چهره واقعی عربستان سعودی در برابر ایران

سيدهادي خسروشاهي- سفير پيشين ايران در واتيکان در روزنامه شرق نوشت: اين روزها در کنار توصيه به دولت براي استفاده از ظرفيت‌ کشورهاي دنيا به ‌منظور مقابله با رفتار ستيزه‌جويانه ترامپ، برخي نيز خواستار نوعي همکاري منطقه‌اي هستند.

نگارنده هيچ‌گاه رابطه با هيچ کشور مسلماني را رد نکرده است اما براي درک بهتر از نگاه عربستان سعودي، توجه به نکات زير را توصيه مي‌کنم. عربستان بعد از ايجاد وهابيت تاکنون، در جهت تفرقه بين شيعه و سني کوشيده و پرچم‌دار ائتلاف ضدايراني در منطقه بوده است. درباره شکل‌گيري يک اتحاد نامقدس عليه جمهوري اسلامي توسط ارتجاع عرب که با تشويق و شرکت آمريکا و انگليس انجام شده، قرائن و شواهد بسياري در چندماهه اخير مشاهده مي‌شود.

چند کشور عربي براي ترساندن همه اعراب و ايجاد اختلاف بين مسلمانان، به‌ويژه پس از پيروزي‌ها در عراق و سوريه، مدعي هستند شيعيان اين کشورها بیشتر به ايران گرايش دارند تا کشور خودشان. آنان درباره پيدايش هلال شيعي هشدار مي‌دهند. به موازات اين اظهارات، قتل عام مردم مظلوم يمن و ترورهاي تبهکارانه در عراق، انفجار ماشين‌هاي بمب‌گذاري‌شده توسط وهابي‌ها، عمليات انتحاري توسط تکفيري‌ها در اماکن مقدس تشيع در عراق و مراکز شيعه‌نشين در بغداد و سپس توسعه دامنه ترورهاي علما و محدوديت رهبران مذهبي عربستان و بحرين دنبال شد.

تبليغات وسيع ضدايراني، فشار روزافزون بر شيعيان در کشورهاي حوزه خليج فارس و حتي بستن مساجد و حسينيه‌ها و توقيف اموال موقوفات شيعي از برنامه‌هاي معمول آنان بوده است. سخنراني‌هاي متعدد بعضي از علماي سلفي ـ وهابي بلاد عربي بر ضد شيعيان، صدور فتواي جواز قتل عام شيعيان توسط علماي وهابي وابسته به دربار آل‌ سعود (که مصري‌ها آنها را «فقهاء البترول» يعني فقيهان وابسته به نفت يا «علماء الشرطه و السلطه» يعني علماي پليس و قدرت)، مي‌نامند اظهارات وليعهد و‌ حتي پادشاه سعودي در ملاقات با رئيس‌جمهور آمريکا و تأکيد بر لزوم «ضرورت اتحاد کشورهاي معتدل!

عرب بر ضد ايران» و ده‌ها مورد ديگر، همه و همه شواهد و قرائن روشني براي کوشش بر افزايش اختلاف و ايجاد يک اتحاديه نامقدس عليه جمهوري اسلامي توسط مرتجعين عرب است. بازيگران اين غائله، همان‌هايي هستند که در تجاوز جنايتکارانه هشت‌ساله صدام به ايران با حمايت آمريکا و انگليس، بالغ بر 80 ميليارد دلار کمک مالي کردند تا «صدام عفلقي» با «فرس المجوس!» يعني ايران بجنگد که نتيجه اين جنايات جنگي بر همگان روشن است.

روشن است که عربستان پس از پيدايش «وهابيگري» هميشه در جهان اسلام باعث تفرقه مذهبي شده و هم‌اکنون نيز اين نقش خود را حفظ کرده است. وهابي‌ها نه‌تنها شيعيان را «رافضي» و دور از اسلام مي‌دانند بلکه پيروان مذاهب چهارگانه اهل سنت را نيز مسلمان واقعي نمي‌دانند و از نظر آنها فقط پيروان «ابن تيميه» و همراهان «محمد بن عبدالوهاب» مسلمان خالص و ناب هستند و هر کسي با آنها همراه نباشد غيرمسلمان بوده و قتلش مجاز است.

عربستان با صرف ميلياردها دلار در کشورهاي اسلامي و با تشويق عملي گروه‌هاي افراطي- تکفيري، همواره در راستاي تفرقه‌افکني ميان شيعه و سني فعال بوده است. هم‌اکنون در همه کشورهاي اسلامي اعم از سني يا شيعه، تغذيه مالي و فکري گروه‌هاي به اصطلاح «سلفي» توسط آل سعود انجام مي‌شود و در اين زمينه علاوه بر ساختن مدارس ويژه، اعزام مبلغ، پذيرش دانشجو، صدها کتاب و مجله و نشريه نيز به زبان‌هاي مختلف منتشر مي‌کنند که هدف اصلي آنها ايجاد تفرقه بين مسلمانان است.

به نظر من بهترين روش براي ايجاد ثبات در منطقه و مقابله با روش‌هاي تفرقه‌افکنانه آمريکا و انگليس، يک ديپلماسي متحرک و فعال در سراسر جهان و روشن‌كردن افکار عمومي، به‌ويژه در کشورهاي عربي- اسلامي و بيان حقايق و افشاي عمق توطئه‌هاي دشمن و عواقب خطرناک آن است. از همه مهم‌تر به نظر من اين است که ايران اسلامي نبايد با مطرح‌کردن بعضي از موضوعات «حساسيت‌برانگيز در سطح جهاني» خود را درگير و مشغول كند.

فراموش نکنيم ثبات در منطقه بدون ارزيابي دقيق اوضاع، بدون پرهيز از شعارهاي غيرضروري، بدون اعتمادسازي واقعي و عملي و بدون تحرک سياسي در سطح جهاني مقدور نخواهد بود. بنابراين اگر صحبت از بهبود رابطه با کشورهاي منطقه مي‌شود، توجه به اين پيش‌زمينه، امري ضروري و تأثيرگذار در تخمين واکنش‌هاي طرف مقابل به تلاش‌هاي ايران خواهد بود.