|
احمد قدیری ابیانه، مدرس دانشگاه افسری امام حسین(ع) درباره سخنان مطرح شده توسط حجتالاسلام ناصر رفیعی در برنامه «بدون توقف» انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
- قطعا تفاوت بین رفتار و گفتار علما، روحانیون و مسئولان از عوامل دینگریزی است و این دلیل درست است اما این یکی از مجموعه دلایل است.
- قطعا دینگریزی در جامعه وجود دارد و یکی از آنها تصور افراد در خصوص شر و بلایای عمومی و فردی است که افراد را نسبت به فلسفه زندگی و اصل آفرینش بدبین میکند، خصوصا اینکه افراد فکر میکنند باید با یک توکل و توسل مشکلشان حل میشود و مثلا اگر رفتند زیارت مشکلشان حل میشود و بعد که این اتفاق نمیافتد به اصل دین و آفرینش بدبین میشوند.
- یک دلیل دیگر این است که اگر اسم حکومت، دینی باشد و بعد از جانب این حکومت چه از جانب مستقیم توسط خود حکومت و چه به هر دلیل بیرونی دیگری مثلا تحریم، یا هر چیزی مردم دچار مشکل شوند و حکومت را مقصر ببینند نسبت به دین هم بدبین میشوند.
- یک دلیل دیگر دینگریزی شبهات اعتقادی و دینیای است که پاسخ داده نمیشود. از آن طرف سیل شبهات است و از این طرف پاسخ داده نمیشود، مثلا یک شبهه مثل تعدد زوجات پیامبر(ص) کافی است تا درست پاسخ داده نشده و ذهن جوان منحرف شود، از این شبهات این دستی زیاد است.
- دیگر اینکه گاهی دینگریزی نه الزاما به دلیل دین بلکه به دلیل جاذبه مکاتب دیگر است، اینکه فرد گمشده خودش را در مکاتب دیگر میبیند، گاهی فرد خیلی به صلح و صفا گرایش دارد و بعد میبیند فلان مکتب یک سرابی پیش رویش گذاشته یا خیلی به عدالت گرایش دارد و فکر میکند یک مکتب فکری و یا عرفان خاص برایش مفیدتر است.
- یکی دیگر از موضوعات در مسائل اسلام که در خصوص آن بنده کتابی دارم و این هم یکی از عوامل دینگریزی است بحث شبهات در احکام اسلامی است یعنی اینکه برای فرد جا نیفتاده که چرا در حقوق یک سری تفاوت بین زن و مرد وجود دارد، فقط مزایای بیشتر حقوق مرد را میداند و از مزایای حقوق زن آگاهی ندارد، همین باعث میشود فکر کند یک تبعیضی علیه زن شده است. یا اینکه فلسفه یک سری از احکام را نمیداند و یا کامل نمیداند مثلا در خصوص حکم ضربه شلاق شنیده اما نمیداند همین مسئله ۷۰ خوان دارد تا اثبات شود و همین مسئله میتواند دلیل دینگریزی باشد چه از این لحاظ که از دین زده شده و یا اینکه به مکاتب دیگر گرایش پیدا کند.
- باید به این شبهات پاسخ داده شود. در این زمینه هم ما ضعیف عمل کردیم و هم اینکه طرف مقابل قوی عمل کرده، باید از این سراب عبور کرد و در یک چالش علمی و مناظرهای مبلغان دیگر ادیان و آئینها را بیاوریم تا با جوانان گفتوگو کنند، همان کاری که در اول انقلاب میشد، یا اینکه روشنگری کنیم که مشکلات کشور کدامش تقصیر حکومت، کدام تحمیل به حکومت و کدام اِشکال کارگزاران است نه اِشکال به دین، کارگزارانی که خود مردم آنها را انتخاب کردند.