کد خبر: ۶۰۵۰۷۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۷ - ۰۸ دی ۱۳۹۹

خبرگزاری تسنیم: ظاهرا نقشه های ترکیه برای مداخله در سوریه تمامی ندارد و شبه نظامیان تحت امر نهادهای اقماری پ.ک.ک نیز به اندازه کافی بهانه به دست آنکارا می دهند تا مناطق مختلف را مورد حمله قرار دهد. با آن که شهر کوچک عین عیسی، خارج از مناطق گشت زنی مشترک روسیه و ترکیه قرار گرفته، اما ترکیه اعلام کرده که این منطقه را در دست خواهد گرفت. طی روزهای اخیر، این موضوع ابعاد پیچیده‌ای پیدا کرده و موجب آن شده که نقش روسیه نیز یک بار دیگر در شرق فرات، از هر زمانی، برجسته تر شود. ترکیه برای حمله به منطقه عین عیسی تهدیدات جدیدی مطرح کرده و روسیه بدون تعارف به کردها اطلاع داده؛ بعید نیست این منطقه نیز مانند عفرین به دست ترکیه بیفتد.

برخی از جریانات ملی گرای ترکیه، نظیر حزب خوب  به رهبری مرال آکشنر، با وجود آن که با نهادهای اقماری پ.ک.ک در داخل ترکیه رابطه برقرا کرده‌اند، اما با حملات احتمالی ارتش ترکیه به عین  عیسی مخالفتی ندارند و حزب مخالف بزرگتر یعنی حزب جمهوری خلق نیز، با چنین اقدامی به شکل جدی مخالفت نخواهد کرد. چرا که از دید این احزاب، موضوع قدرت گرفتن نهادهای پ.ک.ک در مناطق کردنشین شمال سوریه یک مساله مرتبط با امنیت ملی است و ارتباط با گروه های تحت امر پ.ک.ک در داخل ترکیه، ابزاری برای گسترده کردن ائتلاف مخالفین و افزایش آراء!

استفاده زیرکانه ترکیه از ظرفیت روسیه

یکی از تاکتیک های هوشمندانه ترکیه در روزهای اخیر در شمال سوریه، استفاده زیرکانه ترکیه از ظرفیت روسیه برای اعمال فشار بر پ.ک.ک بوده است. در واقع رویکرد ترکیه در قبال عین عیسی این است: از سویی اعلام تهدید برای حمله، از دیگر سو، انتقال پیام به وسیله روس ها. به عبارتی روشن، ترکیه به دنبال اشغال عین عیسی نیست، بلکه می خواهد عین عیسی در دست کردهای تحت امر پ.ک.ک نباشد. در چنین شرایطی است که برای نخستین بار، گروه هایی از هواداران پ.ک.ک در عین عیسی در برابر قرارگاه روس ها جمع شده و به سوی ساختمان و نگهبانان سنگ پرتاب کردند. چرا؟ به این دلیل که روس ها به پ.ک.ک چنین پیامی دادند: «اگر اینجا را تخلیه کنید و اجازه بدهید عین عیسی در دست نیروهای بشار اسد باشد، می توانیم مانع حمله ترک ها شویم. اما اگر بخواهید مقاومت کنید، همان بلایی بر سرتان خواهد آمد که در عفرین تجربه کردید.»

زمانی برای برادرکشی

یکی دیگر از پیامدها و تبعات اقدامات سیاسی و امنیتی ترکیه در شمال سوریه، این است که عملا امکان توافق بین دو طیف اصلی احزاب کُردی شمال سوریه، در حال از بین رفتن است. در چند ماه اخیر آمریکایی ها تلاش کرده‌اند تا دو طیف عمده احزاب کُردی یعنی گروه های اوجالانی و بارزانی را به هم نزدیک کنند و کاری کنند که کنترل مناطق کردنشین شمال شرق سوریه و مناطق شرق فرات به طور مشترک در دست این دو طیف باشد. اما ترکیه با استفاده از ظرفیت ها و روابط قدیمی خود، از احزاب نزدیک به بارزانی خواسته که با طرح خواسته مهمی به نام «ضرورت خروج تمام افراد غیرسوری از شمال سوریه»، خواستار آن شوند که هیچ فردی از اعضای ترکیه‌ای پ.ک.ک در سوریه نمانند و در عین حال، زمینه آن فراهم شود که نیروهای شبه نظامی احزاب مخالف پ.ک.ک موسوم به نیروهای پیشمرگ روز، از دهوک و اربیل وارد شمال سوریه شوند. اما پ.ک.ک چنین خواسته‌ای را رد کرده و تاکنون دو بار درگیری جدی روی داده است. تداوم این وضعیت می تواند کردها را یک بار دیگر به سوی وضعیتی سوق دهد که در ادبیات سیاسی اقلیم کردستان، از آن به نام جنگ برادرکشی نام برده می شود. در آخرین دهه قرن بیستم در شمال عراق، نیروهای پیشمرگ دو حزب دموکرات و اتحادیه میهنی به رهبری بارزانی و طالبانی، بارها علیه هم جنگیدند و صدها نفر از دو طرف در این درگیری ها کشته شد. در ادبیات سیاسی کردها، از آن سالیان سخت و این واقعه، به نام «جنگ برادرکشی» یاد می شود.

کردهای سوریه و نفت

تسلط پ.ک.ک و آمریکا بر مناطق شمالی سوریه و رویکرد چند سال اخیر ترکیه در حمایت از معارضین مسلح، مشکلات بزرگی برای دولت مرکزی دمشق به وجود آورده که یکی از آنها، از دست دادن میادین نفتی مناطق شمالی است.

