کد خبر: ۶۵۵۱۴۶
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۳ - ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۱

ایسنا/گلستان یک آتش نشان گلستانی مزاحمت های تلفنی را یکی از معضلات شغل خود می داند و می گوید؛ متأسفانه با شیوع کرونا و دسترسی دانش‌آموزان به تلفن همراه این مشکل حادتر شده و روزانه ۳۰ الی ۴۰ تماس تلفنی به ما مزاحمت تلفنی و از سوی کودکان و نوجوانان است.

تلفن زنگ‌ می خورد پشت تلفن پیرزنی است که با اشک و ناله خبر از سوختن خانه‌اش می دهد و ملتمسانه درخواست کمک می کند و می‌گوید؛ "به دادم برسید خانه‌ام سوخت"

آتش‌نشان که پای تلفن است سریع همکارانش را برای نجات خانه پیرزن به صف می کند، دوباره صدای آژیر خودروهای آتش‌نشان در شهر می‌پیچد و خبر از حادثه‌ای می‌دهد که ققنوس‌های ایثارگر آتش‌نشان را برای امداد و نجات به سوی خود فرا می‌خواند؛ این داستانِ هر روز این مردان بی‌ادعاست که برای نجات جان انسان‌ها جان خود را در کف دست می گیرند تا دوباره شادی و امید را به کانون خانواده ای بازگردانند.

آتش‌نشان شغل سخت، پرمشقت و پرخطری است که فقط عشق به کار و خدمت به خلق است که می تواند پای هر انسانی را در این شغل ثابت‌قدم نگه دارد، انسان‌هایی که عشق خدمت به خلق آنقدر در وجودشان شعله‌ور شده که برای خاموش کردن آتش سوزان حوادث هیچ ابایی ندارند، آنها پنجه در پنجه آتش می اندازند تا جوانه امیدی پژمرده نشود، چراغ خانه ای خاموش نشود، خانه ای که  امید و آرزو خانواده ای شده زیر بار آتش خاکستر نشود، آتش‌نشانان ناامیدی را از دل‌های آدم‌ها می‌زدایند تا امید و زندگی دوباره به آنها ببخشند.

وقتی پای بازی‌ کودکان به آتش‌نشانی باز می‌شود/ خاطره‌ جالب یک آتش‌نشان از نجات جان مادر باردار

با وجود مشقت ها و سختی‌های آتش‌نشان‌ها اما حمایت‌ها از این قشر کافی نیست، امروز به بهانه روز جهانی آتش‌نشان به سراغ یک آتش‌نشان گنبدی رفتیم تا از آتش‌نشانی و سختی‌های این شغل پرخطر بیشتر بدانیم.

هادی اسکندریان آتش نشان ۴۶ ساله گلستانی است که ۱۴ سال سابقه کار دارد و در آتش نشانی گنبدکاووس به مردم خدمت می کند.

در ادامه گفتگوی خبرنگار ایسنا با هادی اسکندریان، آتش‌نشان گنبدی را از نظر می گذرانید؛

*چطور شد که یک آتش نشان شدید؟

 علاقه ام باعث شد سر از آتش نشانی دربیاورم، در شهرداری مشغول به کار بودم که وقتی فراخوان همکاری در آتش‌نشانی اعلام شد به دلیل علاقه ای که داشتم وارد این حوزه شدم.
آتش‌نشانی کار پرخطر و استرس‌زایی است و استرس آن از لحاظ احساس وظیفه ای است که نسبت به شهروندان داریم، در واقع همه هم و غم ما حین عملیات نجات جان انسان هاست و این وظیفه‌مندی نشان از عشق به مردم و شغل‌مان است.

*یک کم بیشتر از کارتان برای ما بگویید.

عملیات های آتش نشانی فراگیر است و بخش های مختلف اعم از آتش‌سوزی، نجات مردم از آسانسور، ورود حیوانات مانند مار و خفاش به منزل افراد، سگ های ولگرد و سقوط در چاه، حبس شدن در منزل به دلیل قفل شدن درب و غیره را در بر می گیرد البته مردم تصور می کنند آتش نشانی فقط در آتش سوزی و اطفای حریق خلاصه می شود حال آنکه اینطور نیست.

در واقع می توان گفت شغل ما همه بخش ها را در برمی گیرد.

*روزانه چه تعداد عملیات می روید؟
تعداد عملیات های آتشنشانی مشخص نیست چون حادثه خبر نمی کند و در سرما، گرما، بارندگی و در هر شرایط دیگری وقوع حادثه دور از انتظار نیست و همیشه باید آماده و پای کار باشیم.

ولی در مجموع برخی زمان ها مثل فصل برداشت گندم حادثه بیشتر است که سوختن گندم و یا آتش سوزی ماشین آلات و ادوات کشاورزی و سقوط در چاه آب  موجب می شود تا تعداد عملیات ها بیشتر شود.

وقتی پای بازی‌ کودکان به آتش‌نشانی باز می‌شود/ خاطره‌ جالب یک آتش‌نشان از نجات جان مادر باردار

*آتش نشان شغل سخت و پرخطری دارند حمایت ها از خودتان را کافی می بینید؟
سختی کار آتش نشانی بالاست و حمایت ها آنطور که باید کافی نیست، برخی تصور می کنند آتش نشانی یک شغل ساده است و اینکه یک خودرو به مکان حادثه اعزام شود کافی است حال آنکه اینگونه نیست در آتش نشانی حرف اول را تجهیزات می زند باید تجهیزات به روز و مدرن شود.
بچه های گنبدکاووس که امروز به عملیات اطفای حریق می روند از جان و مال خود مایه می گذارند.

