کد خبر: ۵۹۴۲۹۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۹

رضا دهکی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان عصر وعده‌زدگی! نوشت:‏‎ ‎نکته جالب در مورد وعده این است ‏که همانقدر که دادن وعده‌های خارج از حوزه اختیار و مسئولیت و امکان عجیبند، وعده دادن درباره انجام مسئولیت‌های ذاتی و ‏انجام باید‌ها و رفع نباید‌های یک مسئولیت هم عجیب است!

مثلا این که یک رئیس‌جمهوری وعده بهبود اوضاع کشور را بدهد یا ‏رئیس دستگاه قضا، وعده عدالت یا مقابله با فساد را داده باشد، مگر کاری جز وظایفی را مطرح می‌کند که از او انتظار می‌رود؟ ‏اگر قرار بود که وظایف ذاتی یک مسئولیت، در زمره وعده‌ها برای در اختیار گرفتنش قرار بگیرند که دیگر نیازی به قطار کردن ‏ویژگی‌های لازم برای تصدی مسئولیت‌ها نبود و هر کسی را به صرف این که «می‌خواهم چه کنم» بگوید، می‌شد بر سر هر کاری ‏گذاشت! البته که این حرف به معنای آن نیست که چنین اتفاقی هرگز نیفتاده است و در طول تاریخ سیاسی معاصر ایران، موارد ‏بسیاری را می‌توان نشان داد که به صرف «حرف» بر سر مسئولیتی نشسته‌اند. ‏

نکته دیگر درباره واکنش وعده‌دهندگان در هنگام تحقق یافتن یا نیافتن وعده است. بسیار پیش آمده که یک روند خارج از عمل و ‏اختیار وعده‌دهنده پیش رفته و وعده‌دهنده آن را به تحقق وعده خود و بر اساس اقدام و عمل خود منتسب می‌کند و از سوی دیگر ‏بسیار هم پیش آمده که سوال درباره عدم تحقق یک وعده یا تغییر شرایط وعده‌ای که وقوعش حفظ نشده، با سکوت یا فرافکنی ‏وعده‌دهنده مواجه شده است؛ چنان که گویی هرگز غازی سر از بیضه به در نیاورده است! ‏

امروزه، اما می‌توان نشانه‌های فراوانی را مشاهده کرد که وعده در حال از دست دادن کارکرد خود است و این دو وجه توامان مثبت ‏و منفی را با هم دارد. از یک سو، این که وعده‌ها در انتخاب افراد برای مسئولیت‌ها به ویژه در مناصب انتخابی اثرگذاری کمتری ‏داشته باشند و بیشتر به ویژگی‌ها، توانمندی‌ها، سوابق، تناسب فرد با مسئولیت و فاکتور‌هایی از این دست توجه شود مثبت است. از ‏سوی دیگر اما، با از دست رفتن اعتبار وعده، طرح‌ها، برنامه‌ها و حرکت‌های واقعی برای تغییر شرایط خاص یا رسیدن به یک ‏نقطه بهتر نیز ممکن است برچسب وعده بخورند و نزد جامعه به این همان پنداری دچار شوند. در این شرایط، علاوه بر کاهش ‏تحمل شرایط نامطلوب، حرکت به سوی بهبود اوضاع و رسیدن به مطلوب‌ها سخت‌تر می‌شود و در عین حال تنش‌ها و واکنش‌ها هم ‏شدت می‌گیرند. ‏

در شرایطی که در ایران هر دو سال یک بار انتخاباتی برگزار می‌شود که بخش بزرگی از تلاش کاندیداهایش برای رای آوردن بر ‏وعده استوار است، توجه به این زوال عمر وعده‌ها و خطر آن ضروری به نظر می‌رسد. جامعه‌ای که دچار وعده‌زدگی شده و ‏حوصله خواندن آمار‌های وارونه و وعده‌های دروغ یا ناشدنی را ندارد، صبر و تحملش در برابر مشکلات و مصائب هم کمتر ‏می‌شود؛ چرا که اثر یک مسکن به دلیل تجویز اشتباه بیش از حد از بین رفته است. به نظر می‌رسد که روزگار، روزگار عمل به ‏آن جمله کتاب ادبیات دبیرستان – وام گرفته از حضرت سعدی – است: به عمل کار بر آید به سخندانی نیست، به سخنرانی هم ‏نیست! ‏


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"