کد خبر: ۵۵۳۰۴۳
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۰ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۸

ماجرای آواز خواندن یک خانم و حرکات موزون او در یک منطقه تفریحی گردشگری ما را متوجه این نکته می‌کند که در زمینه‌هایی جای خالی فراوان وجود دارد.

پدیده خانم آوازخوان و خلاهایی که باید پر شود

خبرگزاری فارس ـ  تصویری از آوازخوانی یک زن در میان جمعی گردشگر در منطقه‌ای تاریخی! یک خطیِ اتفاقی که افتاد، کافی بود تا فیلم این خانم دست به دست شود. زنی که مشغول آواز خواندن است و عده‌ای دور او جمع شده‌اند و با او همراهی می‌کنند. (البته این خصیصه در میان اغلب افراد وجود دارد که گرد اتفاقی جمع شوند. حالا مهم نیست آن فرد مشغول آواز خواندن است یا جان دادن!)

ولی این اتفاق در دل خود چند مسئله را به صورت مستتر داشت که جا دارد آن را با هم از مستورگی بیرون آوریم. ماجرایی که شاید بسیاری آن را یک هنجارشکنی اجتماعی بخوانند و عده دیگر در برابر این نظر عنوان کنند که این در واقع نشان از کمبود نشاط در میان مردم است و از هر بهانه‌ای برای کسب آن استفاده می‌کنند. در هر صورت اتفاقی است که افتاده و حتما عواملی زمینه‌ساز آن بوده است.

الف) نیاز به نشاط در جامعه امری گریزناپذیر است. تزریق نشاط به جامعه با ابزارهای مختلف و با توجه به هنجارهای آن محیط، مسئله‌ای است که بر کسی پوشیده نیست. توجه به هنجارها و روحیات عمومی جامعه موضوعی است که در تزریق نشاط و شادابی باید مورد توجه قرار گیرد و بهتر است برنامه‌ریزان فرهنگی و اجتماعی در کشور از پیش برای این موضوع تدبیری اندیشیده باشند تا با چنین اتفاقی روبه‌رو نباشیم.

جامعه بانشاط می‌تواند در رسیدن به اهدافی که برای خود متصور است، بهتر عمل کند؛ اما بهتر است دقت شود تا با بدسلیقگی زمینه تغییر ذائقه اعضای جامعه و مخاطبان فراهم نشود. زیرا برخی در این میان می‌خواهند با قالب کردن سلیقه خود به عنوان سلیقه عمومی زمینه تغییر ذائقه و از بین رفتن هنجارها را فراهم کنند.

به همین خاطر تردیدی نیست که هر جامعه‌ای برای رسیدن به اهداف بلندمدت و حتی کوتاه‌مدت خود نیاز به نشاط دارد تا اعضای جامعه با انگیزه و انرژی بیشتری مسیر خود را طی کنند. مشابه کارهایی که این شب‌ها با اجرای محمد اصفهانی صورت گرفته و مردم ساعاتی را به دور از  فشار کار و مشغله‌های گوناگون در کنار خانواده اوقاتی را سپری می‌کنند و از صدای دلنشین این خواننده برجسته نیز در یکی از بوستان‌های بزرگ و مهم تهران استفاده می‌کنند.

ب) برنامه‌ریزی فرهنگی برای جلوگیری از سوءاستفاده سودجویان مسئله دیگری است که باید سیاست‌گذاران و فعالان فرهنگی به آن توجه کنند. اگر متولیان امور فرهنگی برای موقعیت‌های مختلف شهروندان برنامه‌های فرهنگی و متناسب با روحیه عمومی تدارک ببینند دیگر شاهد این نیستیم که یک نفر با یک میکروفون و بلندگو میدان‌داری کند و اینگونه زمینه جریحه‌دار شدن احساسات عده‌ای را فراهم آورد. برای مثال، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می‌تواند در محیط‌هایی که گردشگر حضور دارد، برنامه‌های متنوعی برنامه‌ریزی و مستقر کند تا بازدیدکنندگان از آنها استفاده کنند. حال ممکن است در محیط‌های پرمخاطبی مانند موزه‌ها یا آثار باستانی مشهور، چنین برنامه‌هایی انجام شود ولی در محیط‌هایی که خلوت‌تر از سایر اماکن است، این خلا چشمگیر است و نتایجی از این دست به بار می‌آورد.

علاوه بر این سازمان‌ها، نهادها و دستگاه‌های فرهنگی اگر برنامه‌های متنوعی برای شهروندان داشته باشند، مردم دور چنین افراد و برنامه‌هایی که خاستگاه آنها روشن نیست، حلقه نمی‌زنند و اوقات خود را با آن سپری نمی‌کنند.

ماجرای خانم آوازخوان مانند غذای مسموم است و افرادی که از آن تغذیه می‌کنند، ابتدا متوجه مسموم بودن آن نیستند ولی به مرور متوجه آلوده بودن غذای مصرفی می‌شوند. به همین خاطر باید راه‌هایی برای جایگرین کردن غذای طیب و پاکیزه و مقوی با غذای آلوده پیدا کرد. این نشان می‌دهد دستگاه‌های مرتبط اعم از فرهنگی تا تبلیغی به وظایف خود درست عمل نکرده‌اند.

ج) مدل‌های مشابهی را سراغ داریم که برنامه‌ای تدارک دیده شده و با اقبال مردم نیز روبه‌رو شده و زمینه افزایش نشاط را نیز فراهم کرده است. این برنامه‌ها با نگاهی درست برنامه‌ریزی شده تا هم شهروندان در آن شور و نشاط کسب کنند و هم هنجارهای جامعه ایرانی در آن حفظ شود. این برنامه‌ها را با مروری کوتاه می‌توانیم مثال بزنیم که در بوستان‌ها و مجامع عمومی برگزار شده و هزینه‌ای نیز نداشته تا اقشار مختلف بتوانند از آن استفاده کنند. به نظر می‌رسد در صورتی که برنامه مفرح و بانشاطی وجود داشته باشد که خانواده در آن محوریت داشته باشد، بسیاری از آسیب‌ها و خطراتی که تهدیدکننده نسل جوان و بنیان‌های خانوادگی است، کاهش پیدا می‌کند. برنامه‌هایی که شاید هزینه زیادی روی دست نهادهای فرهنگی نگذارد، ولی از حواشی بسیاری نسبت به برنامه‌های خودجوشی که در ابتدا ذکر آن رفت دورتر است. 

پدیده خانم آوازخوان حالا ما را بیدارتر کرد که در روزگار مدیاهای گوناگون باید برای اوقات فراغت و ایجاد روحیه نشاط و شادابی در جامعه برنامه داشت و بی‌برنامه بودن مساوی با میدان‌داری کسانی است که هنجارهای عمومی برایشان خط قرمز نیست. علاوه بر این از آنجا که تابستان نزدیک است، باید به مسئله اوقات فراغت، جدی‌تر فکر کرد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
طراحی و تولید: "ایران سامانه"