کد خبر: ۵۷۵۹۸۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۸

معامله قرن در میان کشورهای مختلف منطقه واکنش‌های متفاوتی داشته، عربستان و بحرین در زمره موافقان بودند و ایران و ترکیه در دسته‌ی مخالفان. اما زبان تحلیل چیز دیگریست، در اینجا چند تحلیل آوردیم تا متوجه شوید که ماجرا از لحاظ استراتژیک چگونه است.


احمد زیدآبادی؛ تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی نوشت:

* نقشه‌ای که بعنوان کشور فلسطینی بر مبنای طرح صلح ترامپ انتشار یافته است؛ به نظرم، ما را از زحمت مطالعۀ جزئیات طرح بی‌نیاز کند!

* انضمام ۳۰درصد از کرانۀ باختری به اسراییل و حفظ شهرک‌های یهودی‌نشین در دل کشور فلسطینی در ازای واگذاری چند قطعه از صحرای نقب به فلسطینی‌ها، به همه چیز شباهت دارد جز یک طرح منصفانه و یا متوازن!

* بدبختی این است که این طرح معدل افکارعمومی اسراییلی‌ها و مجموعۀ احزاب آن است و فلسطینی‌ها در تلاش خود برای دستیابی به کشوری مستقل از طریق مذاکره، بعید است چیزی فراتر از این به چنگ آورند...

* با توجه به تشتت بی‌سابقه بین کشورهای مسلمان و ضعف اعراب و چند دستگی‌های بین گروه‌های فلسطینی، به نظرم اسراییل این طرح را به صورت یکجانبه هم که باشد، به اجرا درمی‌آورد.

* اگر دولت ایران از برخی بلندپروازی‌های منطقه‌ای خود صرف‌نظر می‌کرد و تمام اختلافاتش را با کشورهای عرب کنار می‌گذاشت، امکان خنثی‌سازی کم‌هزینه این طرح ممکن می‌شد. اما به قول مولانا در "اگر" نتوان نشست!

* با این حساب، دو راه پیش روی فلسطینی‌هاست. یا بلافاصله از قید تشکیل کشور مستقل صرف‌نظر کنند و با انحلال دولت خودگردان در کرانه باختری و حکومت خودخوانده حماس در نوار غزه، خواهان تشکیل کشوری واحد از رود اردن تا دریای مدیترانه با حقوق برابر اتباع آن شوند و بدین‌منظور، کارزاری مدنی و غیرخشونت‌آمیز را در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی آغاز کنند.

* و یا با وراجی و تهدیدهای توخالی سبب استمرار وضع کنونی و ایجاد فرصتی برای آمریکا و اسراییل در جهت اجرای تدریجی طرح، حتی به صورتی بسیار وخیم‌تر از شکل کنونی آن شوند.


حسن بختیاری‌زاده؛ تحلیلگر سیاسی هم درباره طرح معامله قرن نوشت:

* ترامپ و نتانیاهو اصول آنچه را که معامله قرن نامیدند، بیان کردند.اسراییل بر این اساس به مهمترین خواسته‌های خود از جمله حکومت بر سراسر بیت‌المقدس، ساحل غربی رود اردن، پایان‌یابی موضوع آوارگان فلسطینی وخلع سلاح گروه‌های مستقر در غزه دست می‌یابد. فلسطینی‌ها نیز پنجاه میلیارد سرمایه‌گذاری خارجی را به دست می‌آورند.

* این طرح به زبان ساده، تحقق مهمترین خواسته‌های اسراییل در ازای ۵۰میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در بخشی از سرزمین فلسطین است.

این طرح چگونه قابل تبیین است و چه پیامدهایی دارد؟ این نوشتار پاسخ‌هایی کوتاه در بر دارد:

۱. مساله فلسطین مناقشه‌ای است که از پایان جنگ جهانی اول تاکنون ادامه داشته است. چند نسل از مردمان خاورمیانه به سبب ملاحظات مختلف سیاسی، قومی و مذهبی به آن توجه کرده‌اند. چند جنگ ویرانگر به سبب آن رخ داده است. نقشه جغرافیایی منطقه به سبب آن تغییر کرده است و مجمع عمومی و شورای امنیت ملل متحد درباره آن قطعنامه‌ها و بیانیه‌های مختلفی صادر کرده‌اند. تصور اینکه با تحقق خواسته‌های عمده یک طرف در مقابل وعده سرمایه‌گذاری چند میلیارد دلاری به طرف دیگر بتوان چنین مناقشه‌ای را حل‌وفصل کرد؛ ساده‌اندیشانه است.

۲. طرح ترامپ مغایر قطعنامه‌های شورای‌امنیت و مخالف خواست مسلمانان بویژه عرب‌هاست. قطعنامه‌های شورای‌امنیت، سرزمین‌هایی را که اسراییل در پی جنگ ۱۹۶۷ تصرف کرد، سرزمین‌های اشغالی تلقی می‌کند. مسلمانان نیز نسبت به سرنوشت بیت‌المقدس، آوارگان فلسطینی و وجود دولت فلسطینی و استقلال آن حساس هستند. طرح ترامپ هیچ‌یک از این ملاحظات را دربرنمی‌گیرد.

۳. فلسطینی‌ها به طور قابل‌پیش‌بینی با طرح ترامپ مخالفت کردند. آنها نمی‌توانند سرنوشت بیت‌المقدس، حاکمیت بر سرزمین‌هایی را که حتی شورای‌امنیت آنها را اشغال‌شده می‌داند و سرنوشت صدها هزار فلسطینی را با وعده سرمایه‌گذاری ترامپ، معامله کنند. تنها دستاورد این طرح برای فلسطینی‌ها، نزدیکی حماس و جهاد اسلامی با تشکیلات خودگردان است.

۴. هرچند ساده‌اندیشی از عوامل ارائه طرحی با چنین ویژگی‌هایی است؛ اما نمی‌توان تاثیر انفعال بی‌سابقه حکومت‌های عربی و مناسبات در حال بهبود آنها با اسراییل را در شکل‌یابی این طرح نادیده گرفت. وقتی حکومت‌های عربی برای عادی‌سازی مناسبات خود با اسراییل بدون هیچ شرطی اقدام کردند؛ آشکار بود که اسراییل و آمریکا برای تحقق خواسته‌های تل‌آویو جسارت مضاعفی می‌یابند.

* معامله قرن، مغایر قطعنامه‌های شورای‌امنیت، مخالف خواسته‌های مردم منطقه، به‌شدت به نفع اسراییل و به همان شدت در تقابل با خواسته‌های فلسطینیان است.

* این معامله یک‌طرفه نه‌تنها هیچ پیامد مثبتی برای امنیت منطقه و صلح ندارد؛ بلکه می‌تواند به دور تازه‌ای از خشونت‌ها منجر شود. وضعیتی که چنانچه روی دهد، تنها مقصر آن ترامپ است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"