|
چشم در چشم شدن دو نفر در فضایی شلوغ، و واکنشی که به آن نشان میدهند، شبیه یک سکانس کلیشهای یک فیلم عاشقانه است. اما واکنشهای پیچیده و ناخودآگاهی که افراد به چنین اتفاقی نشان میدهند به هیچ وجه ادا اطوار نیست.
به گزارش عصر ایران، شما قطعا چنین اتفاقی را تجربه کردهاید. اتاقی شلوغ و پر از همهمه را در نظر بگیرید. ناگهان با شخص دیگری چشم در چشم میشوید. مثل صحنههایی است که در فیلمها میبینیم - باقی دنیا رنگ میبازد، و این آگاهی مشترک که شما دارید به او نگاه میکنید و او هم به شما نگاه میکند، مانند پلی ارتباطی شما دو نفر را به هم پیوند میزند.
شکی نیست که ارتباط چشمی همیشه به این اندازه مهیج نیست - مثلا اکثر مکالمات عادی با ارتباط چشمی همراه است - ولی تقریبا همیشه حائز اهمیت است.
خیلی از پیشفرضهای ما درباره شخصیت افراد بر این پایه استوار است که هنگام صحبت به ما نگاه میکنند یا نه.
وقتی در خیابان یا مکان عمومی دیگری از کنار غریبهها رد میشویم و آنها به ما نگاه نمیکنند، ممکن است احساس طردشدگی به ما دست دهد.
کریستین جرت روزنامهنگار در گزارشی برای بی بی سی مینویسد: اینها چیزهای جدیدی نیست و ما در زندگی روزمره خود با آنها روبهرو شدهایم. اما روانشناسان و عصبشناسان دههها است که دارند درباره ارتباط چشمی تحقیق میکنند و به یافتههای جذابی رسیدهاند که از توان تاثیرگذاری آن پرده برمیدارد، از جمله اینکه چشمان ما چه چیزهایی را برملا میکنند و ارتباط چشمی چگونه نظر ما درباره فرد مقابل را تغییر میدهد.
تحقیقات نشان میدهد که زل زدن باعث جلب توجه میشود
وقتی چشم در چشم میشویم چه اتفاقی میافتد؟
برای نمونه، یکی از یافتههای تکراری این است که چشم در چشم شدن نه تنها توجه ما را به خود جلب میکند، بلکه پیش خود نگه میدارد، و باعث میشود که کمتر به اطرافمان توجه کنیم.
در عین حال، چشم در چشم شدن با دیگران باعث به راه افتادن تعدادی از فرایندهای مغزی میشود. این فرایندها به ما کمک میکنند تا با این حقیقت که حالا داریم با ذهن شخص دیگری که دارد به ما نگاه میکند کلنجار میرویم کنار بیاییم.
این اتفاق باعث میشود تا آگاهی ما از عاملیت آن فرد دیگر افزایش پیدا کند. ما پی میبریم که او هم ذهن و دیدگاه خود را دارد، چیزی که در ادامه باعث میشود خود ما نیز خودآگاهتر شویم.
شاید اگر تا به حال در باغوحش با میمونی چشم در چشم شده باشید، اینگونه تاثیرات را با شدت زیادی احساس کرده باشید: این حس که آن میمون هم موجودی خودآگاه است که دارد شما را بررسی و قضاوت میکند، قطعا همه چیز را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
حتی نگاه کردن به نقاشی چهرهای که به نظر میرسد دارد ارتباط چشمی برقرار میکند هم باعث شروع چندین و چند فعالیت مغزی میشود که با شناخت اجتماعی رابطه دارند - یعنی نقاطی از مغز که در فکر کردن در باره خودمان و دیگران نقش ایفا میکنند.
با این حساب اصلا عجیب نیست که سوژه ذهن دیگری بودن امری بسیار پریشانگر است. شاید بد نباشد نگاهی بیاندازیم به تحقیقی که اخیرا در ژاپن صورت گرفته است.
از داوطلبان خواسته شده بود که حین تماشای فیلمِ یک چهره، برای اسامی مشخصی فعلهای مناسب پیدا کنند.
برای مثال، اگر اسم "شیر" را میشنیدند، پاسخ مناسبی که میتوانستند بدهند "نوشیدن" بود.
نکته مهم این بود که وقتی چهره مورد نظر با داوطلبان ارتباط چشمی برقرار میکرد، آنها در پیدا کردن افعال مناسب برای اسامی به مشکل برمیخوردند.
محققان فکر میکنند دلیل این اتفاق این است که ارتباط چشمی - حتی با چهرهای ناشناس در یک فیلم - چنان قوی است که ذخایر شناختی ما را کاملا تحلیل میبرد.
تحقیق مشابهی به این نتیجه رسیده است که چشم در چشم شدن با دیگران حافظهی کاری ما را مختل میکند. حافظه کاری به آن بخش از حافظه میگویند که به ما کمک میکند اطلاعات را برای مدت کوتاهی در ذهن نگه داریم و استفاده کنیم.
البته این تمام ماجرا نیست. قوه تخیل، و تسلط بر ذهن، یعنی توانایی ما برای حذف اطلاعات بیربط، هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
شاید این مسائل را بدون اینکه متوجه شوید شخصا تجربه کرده باشید. مثلا قطع ارتباط چشمی حین مکالمه با دیگران به شما اجازه میدهد تا بهتر روی مسائلی که مطرح میکنید یا در ذهن دارید تمرکز کنید.
برخی از روانشناسان حتی عقیده دارند که عدم برقراری ارتباط چشمی میتواند به کودکان در پاسخ دادن به پرسشها کمک کند.