کد خبر: ۵۷۱۳۳۰
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۱۲ آذر ۱۳۹۸

ایسنا: نگاه صفر و صدی به موضوع‌های گوناگون اولین بار نیست که گریبان‌گیرمان می‌شود. حمایت از گرفتن مالیات از فعالیت‌های فرهنگی و هنری و خلاصه کردن کلیه این فعالیت‌ها به کنسرت‌ها و تئاترهای مجلل، حراجی‌های پر از پول و انتشاراتی‌های سرمایه‌دار و نادیده گرفتن سایر گروه‌های فرهنگی و هنری، ناشی از همین رویکرد است.

درست است که پس از کش و قوس‌های فراوان در نهایت با دستور رییس سازمان برنامه و بودجه، فعالیت‌های انتشاراتی، مطبوعاتی و فرهنگی و هنری در لایحه بودجه سال آینده مشمول معافیت ۱۰۰ درصدی مالیاتی شد، اما طرح موضوع لغو معافیت مالی از کلیه فعالیت‌های هنری که حوزه‌هایی همانند هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر و سینما را دربرمی‌گیرد، تضاد میان دو رویکرد را در عرصه فرهنگ و هنر بیش از پیش پُررنگ‌ کرد و این پرسش را پیش کشید که آیا کار بدی انجام شده است، یا خیر؟

اما نکته جالب توجه این است که مجموع درآمد کلیه این فعالیت‌ها از بخش‌های پُر از پول گرفته تا بخش‌های نوپا و تازه‌کار، در مقایسه با بسیاری دیگر از اصناف و اقشار _ که اتفاقا بسیاری از آنها به روش‌های گوناگون از دادن مالیات شانه خالی می‌کنند _ بسیار ناچیز است. بر اساس آمار، درآمد مالیاتی از بخش فرهنگ و هنر حدود ۳۰۰ میلیارد تومان تخمین زده می‌شود که با ارقام مالیات صنوفی همانند پزشکان، وکلا و اصناف دیگر مانند طلافروشان اصلا قابل مقایسه نیست.

این ۳۰۰ میلیارد تومان نیز حاصل مالیات ۲۰۰ هزار فعال حوزه‌های فرهنگی و هنری شامل ۴ هزار ناشر، ۱۵۰۰ کتابفروشی، ۳۵۰۰ موسسه قرانی، ۸۰ هزار فعال قرآنی، ۲ هزار گروه هنری و تجسمی و تئاتر و ۵ هزار رسانه مکتوب و مجازی است.

در همین راستا، هادی مظفری _ مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی _ در گفت‌وگویی در این زمینه با بیان اینکه «آنچه درباره عرصه فرهنگ و هنر قضاوت می‌شود، بر اساس ویترین آن است»، اظهار می‌کند: به طور کلی دنیای هنر یک ظاهر و یک باطن دارد؛ ظاهر آن سلبریتی‌ها، بازیگران سینما و حراج آثار هنری است و باطن آن مجسمه‌سازی است که ۱۸ سال درس خوانده، ۱۰ سال کار هنری انجام داده است و حالا به غیر از سفارشی که ممکن است از سوی شهرداری به او داده شود، آورد مالی دیگری ندارد.

او با بیان اینکه «اگر گردش مالی هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی از گردش مالی برگزار کنندگان حراج‌ها بسیار متفاوت است»، یادآور می‌شود: حذف بخشگودگی مالی فعالیت‌های هنری می‌توانست آسیب‌های چشم‌گیر و جبران‌ناپذیری را به عرصه فرهنگ و هنر کشور وارد کند.

او با بیان اینکه «در حال حاضر نمایش‌ها فروش زیادی ندارند»، خاطرنشان می‌کند: چندی پیش در جلسه هیات مدیره کانون کارگردانان یک حساب سرانگشتی انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که در بهترین شرایط، یک نمایش ممکن است ۸۰ میلیون تومان فروش داشته باشد. در این میان با در نظر گرفتن کسورات قانونی (۳۰ درصد سالن، ۵ درصد سامانه بلیت‌فروشی، ارزش افزوده، بیمه و مالیاتی که قرار بود کسر شود)، فقط ۱۱ میلیون باقی می‌ماند.

حاجی‌پور ادامه می‌دهد: به طور کلی این نگاه که ما همه مقولات سیاسی انگاشته شوند، اصلا درست نیست. ممکن است برخی از هنرمندان و چهره‌هایی که مردم می‌شناسند پول‌های سنگینی دریافت کنند، اما آنها کل جامعه فرهنگی و هنری کشور را تشکیل نمی‌دهند. هرچند که حتی به آنها نیز نمی‌توان انتقاد زیادی کرد، چراکه به هر حال عرصه فرهنگ و هنر دستآوردهای اجتماعی دارد و مقایسه یک هنرمند با یک فوتبالیست، نمی‌تواند درست باشد. البته اینکه برخی از مردم نگاه درستی به این عرصه ندارند موضوع عجیبی نیست و ما باید تلاش کنیم تا آنها را بیشتر با این فضا آشنا کنیم، اما مشکل آن دسته از دوستان تئاتری هستند که این نگاه را دارند.

و همچنین درباره انتقادهای مطرح‌شده درباره پُر از پول بودن عرصه فرهنگ و هنر، خاطرنشان می‌کند: به طور کلی دولت نباید به فرهنگ و هنر به عنوان حوزه‌های هزینه‌بر نگاه کند. چراکه هر مبلغی که در این حوزه‌ها صرف شود، یک نوع سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. سرمایه‌گذاری برای صرفه‌جویی در هزینه‌هایی است که دولت مجبور است برای جرائم و تخلفات متحمل شود.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"