استفاده از منابع نفتی مناطق شمال سوریه، یکی از مسائل مهم چند سال اخیر است که شاید به خاطر بزرگی دیگر ابعاد بحران سوریه، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. گروه رسانه‌ای روداو که به عنوان یک گروه متعلق به نیچروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق شناخته می شود، در مورد فروش غیرقانونی نفت در مناظق شمالی سوریه، گزارشی منتشر کرده است. در گزارش این رسانه نزدیک به بارزانی، به اطلاعات دو منبع مهم اشاره شده که یکی از آنها جیمز جفری نماینده سابق رئیس جمهور آمریکا در پرونده سوریه و دیگری یک موسسه آمار اقتصادی به نام Mees است.

دیپلمات بازنشسته آمریکایی به این اشاره کرده که در سالیان گذشته، نیروهای موسوم به سوریه دموکراتیک (قسد) یا (SDF) روزانه دست کم یکصد هزار بشکه نفت را در مناطق شمالی، برداشت کرده‌اند. جفری گفته است: «بعد از دوران آزادسازی مناطق شمال شرق سوریه تاکنون، نیروهای قسد بر میادین نفتی سوریه تسلط دارند. در این شرایط،  بخشی از نفت استخراج شده در داخل مناطق تحت کنترل قسد توزیع و مصرف می شود و بخش دیگر با قیمت پایین به دیگر مناطق سوریه فروخته می‌شود. همچنین بخش دیگری از نفت مزبور، از طریق واسطه‌ها به دولت سوریه فروخته می‌شود. مبلغ نهایی درآمدهای حاصل از فروش نفت سالانه به چند صد میلیون دلار می‌رسد که بیشتر آن به نیروهای قسد و نهادهای وابسته به کانون کردها در شمال و شرق سوریه تحویل داده می‌شود.»

استفاده غیرقانونی پ.ک.ک از نفت سوریه در حالی است که براساس داده های مندرج در گزارش ماه نوامبر موسسه آمار اقتصادی (Mees)، گروه تروریستی تکفیری داعش نیز، در بازه زمانی 2013 تا 2018 میلادی، نزدیک به 40 میلیون بشکه نفت در شمال سوریه برداشت کرده بود و نیروهای دموکراتیک سوریه در همین بازه زمانی، 62 میلیون بشکه نفت استخراج کرده‌اند و میزان برداشت خود دولت سوریه نهایتا به رقمی نزدیک به 38 میلیون رسیده و دولت اسد ناچار شده برای تامین نیازهای داخلی، نفتی را که به خودش تعلق دارد، با چند دست واسطه، از داعش و پ.ک.ک بخرد و برای منبعی که به مردم سوریه تعلق دارد، از جیب خود آنها پول پرداخت کند.

حملات متقابل ترکیه و پ.ک.ک علیه همدیگر، بهانه به دست نیروهای آمریکایی داده تا با بهانه حفظ جان و امنیت مردم کُرد، در شرق فرات حضور پررنگی داشته باشند اما واقعیت این است که تیم ترامپ، با استفاده از این تاکتیک، پای شرکت آمریکایی دلتا کرسنت انرژی را به آن نواحی باز کرد و این شرکت ماه ژوئیه گذشته قراردادی با نهادهای اقماری پ.ک.ک امضا کرد که هدف آن، سرمایه ‌گذاری، توسعه و استخراج نفت از میادین شمال شرق سوریه است. اما سود این قرارداد فقط به جیب آمریکا می رود و از آنجایی که نیروهای پ.ک.ک نیز تخصصی در زمینه نفت ندارند و مهندسین و کارگران سوری را از مناطق مزبور بیرون رانده‌اند، فضا برای سوءاستفاده های رانتی و همچنین بروز حوادث نفتی فراهم شده و تاکنون چندین روستایی در حال برداشت غیرقانونی و غیرفنی، جان خود را از دست داده‌اند.

کردها، ترکیه و فریب آمریکا

موسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن، جدیدا گزارشی منتشر کرده که در آن به 10 احتمال و گزینه متفاوت اشاره شده که می تواند در بر گیرنده سیاست های تیم جو بایدن در قبال پرونده سوریه باشد. دو بند از این موضوعات ده گانه، با ترکیه و کردها ارتباط دارد. یکی از این بندها این است که تیم جو بایدن به طور جدی از ترکیه می خواهد که تکلیف خود را با معارضین اسد روشن کند. گروهی که می تواند به نام معارض شناخته شود، معرفی شود و گروهی که تعریفی غیر از گروه تروریستی ندارد، مشخص شود و آنکارا به حمایت از گروه دوم خاتمه دهد. همچنین پیش‌بینی شده که بایدن، سیاست شفافی در قبال کردهای سوریه داشته باشد و آنان را سازماندهی مجدد کرده و به اختلافات دو طیف اوجالان و بارزانی خاتمه دهد. اما واضح است که چنین چیزی فقط در حد سناریوهای احتمالی و پیش‌بینی های فردی کارشناسان قابل مطالعه است. چرا که بر روی ارض واقع، تیم بایدن در پرونده های مهمی همچون شرق مدیترانه، وضعیت قره باغ، مقابله با روسیه، اس 400، اف 35، روابط حوزه ناتو و اتحادیه اروپا، روابط کلانی با ترکیه دارد و خوشبینانه است اگر تصور شود تیم بایدن تمام این سرفصل های مهم را فدای حفظ قدرت نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه کند.

برچسب ها: ترکیه ، روسیه
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"