کد خبر: ۵۵۴۵۲۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۹ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۸

روزنامه شرق با پروانه سلحشوری (نماینده اصلاح طلب مردم تهران در مجلس) گفتگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.

پروانه سلحشوری: از چادر زوری بدم می‌آید

بخشی از گفتگو با سلحشوری:

* فشار‌های درونی و بیرونی همیشه در مجلس هست. من سعی کرده‌ام فشار‌های درونی را پررنگ نکنم یا اصلا مطرح نکنم؛ سعی کرده‌ام همیشه همدلی را نشان دهم، اما باور کنید من حس می‌کنم فشار‌های درونی مجلس من را خیلی بیشتر اذیت کرده است تا فشار‌های بیرونی مجلس. بیرون از مجلس هم قطعا فشار‌هایی بوده. فضای مجازی را هم به‌خاطر ماجرای چادر من دیدید.

* بعد از نطقم عمل گردنم دو سه بروز و ظهور داشتم. خانمی را از دوستان اصولگرا دیدم که می‌گفت: من فکر می‌کردم دروغ می‌گویید گردنتان را عمل کرده‌اید. من گردنم را عمل کردم و دو ماه باید استراحت می‌کردم، ولی در حین استراحت، دو هفته هم بعد از عمل گردن نگذشته بود که برای رأی‌دادن به CFT آمدم که از من عکسی گرفتند که خیلی برجسته شد. افرادی که به‌شدت مخالف CFT و قدرتمند هستند، به‌شدت علیه من کار کردند.

* کشور‌های مسلمان دیگر مثل مالزی، ترکیه و اندونزی را ببینید. حتی در آلمان و سایر کشورها، مسلمان‌ها حجابشان را دارند و کسی هم کاری به کارشان ندارد. پس اجازه دهید دختران ما به این نتیجه برسند که حجاب داشته باشند. دین‌داری و اعتقاد خدا مهم‌تر است اول این را ثابت کنید بعد سراغ حجابشان بروید. چیزی که مرا بسیار آزار می‌دهد این است که حیا و نجابت و پاکدامنی مثل اینکه اصلا اهمیت ندارد.

* در مجلس نسبت به من پس از نطقم دو نوع رویکرد وجود داشت؛ از یک طرف خیلی‌ها بودند که می‌گفتند شجاعت و جرئت تو را تحسین می‌کنیم و مردان دیگری هم بودند که حرف‌های تندی زدند.

* (درباره نطق جنجالی): تا دقیقه ۹۰ متنم را تغییر می‌دهم. متن را آماده کرده بودم و ساعت سه نیمه‌شب از خواب بیدار شدم و بیت «به یزدان که گر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم» یادم آمد. خیلی دنبال شعری بودم که مناسب متنم باشد. اگر متن شعر را کوتاه کردم، به‌دلیل ترس نبود، چون وقت محدود بود و قسمت‌هایی را انتخاب کردم که می‌توانست اثرگذارتر باشد. اما خیلی جا‌ها این شعر را در نطقم استفاده نکردند، در‌حالی‌که خودم آن را دوست داشتم. بعضی از جمله‌ها را همان‌جا در زمان خواندن نطق اضافه می‌کردم؛ آنجایی که گفتم شاید من جای کسی دیگر نشسته باشم، دیدم بعضی‌ها کامنت داده بودند یا آقای کدخدایی گفته بود اگر لیاقتش را نداشتی چرا به مجلس آمدی. من به وظیفه ذاتی نمایندگی خود عمل کردم و سعی کردم مشکلات را بیان کنم و حرف دل مردم را بزنم.

* من از اصل حجاب دفاع کردم؛ و‌لی این را که با این رویکرد نمی‌توانیم موفق شویم، هم گفتم. این موضوع را هم بگویم که من بعد از نطقم از دو گروه حرف‌های خیلی زشتی شنیدم. یکی افرادی که خود را ارزشی می‌دانند و دیگر آن‌هایی که خود را اپوزیسیون خارج از کشور می‌دانند.

* من از چادر زوری بدم می‌آید. بدم می‌آید از اینکه درباره دینم این‌طور رفتار می‌شود. آن‌ها هم می‌دانند دلیل مخالفت من چیست. من به دینم معتقدم، خداباور و خداترسم و، چون خدا‌ترس هستم، از افراد زمینی هرچقدر قدرت داشته باشند، نمی‌ترسم. هفته قبل به دادگاه رسانه رفتم؛ برای یک جمله که گفته بودم در قوه قضائیه دادگاه‌ها نمایشی است. منظور من درباره استاندارد‌های دوگانه‌ای بود که در زمان ریاست قبلی اعمال شده بود. کسی که از زور گرسنگی گوسفندی دزدید، دستش قطع می‌شود و متهم مؤسسه ثامن ۱۵ سال برایش حکم صادر می‌شود.

* در توییت یا اینستاگرام فحش‌های عجیب و غریبی می‌دهند، حرف‌های بسیار چندش‌آوری می‌گویند. آن‌قدر حرف‌های رکیک به من گفته می‌شود که فرزندانم خجالت می‌کشند. به‌هر‌حال من آسایش خانواده‌ام را به هم زده‌ام؛ ولی خانواده‌ام من را می‌شناسند که این شخصیت من است و راهی را که به آن معتقد هستم، انجام می‌دهم.

* شما که می‌دانید شرکت‌هایم فرق دارند (خنده). در یک فیلم نیم‌ساعته ۱۵ شرکت برایم درست کردند که همین آقای امین فردین که حالا همه می‌دانند چه کسی است، درست کرده بود و خیلی همه عجولانه بعد از نطقم ساختند و پخش کردند و یک بار دیگر پنج شرکت برایم درست کردند؛ مثلا یک نفر فامیلی‌اش فامیلی همسر من در مشهد بوده و گفتند حتما با سلحشور نسبت دارد یا اینکه اگر کسی فامیلی‌اش سلحشور باشد، به من نسبت می‌دهند. دو، سه شرکت که فکر کنم وجود خارجی ندارند. دست‌کم اول تحقیق کنند، بعد تخریب. این‌ها ۱۵ شرکت را از کجا آورده‌اند؟

* واقعا نمی‌دانم پرستوسازی واقعیت دارد یا نه، اگرچه آقای سرافراز هم از نظر تجربه شخصی خویش به این موضوع اشاره کرده‌اند و از حذف بعضی افراد سیاسی با این روش صحبت شده است؛ آقای مطهری هم در این باره توییت کرده است، خانم آقای داوری هم توییت کرده است. ولی چیزی هست که خیلی بر سر زبان‌ها افتاده و همه می‌گویند پرستو. راست و چپ، مردم سیاسی و غیرسیاسی همه اشاره می‌کنند که پرستوسازی رخ می‌دهد و شخصیتی که قربانی شده پرستو بوده.

* اینکه این خانم پرستو بوده یا نه، قتل و خشونت در کل مذموم است و از جنایتی که رخ داده نمی‌کاهد، اما زخم چرکین و متعفنی را گشوده که نیازمند ورود نظام به این موضوع است. اگرچه آقای نجفی به قتل اعتراف کرده، اما دلم برای جامعه می‌سوزد که به نام اسلام، این اتفاقات در آن می‌افتد. ما روسیه نیستیم. کشور ما اسلامی است و این اتفاقات برای ما قبح دارد. حوزه خصوصی مردم محترم است.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"