کد خبر: ۶۰۵۳۷۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۹ - ۱۱ دی ۱۳۹۹

حجت الاسلام والمسلمین مجیدانصاری به روزنامه ایران گفت: هوش سیاسی که در حاج قاسم سلیمانی بود شخصاً در کمتر کسی دیده بودم. واقعاً یک انسان فوق‌العاده و استثنایی بود و این را تقریباً تمام کسانی که ایشان را می‌شناختند، حتی در زمان حیات پربرکت ایشان اعتراف داشتند که حاج قاسم با بقیه فرق دارد. هم از نظر خصایص انسانی، هم توانایی‌های اجرایی و هم هوش و ذکاوت در درک مسائل.

بخشی از این گفتگو:

*می‌توانم ادعا کنم که او به‌لحاظ عملی از وفادارترین چهره‌ها به وصیتنامه و راه حضرت امام(ره) بود.

* باوجود حضور در رده‌های بالا و فوق‌العاده مهم نظامی در طول دهه‌های اخیر و همین‌طور درگیری با مسائل مختلف به‌لحاظ جایگاهی که داشت بسیار کمتر از حدی که برخی افراد به سیاست ورود می‌کنند، اظهارنظر و موضع‌گیری سیاسی داشت. مهمتر اینکه در عمل هم اینگونه بود. یعنی نه اینکه موضع‌گیری نکند اما رفتار سیاسی داشته باشد، ایشان رفتار سیاسی به معنای جناحی آن را هم نداشت.

*اما اینکه چرا اینگونه بود، حرف اصلی است. سردار سلیمانی وارد مباحث سیاسی به معنای معمول آن نمی‌شد نه به این دلیل که دیدگاه نداشت، بلکه دقیقاً به این دلیل که دارای دیدگاه بود و این دیدگاه آنقدر قوی و منسجم و محکم بود که اجازه نمی‌داد او در تلاطم‌های سیاست داخلی، به‌عنوان یک نظامی جایگاه خودش و نقش خودش را گم کند یا آن را خرج چیز دیگری کند.

*سردار سلیمانی در واقع نمود عینی فردی بود که منافع ملی را عمیقاً درک کرده و مرز بین این منافع ملی و منافع جناحی را می‌فهمید.

*مسأله دیگری که ایشان عمیقاً درک کرده بود، این بود که مرز فعالیت نظامی در لباس سربازی را با فعالیت سیاسی به درستی می‌دانست و مهمتر اینکه می‌فهمید اگر این مرزها با هم قاطی شوند، می‌تواند چقدر اثرات سوء داشته باشد. یعنی همان خط قرمزی که حضرت امام(ره) مکرراً در حیات و وصیتنامه خودشان تأکید داشتند و مع‌الاسف بعد از ایشان بارها نقض شد.

*بنابراین سردار سلیمانی دقیقاً به خاطر عمق درک و شناختی که از مسائل سیاسی داشت، وارد این مسائل نمی‌شد. کما اینکه در عرصه فرهنگی هم همین‌طور بود؛ شما توصیه‌های فرهنگی، اجتماعی ایشان را که این روزها هم زیاد بازنشر می‌شوند درباره نگاه به جوانان و اینکه همه را باید خواهر و برادر خودمان بدانیم، ببینید. این حرف‌ها در فضایی مطرح شده که شاهد هستیم حساسیت‌های منفی نسبت به برخی مسائل فرهنگی خصوصاً درباره قشر جوان در جامعه رو به افزایش است و بسیاری تأکید دارند راه دفاع از ارزش‌های انقلاب، افزایش سختگیری در این حوزه‌هاست.

*در این فضا یک کسی مثل قاسم سلیمانی است که می‌تواند جایی متفاوت از این نقطه بایستد و متفاوت موضع بگیرد و از همدلی بگوید. معنایش این نیست که آن شهید بزرگوار مثلاً نسبت به مسأله حجاب حساسیت نداشته اما اتفاقاً چون دارای دیدگاه قوی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بوده می‌فهمیده که اصل در طرح هر مسأله‌ای در نظر گرفتن مصالح و منافع و اتحاد ملی است و هر راهکاری باید طوری طراحی شود که این سه اصل را تأمین کند.

* به جای اینکه مثل خیلی‌ها ساده از لزوم تشدید برخورد بگوید، می‌آید می‌گوید آن جوان کم حجاب یا بدحجاب هم فرزند ماست و به همین شکل هم در مسائل سیاست داخلی.

* ایشان یک کاریزمایی داشت که کمتر کسی در کشور ما و حتی منطقه از آن برخوردار بود، یعنی نمی‌توانست از این کاریزما به نفع دیدگاه‌های سیاسی‌اش استفاده کند؟ حتماً می‌توانست. اما ارزش کار شهید سلیمانی این بود که می‌فهمید این استفاده سیاسی ارزش لباس سربازی‌اش را خراب می‌کند. این لباس سربازی نباید خرج مسائل سیاسی شود، این لباس برای تأمین یک منافع به مراتب مهمتری است. بنابراین شاهد بودیم که ایشان در کشور با همه جناح‌ها، دولت‌ها، مجالس و شخصیت‌ها با هر گرایش سیاسی همکاری می‌کرد و اهل خودی و غیرخودی کردن نبود.

* همه گروه‌های سیاسی همواره ایشان را از خودشان و محرم خودشان می‌دانستند. ایشان به‌طور مستمر با موضع بی‌طرفی اما با جهت‌گیری انقلابی عمل می‌کرد و شور و احساسات سیاسی هم بر او تأثیر نداشت. به‌همین دلیل هم در هیچ کدام از بی‌مهری‌هایی که به شخصیت‌های انقلاب مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شد نه تنها از سردار سلیمانی کوچکترین نشانه همراهی نمی‌بینید، بلکه شاهد هستیم در اوج آن بی‌مهری‌ها هم، نظر آن شهید نسبت به این شخصیت‌ها عوض نمی‌شد و تحت تأثیر جوسازی‌ها قرار نمی‌گرفت. کما اینکه شاهد بودیم که مثلاً تا آخر ارتباط صمیمانه و نزدیک خود را در تمام برهه‌ها با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی داشتند و با بسیاری از شخصیت‌های دیگر هم کم و بیش به همین شکل بودند.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"