کد خبر: ۵۹۷۱۶۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۲۳ مهر ۱۳۹۹

روزنامه اعتماد: در ماه آگوست، دفتر رياست اطلاعات ملي امريكا علنا ادعا كرد چين ترجيح مي‌دهد دونالد ترامپ – كه از نظر پكن انسان غيرقابل پيش‌بيني محسوب مي‌شود – در انتخابات ماه نوامبر پيروز نشود. اما اين ارزيابي‌ها تنها نيمي از داستان را روايت مي‌كنند و منابع چيني مي‌گويند در مورد اين مساله بايد با احتياط بيشتري نظر داد.

شايد رهبران چين تمايل داشته باشند مدتي از شر رويكرد تهاجمي اخير ترامپ راحت شوند، اما در عين حال آنها معتقدند ترامپ قدرت امريكا را پايين آورده و سرعت افول اين كشور را بالا برده است. اين نكته دوم بسيار حايز اهميت است، چراكه پكن را تشويق مي‌كند واشنگتن را نه تنها در آسيا بلكه در كل جهان به چالش بكشد.

رهبران چين دايم قدرت امريكا را مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار مي‌دهند. از زمان پايان جنگ سرد، همه رهبران علنا راهبرد كلان چين را به مفاهيمي چون «چند قطبي‌گرايي» و «توازن بين‌المللي قوا» كه حالت محترمانه «توازن نسبي ميان قدرت چين و امريكا» است، ربط داده‌اند. زماني كه تصور چين از قدرت امريكا تغيير كند، راهبرد آن نيز به‌طور كلي تغيير مي‌كند.

طي سي سال گذشته، اين اتفاق دو بار رخ داده و منجر به دو راهبرد شده است. اولين بار پس از حادثه ميدان تيان‌آن‌من بود كه فروپاشي شوروي باعث شد چين امريكا را كه در دوران جنگ سرد به نوعي متحدش بود، به عنوان يك دشمن قدرتمند و تهديد ايدئولوژيك ببيند. در پاسخ، رهبران چيني مثل دنگ شيائوپينگ و جيانگ زمين پكن را تشويق كردند «توانمندي‌هاي خود را مخفي كرده و منتظر بماند زمان مناسب فرا برسد». چين اين راهبرد را با هدف كاهش بي‌سروصداي نفوذ امريكا در منطقه اتخاذ كرد. پكن براي خنثي كردن قدرت نظامي امريكا از توانمندي‌هاي نامتقارن، براي مقابله با زورگويي اقتصادي امريكا از توافق‌هاي تجاري و براي جلوگيري از ائتلاف‌سازي و قانونگذاري امريكا از عضويت در نهادهاي منطقه‌اي استفاده كرد.

تقريبا 20 سال بعد، چين براي بار دوم راهبرد خود را تغيير داد. اين تغيير راهبرد دوم زماني اتفاق افتاد كه بحران اقتصادي جهاني در سال 2008 پكن را به اين نتيجه رساند كه امريكا دارد ضعيف مي‌شود. هو جينتائو، رهبر وقت چين، راهبرد كشورش را كه در زمان دنگ طراحي شده بود، مورد بازنگري قرار داد و بر «دستيابي فعالانه به اهداف» متمركز كرد. اين راهبرد دوم با هدف ايجاد نظم منطقه‌اي اتخاذ شد. پس از اتخاذ اين راهبرد، پكن با اعزام نيرو به خارج از مرزها در امور منطقه دخالت كرد، از طرح جاده ابريشم جديد و توانمندي‌هاي اقتصادي خود براي ايجاد اهرم فشار بر ديگران استفاده و براي وضع قوانين منطقه‌اي، نهادهاي بين‌المللي ايجاد كرد.

اكنون به سومين تغيير راهبرد چين رسيده‌ايم. اين فرآيند چهار سال پيش، همزمان با راي مردم انگليس به خروج از اتحاديه اروپا و به قدرت رسيدن دونالد ترامپ در امريكا آغاز شد. پكن متعجب بود از اينكه قوي‌ترين دموكراسي‌هاي جهان داشتند از نظم بين‌المللي كه خودشان برپا كرده بودند، خارج مي‌شدند.

مدتي بعد، حزب كمونيست چين به اين نتيجه رسيد كه دوره رياست‌جمهوري ترامپ نه تنها به افول نسبي امريكا كمك مي‌كند، بلكه به آن شتاب مي‌بخشد. تنها يك هفته پس از تحليف ترامپ در اوايل سال 2017، چين براي پيشبرد استراتژي خود، عبارت جديدي را براي اولين بار به كار برد: اينكه جهان تغييراتي را تجربه مي‌كند كه در يك قرن اخير به خود نديده است.

