روزی ۱۰۰هزار تومان شیشه می‌کشم!

خراسان: سارقی که طی 10 روز پس از آزادی از زندان، به 20 خودرو در مشهد دستبرد زده است، دوباره توسط نیروهای ورزیده کلانتری شفای مشهد دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد.

ماجرای دستگیری این سارق حرفه ای در ساعت 3 بامداد یازدهم آذر گذشته زمانی رقم خورد که ماموران گشت انتظامی در خیابان خیام 63 و در تاریکی شب جوانی را درون یک دستگاه پراید مشاهده کردند که به طرز مشکوکی در حال جست وجوی داخل خودرو بود.

در همین حال استعلام از مرکز فرماندهی نشان داد که خودروی مذکور دارای سابقه سرقت در سیستم پلیس است بنابراین ماموران انتظامی بلافاصله جوان مذکور را دستگیر و به کلانتری هدایت کردند. این جوان که به دستور سرگرد امارلو (رئیس کلانتری شفا) در دایره تجسس مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفته بود در حالی به 20 فقره سرقت اعتراف کرد که در بازرسی از صندوق عقب پراید سرقتی تعداد سه حلقه لاستیک زاپاس، یک تخته قالیچه و آچار چرخ کشف شد. آن چه می خوانید گفت وگوی خراسان با این سارق حرفه ای است.

نامت چیست؟ علی – ز

چند سال داری؟ 29 ساله هستم.

شاغل هستی؟ نه، بیکارم!

در مشهد به دنیا آمدی؟ بله! در بولوار پنجتن زندگی می کنم.

چند خواهر و برادر داری؟ چهار خواهر و چهار برادر دارم و آخرین فرزند خانواده هستم.

سواد هم داری؟ تا پنجم ابتدایی درس خواندم.

چرا ترک تحصیل کردی؟ ۱۰ سال داشتم که پدرم بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت و به خاطر تامین مخارج زندگی خانواده ام ترک تحصیل کردم تا سر کار بروم.

دوران کودکی و نوجوانی شما چگونه سپری شد؟ به سختی سپری شد، از بچگی کارگری می کردم و مادر و برادرانم رفتار خوبی با من نداشتند به گونه ای که همیشه از کمبود محبت و عاطفه رنج می بردم.

بزرگ ترین آرزوی دوران کودکی تان چه بود؟ هیچ آرزویی نداشتم!

ازدواج کردید؟ بله به واسطه یک آشنایی و دوستی خیابانی ازدواج کردم که به جدایی ختم شد.

فرزند دارید؟ بله یک دختر هفت ساله دارم که نزد همسر سابقم زندگی می کند و مدت هاست که او را ندیدم.

معتادی؟ بله روزی ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان شیشه مصرف می کنم.

اولین بار چه کسی به شما پیشنهاد مصرف مواد مخدر را داد؟ در حالی که ۲۴ سال داشتم و به خاطر جدایی از همسرم شرایط روحی نامساعدی داشتم به پیشنهاد یکی از دوستانم مصرف مواد مخدر را آغاز کردم.

تا به حال تصمیم به ترک مواد مخدر گرفتید؟ خیر

سابقه کیفری دارید؟ بله به جرم سرقت خودرو و نزاع و درگیری به زندان رفتم.

اولین بار کی مرتکب سرقت شدی؟ سال 97 برای تامین هزینه های مواد مخدرم دست به سرقت خودرو زدم.

در ارتکاب سرقت شیوه و شگرد خاصی داشتید؟ خیر به سراغ خودروهای قدیمی می رفتم و با شاه کلید در آن ها را باز می کردم ، گاهی خودرو و گاهی لوازم آن را سرقت می کردم!

اموال سرقتی را چگونه می فروختید؟ به یک مالخر در بولوار طبرسی شمالی می فروختم. گاهی هم آن ها را در اسماعیل آباد و خواجه ربیع به فروش می رساندم.

زندگی در حاشیه شهر نقشی در خلافکاری های شما داشت؟ تاثیر زیادی داشت به دلیل سکونت در حاشیه شهر در معرض معاشرت با افراد ناباب قرار گرفتم.

برابر گزارش ماموران شما به اتهام سرقت خودروی پراید دستگیر شدید، این اتهام را قبول دارید؟ بله قبول دارم خودرو را سه چهار روز قبل از بولوار دوم طبرسی سرقت کردم.

محل اعلامی سرقت خودرو در بولوار مصلی است، شما چطور می گویید که خودرو را از بولوار دوم طبرسی سرقت کردید؟ خودرو در بولوار طبرسی در حالت روشن بود که من سوار شدم و محل را ترک کردم.

از داخل خودروی مسروقه تعداد سه حلقه لاستیک زاپاس کشف شده ، این اموال را از کجا سرقت کردی؟ از دو دستگاه خودرو در بولوار پنجتن سرقت کردم و قصد داشتم آن ها را به یک آپاراتی در بولوار طبرسی بفروشم.

چند روز است از زندان آزاد شدی؟ من از اول آذر سال ۹۹(مدت 11 روز) از زندان آزاد شدم و یک خودروی دیگر نیز در این مدت سرقت کرده بودم که پس از فروش لاستیک های آن به مالخری در بولوار طبرسی آن را رها کردم. امروز هم قرار بود سه حلقه لاستیک دیگر برای فروش به بولوار طبرسی ببرم که توسط ماموران کلانتری شفا دستگیر شدم .

چرا پس از آزادی از زندان مجدد مرتکب جرم شدید؟ اشتباه کردم! به خاطر هزینه های مواد مخدر صنعتی مجبور شدم.

در این مدت به چند خودرو دستبرد زدی؟ ۲۰ فقره سرقت انجام دادم البته گاهی خودرو سرقت می کردم، گاهی هم با خودروهای سرقتی به اموال و قطعات دیگر خودروها دستبرد می زدم.

بیشتر در کدام مناطق شهر سرقت می کردی؟ فرقی نداشت اما در پنجتن و طبرسی شمالی این سرقت ها را انجام دادم.

انگیزه شما از ارتکاب این جرایم چه بود؟ زمانی که از زندان آزاد می شدم برای تامین هزینه های مواد سرقت خودرو یا قطعات آن را انجام می دادم.

چه کسی را در سرنوشت پیش آمده مقصر می دانید؟ فکر می کنم که خودم مقصر هستم.

اگر زمان به عقب برگردد چه مسیری را در زندگی تان انتخاب می کنید؟ متهم از سر افسوس آهی کشید و گفت: متاسفانه زمان به عقب برنمی گردد و فرصت از دست رفته دیگر از دست رفته است!