کد خبر: ۵۵۱۳۶۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۷ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸

روزنامه وطن امروز نوشت: حضور هفته گذشته وزیر امور خارجه آقای ظریف در آمریکا و مصاحبه با رسانه‌های آمریکایی 2 محور اساسی و پراهمیت داشت که نمی‌توان بسادگی از کنار آنها گذشت.

آقای ظریف در مصاحبه با فاکس‌نیوز از گروهی تحت عنوان تیم «B» متشکل از بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا، محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان و محمد بن‌زاید ولیعهد امارات یاد می‌کند که همواره برای ایجاد تنش و درگیری نظامی در منطقه تلاش می‌کنند و دونالد ترامپ را برخلاف خواسته‌اش به سوی جنگ با ایران راهبری می‌کنند.

ظریف علاوه بر این تمایل خود را برای مذاکره جهت تبادل زندانیان طرفین ایرانی و آمریکایی ابراز کرد. بنابراین حضور ایشان در آمریکا، زمان حضورشان، محور مصاحبه‌ها و نیز رسانه‌ای که برای مصاحبه انتخاب کرده‌اند، قابل بررسی و تحلیل است.

چه سنجه و شاخصی بهتر از حضور بالاترین مقام دستگاه دیپلماسی ایران در آمریکا و ابراز تمایل به «مذاکره» برای تبادل زندانیان 2 کشور که می‌تواند پالسی برای مذاکرات مهم‌تر به طرف خارجی مخابره کند، می‌تواند آمریکا را از اثرگذاری تحریم‌ها و «احساس درد» ایران از این تحریم‌ها مطمئن کند، بویژه اینکه دور قبلی مذاکرات نیز بدواً مخفیانه و با موضوعات فرعی آغاز شده بود.

با فرض بند اول که اصلا هم دور از ذهن نیست، در این صورت با توجه به اصول بنیادین مذاکره می‌توان اثبات کرد راهبرد آقای وزیر غیرقابل توجیه است؛ اولا که هنوز چندماهی از بیان دیالوگ مشهور آقای روحانی نمی‌گذرد که با اشاره به مذاکرات کره‌شمالی و آمریکا و با توجه به بدعهدی آمریکا در برجام، مذاکره با این کشور را صراحتا «حماقت» خوانده بود. ثانیا با توجه به شرایط اقتصادی کشور و در وضعیتی که به لحاظ اقتصادی ایران در موقعیت ضعف قرار دارد، بدیهی است قبول مذاکره در چنین شرایطی، قدرت چانه‌زنی و اعمال فشار طرف مقابل را افزایش می‌دهد.

آیا سخن از جنگ و حمله نظامی به میان آوردن توسط وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، آرامش روانی جامعه داخلی و به تبع آن آرامش سیاسی و اقتصادی کشور را مخدوش نمی‌کند؟ ثانیا آیا محاسبات دشمن را برای فعال کردن گزینه نظامی یا لااقل القای فعال‌سازی این گزینه برای تاثیرگذاری روانی بر جامعه هدف، تغییر نمی‌دهد؟ آن هم در شرایطی که دشمن «فشار روانی» جامعه را راهبردی اثرگذارتر از سایر راهبردهای خود و به عبارت بهتر مکمل آنها می‌داند.

همه اینها را هم کنار بگذاریم، آیا وزیر امور خارجه کشور که خود رشدکرده در نیویورک است هنوز نمی‌داند سیاست خارجه را بند خیالات خام و موهومات نمی‌توان کرد! اگر نمی‌داند، ساده‌اندیشی در این حد را چگونه می‌توانیم در مقام رئیس دستگاه دیپلماسی کشور ببینیم؟!


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"