اين عبارت كلي در بيشتر سخنراني‌هاي شي جين‌پينگ رهبر چين، در اسناد اداري و در هزاران مقاله‌اي كه استراتژيست‌ها و محققان چيني به رشته تحرير درآوردند، جايگاه ويژه‌اي دارد. از سال 2016 تاكنون، اعضاي حزب كمونيست و حكومت چين اعتقاد ويژه‌اي به اين عبارت نشان داده‌اند. يكي از يادداشت‌هاي رسمي حزب كمونيست كه در مورد ديدگاه‌هاي سياست خارجي رهبر چين نوشته شده، مي‌گويد: اگرچه به نظر مي‌رسد كه رژيم‌هاي غربي قدرت را در دست داشته باشند، اما تمايل و توانايي آنها براي مداخله در امور جهان كاهش يافته است. امريكا ديگر نمي‌خواهد امنيت جهان و رفاه عمومي را تامين كند و در عوض يك سياست خارجي يك‌جانبه و حتي ملي‌گرا را دنبال مي‌كند.»

و همان‌طور كه خود شي جين‌پينگ در سخناني در سال 2018 در مورد سياست خارجي مي‌گويد: «چين در عصر جديد از نظر توسعه اكنون در بهترين دوران خود به سر مي‌برد و جهان نيز تغييراتي را به خود مي‌بيند كه در يك قرن گذشته بي‌سابقه است. اين دو روند با هم ارتباط تنگاتنگي دارند و روي هم اثرگذارند.» كارشناسان برجسته چيني در حوزه سياست خارجي اين مساله را با صراحت بيشتري بيان كرده‌اند. آنها معتقدند در ميان اين «تغييرات بزرگي كه در يك قرن اخير بي‌سابقه بوده است»، «بزرگ‌ترين تغيير» تغيير در توازن قوا ميان چين و امريكاست. براي مثال، يان شوئتونگ مي‌گويد: «ترامپ نظام ائتلافي كه امريكا رهبري آن را بر عهده داشت، نابود كرده است.»

و براي چين بهترين فرصت راهبردي را از زمان پايان جنگ سرد تاكنون به وجود آورده است. وو شينبو مي‌گويد: امريكا از نظر روحي خسته و از نظر فيزيكي ضعيف شده است و ديگر نمي‌تواند جهان را اداره كند. جين كانرونگ نيز مي‌گويد: ساختار جهان از حالت «يك ابرقدرت و چندين قدرت بزرگ» به «دو ابرقدرت و چندين قدرت بزرگ» تبديل شده است.

البته اين تغيير نگرش نسبت به امريكا به پيش از شيوع كرونا بازمي‌گردد و درست همان‌طور كه ارزيابي‌هاي گذشته چين از قدرت امريكا منجر به تغيير در راهبرد شد، اين بار نيز راهبرد چين با ارزيابي قدرت امريكا دستخوش تغيير شده است. در نخستين سال حضور ترامپ در كاخ سفيد، شي جين‌پينگ در چند سخنراني مهم اعلام كرد وقت آن رسيده كه چين دوران «پنهان كردن توانمندي‌ها و انتظار براي زمان مناسب» را پشت سر گذاشته و به سمت «مركز صحنه جهاني» حركت كند.

راهبرد كلان سوم چين مبتني بر توسعه‌طلبي است. بر اساس اين راهبرد، چين مي‌خواهد گستره نفوذ خود را از آسيا فراتر ببرد و بنيان‌هاي نظم جهاني امريكا را به چالش بكشد. از زماني كه ترامپ به رياست‌جمهوري رسيده، شي چندين بار از تمايل پكن براي ايفاي نقش كليدي در اصلاح ساختار مديريت جهاني سخن گفته و «راهكارهاي چيني» براي حل مشكلات مختلف جهان پيشنهاد كرده است. اين راهكارها اكنون در انديشكده‌ها و دانشگاه‌هاي چين، بيشترين اولويت و بودجه را به خود اختصاص داده‌اند. همچنين به عنوان بخشي از اين تغيير رويكرد جهاني، پكن تلاش مي‌كند حضور نظامي خود در جهان را گسترش داده، با استفاده از ارزهاي ديجيتال قدرت مالي امريكا را مستقيما به چالش كشيده، نهادهاي جهاني و نه فقط منطقه‌اي را بازسازي كند و در فناوري‌هاي انقلاب صنعتي چهارم با امريكا رقابت كرده و جاي خالي آن را پر كند.

