاست خارجی کشورمان را امری واقع گرایانه می‌کند که نتیجه آن ضرورت توجه بیشتر به حساسیت‌ها، یارگیری‌ها و مخاطرات پیش‌رو است.
 
تجربه مناسبات اروپا و امریکا تاکنون نشان داده که معمولاً کشورهای اروپایی درمقولات مرتبط با ارزش‌ها وتهدیدهای مشترک در مسائل بین‌المللی زودتر به تفاهم و دیدگاه مشترک با امریکا می‌رسند. مصداق این رویه را در ماجرای پرونده هسته‌ای ادعایی علیه ایران شاهد بودیم. اروپایی‌ها که ابتدا مدیریت سیاسی پرونده را به عهده داشتند در دوره‌ای با مشارکت امریکایی‌ها به فشار یکپارچه ونتیجه‌گیری سریعتردست یافتند. این ملاحظه می‌تواند درمقوله ادعایی جدیدی که تحت عنوان تهدیدآمیز بودن برنامه دفاع موشکی ایران وموشک‌های بالستیک مطرح می‌شود زمینه ادعای مخاطره مشترک واتحاد نظر اروپا و امریکا را تسهیل سازد.
 
اما در کنار این ارزیابی باید به این واقعیت توجه کرد که در فضای کنونی، رویکردهای یکسونگرانه دونالد ترامپ در موضوعات مشترک اروپا و امریکا همچون پیمان ناتو، معاهده آب وهوا و تجارت براساس قواعد بین‌المللی زمینه­‌های گفتمان فیمابین آنها را شخم زده و امکان بالانس فرصت های مشترک اروپا دربازی معامله با امریکا را تقلیل داده است. بنابراین قابل پیش‌بینی است که در چنین فضایی موضوعات بالقوه اتحاد ساز بین اروپا وامریکا ازسطح لغزندگی بیشتری برخوردار باشند.
 
باید توجه داشت که در شرایط کارگزاری فعلی حاکم بر اتحادیه اروپا، محور تأثیرگذاری دراختیارسه کشور فرانسه، آلمان وایتالیا بوده وانگلیس نیز جایگاه خاص خود را در مسائل جهانی ومنطقه‌ای و در روابط ویژه با امریکا دارد. همچنین اروپایی‌ها درموضوعاتی همچون فلسطین، یمن و سوریه زمینه همگرایی بسیارضعیفی با امریکا دارند و عمدتاً نقش خاص خود را با گفتمان متمایزی به‌دلیل ماهوی وآثار تحولات این مناطق برساختار و کارگزار داخلی آنها به گونه‌ای متفاوت و ناسازگار تعقیب می‌کنند.
 
در چنین فضایی این نکته غیرقابل انکار را نیز نباید فراموش کرد که از جمله آثار مثبت برجام ازمنظر کشورهای اروپایی، چسبندگی خوبی است که اهداف و فرآیند برجام با منافع اروپا ایجاد کرده است. تفاوت منافع و مضار بود و نبود برجام نزد اروپایی‌ها آن قدر زیاد است که آنها را در جایگاه مدافعان و حامیان پروپاقرص برجام وحفظ پیوندهای ناشی از آن قرار داده است.
 
در این میان  اگر چه  کشوری مانند فرانسه که اظهارات اخیر برخی سیاستمدارانش در چارچوب ‌ تأثیر پذیری از لابی رژیم اسرائیل علائمی چند را از نزدیک شدن پاریس به ادعای مشترک تل آویو، ریاض و واشنگتن پیرامون موضوعات موشکی و متهم کردن ایران به دامن زدن به بی ثباتی در منطقه نشان داده است، اما بازیگری فرانسه همواره یک روند مستثنی را القا می‌کند که بین منافع حاصله ازلابی صهیونیست‌ها و کسب منافع حداکثری پاریس درپرونده‌های خود با ایران وامریکا (ایرباس وتوتال و خودروسازی) و پرونده‌های منطقه‌ای همچون سعودی، لبنان و میانجیگری صلح فلسطین و اسرائیل و تروریسم داعش و مهاجرت همواره درحال غربالگری است تا با پی‌جویی حداکثرمنافع و موقعیت یابی‌های بیشتراهداف متنوع خود را بازتولید نماید.
 
با احتساب مجموع آنچه گفته شد فضای اتحاد یا رقابت بر سر ایران میان کشورهای اروپایی فضایی سیال است. این سیالیت به معنای آن است که ما در جهت این روند عنصری بی‌تأثیر و منفعل نیستیم. در شرایطی که پراکندگی و فقدان انسجام وهدفمندی گاه می‌تواند به ارسال پاس‌های غضنفری برای گل زدن به کینه ورزانی چون نتانیاهو و محمدسلمان منجر شود؛ ضروری است تا درسایه منافع ملی کشور و با شناسایی فرصت ها وتهدیدها عمل کنیم و متوجه باشیم انسجام سامانه اظهار و روایت‌پردازی مقامات درخصوص موضوعات مهم کشور تا چه حد ضروری است.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"