با اين حال «تغييراتي كه در يك قرن گذشته بي‌سابقه بوده» خالي از ريسك نيست. اكنون كه امريكا در دوره افول خود قرار گرفته، اين نگراني وجود دارد كه دست به اقدامات خطرناكي بزند. اين ديدگاه در سخنراني‌هاي شي و اسناد دولتي چين نيز بازتاب داشته و در آن نسبت به محاصره، كنترل، مقابله و تهديد امريكا هشدار داده‌اند. اين نگراني در ارزيابي‌هاي پكن از ترامپ نيز نمود داشته است. پكن معتقد است ترامپ براي چين داراي منافع بلندمدت و مخاطرات كوتاه‌مدت جدي است.

بسياري از تحليلگران معتقدند: مقاومت امريكا مي‌تواند اوج گرفتن چين در جهان را به تاخير بيندازد، اما نمي‌تواند جلوي آن را بگيرد. واكنش امريكا به شيوع بيماري كرونا در سال 2020 كه تاكنون بيش از 200 هزار امريكايي را به كام مرگ فرستاده، ميليون‌ها نفر را مبتلا كرده و بخش عمده‌اي از رهبري سياسي امريكا را درگير خود كرده، باعث تقويت باور چيني‌ها به افول و ناكارآمدي امريكا شده است. يوان پنگ، رييس يكي از انديشكده‌هاي وابسته به وزارت امنيت داخلي چين مي‌گويد: واكنش ضعيف امريكا به كوويد 19 ضربه بزرگي را به قدرت نرم و سخت اين كشور وارد كرد و نفوذ بين‌المللي واشنگتن را شديدا كاهش داد، چراكه در فضاي سياسي جهان، پيامدهاي بيماري كرونا به اندازه جنگ ميان ابرقدرت‌ها اهميت دارد. پكن كه اكنون بيش از هميشه نسبت به افول قدرت امريكا اطمينان يافته، در منطقه خود با قاطعيت بيشتري عمل مي‌كند و ديگر چندان نگران پيامدهاي سركوب مردم در هنگ‌كنگ يا آسيب ناشي از ديپلماسي عمومي نه چندان جذابش نيست.

اما اين اعتماد به نفس بيش از حد مي‌تواند اشتباه باشد، به خصوص با توجه به اينكه چين با مشكل كاهش جمعيت جوان، چالش‌هاي ديپلماتيك و «تله درآمد متوسط» (گير كردن در سطح درآمدي متوسط) روبه‌روست. اين اعتماد به نفس همچنين مي‌تواند مصنوعي بوده و محصولي از پروپاگانداي حزب كمونيست باشد و هيچ مبناي تحليلي واقع‌گرايانه‌اي نداشته باشد. اما حتي در اين صورت نيز تاييديه رسمي دولت را پشت خود دارد، مبناي شكل‌گيري راهبرد كلان چين است، و به پكن اين انگيزه را مي‌دهد تا ريسك كند. نمي‌توان اين مساله را ناديده گرفت.

با اينكه ديدگاه چين در خصوص ترامپ پيچيده است، اما منطق پشت اين ديدگاه به دولت بعدي امريكا كمك مي‌كند، نقشه راه سرراستي را در قبال چين اتخاذ كند. پكن امريكايي را دوست دارد كه كمتر در امور جهان دخالت كند، در داخل با تفرقه روبه‌رو باشد و تمايلي به مديريت بيماري‌هاي همه‌گير يا رقابت اقتصادي نداشته باشد؛ اما در عين حال مي‌داند احتمال حركت امريكا به آن سمت كم است. مهم‌ترين متغيري كه راهبرد چين را شكل مي‌دهد، ارزيابي اين كشور از قدرت امريكاست و به همين دليل، مهم‌ترين كاري كه واشنگتن در حوزه سياستگذاري بايد انجام دهد، اين است كه در خارج و به ويژه در داخل سياستي را اتخاذ كند كه به چين ثابت كند امريكا رو به افول نيست.

برش: حال «تغييراتي كه در يك قرن گذشته بي‌سابقه بوده» خالي از ريسك نيست. اكنون كه امريكا در دوره افول خود قرار گرفته، اين نگراني وجود دارد كه دست به اقدامات خطرناكي بزند. اين ديدگاه در سخنراني‌هاي شي و اسناد دولتي چين نيز بازتاب داشته و در آن نسبت به محاصره، كنترل، مقابله و تهديد امريكا هشدار داده‌اند. اين نگراني در ارزيابي‌هاي پكن از ترامپ نيز نمود داشته است. پكن معتقد است ترامپ براي چين داراي منافع بلندمدت و مخاطرات كوتاه‌مدت جدي است. بسياري از تحليلگران معتقدند مقاومت امريكا مي‌تواند اوج گرفتن چين در جهان را به تاخير بيندازد، اما نمي‌تواند جلوي آن را بگيرد.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"