*مهم ترین مشکلات شما در چه بخش هایی است؟

دسترسی به تجهیزات مدرن و به روز مطالبه همیشگی ما از مسئولان است، مشکل دیگر ما در بخش حقوق و مسکن است، آتش نشانان از لحاظ حقوقی و تامین مسکن نیاز به حمایت مسئولان دارند. برخی فکر می کنند فیش حقوقی آتش نشانان چقدر بالاست حال آنکه این قشر نسبت به شغل سختی که دارند حقوق  آنها پایین است و فقط عشق به کار است که ما را در این شغل مصمم و پراراده نگه می دارد.

البته ما هیچ گاه مسائل حقوقی را در کارمان دخالت نمی دهیم و این مسائل موجب اهمال‌کاری در کارمان و یا نجات جان انسان ها نمی شود برای مثال وقتی تلفن زنگ می خورد ما و همکارانمان نمی گوییم که چون حقوق نگرفتیم پس به ماموریت نمی رویم و یا اینکه کارمان را درست انجام نمی دهیم این حرفها برای ما معنی نمی دهد، وقتی ماموریت پیش می آید برای نجات جان انسان ها با جان و دل می رویم و در آن لحظه حقوق معوق و یا پایین دیگر برایمان ملاک نیست.

یکی دیگر از مشکلات ما که جدیدا افزایش پیدا کرده مزاحمت های تلفنی است، مخصوصا با شیوع کرونا که دانش آموزان دسترسی بیشتری به تلفن همراه و فضای مجازی پیدا کردند مزاحمت های تلفنی ما دوچندان شده است از آنجایی که شماره ۱۲۵ رایگان است و بچه‌ها به دلیل دسترسی به شبکه شاد سیمکارت و گوشی رایگان دارند و این مسئله موجب شده تا ۱۲۵ را در هر ساعت از شبانه روز شماره‌گیری کنند و موجب اخلال در کارمان شوند.

تماس های مزاحم استرس و اضطراب ما را دوچندان می کند گاهی اوقات ساعت دو یا سه صبح هم تماس مزاحم داریم و گاهی اوقات در طول یک ساعت پنج تماس مزاحم برقرار می شود که هر بار با تصور عملیات تلفن را برمی داریم اما می بینیم صرفا یک مزاحمت تلفنی بوده است، به والدین توصیه می کنیم مراقب فرزندان خود باشند و به آنها گوشزد کنند که این کار درست نیست متأسفانه روزانه ۳۰ الی ۴۰ تماس تلفنی با آتش نشانی ما مزاحم تلفنی بیش نیست و این مسئله در روند کارمان اخلال ایجاد می کند.

*حقوق معوق هم دارید؟
در گذشته بله اما خوشبختانه پس از تصدی آقای علی اصغر موسوی در شهرداری گنبدکاووس و حمایت های مدیرعامل آتش نشانی این شهر وضعیت ما بهتر شده و حمایت های ایشان از آتش‌نشانان رضایتبخش بوده که جای قدردانی دارد.

*شیرین ترین خاطره؟
هر روز ما حادثه است و همه آنها هم دردناک است، می توان گفت خاطره شیرین نداریم چون عملیات ما مربوط به کسانی است که در حریق و غیر آن دچار آسیب شدند و این مسئله برای ما دردناک است.
البته گاهی اوقات برخی عملیات ها هم وقتی باموفقیت به اتمام می رسد خوشحالی مردم ما را هم خوشحال می کند.

در یکی از عملیات ها شب هنگام بود که ماشین پراید درون پارکینگ در حال سوختن بود و در طبقه بالای آن یک مادر باردار که در ماه های پایانی بارداری هم بود گرفتار شده بود شرایط طوری بود که حتی همسر او هم جرات نمی کرد از راه‌پله بالا برود و فقط گریه می کرد که همکاران ما با جانفشانی به نجات آن خانم باردار رفتند و یکی از همکارانم این خانم را کول کرد و او را از پله ها پایین آورد البته خودش مصدوم شد و در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت اما خوشبختانه به خیر گذشت و دو انسان از مرگ نجات یافتند و شادی به خانواده ای برگشت.

وقتی پای بازی‌ کودکان به آتش‌نشانی باز می‌شود/ خاطره‌ جالب یک آتش‌نشان از نجات جان مادر باردار

*در این ۱۴ سال فعالیت در آتش‌نشانی خاطره ای دارید که برایتان تلخ و دردناک بوده باشد؟
خاطرات تلخ‌مان هم خیلی زیاد است، تلخ ترین خاطره‌ام وقتی است که به عنوان غریق نجات به عملیات رفته بودم و فوت یک کودک چهار ساله در رودخانه به شدت برایم آزاردهنده بود.

*اگر زمان به عقب برگردد باز هم آتش نشان می شوید؟
بله قطعا اگر قرار بود به عقب برگردم باز هم آتش نشان می شدم، این شغل را با همه سختی‌ها، تلخ و شیرینی‌ها دوست دارم.

*همسر و فرزند شما درباره شغل شما چه نظری دارند؟
بله مشکلی با شغلم ندارند و با سختی هایش کنار آمدند به هر حال شغلم طوری است که هر چقدر هم به کمکم نیاز داشته باشند زمانی که شیفت کاری و در مأموریت باشم، نمی توانم در منزل باشم، یک دختر ۱۵ ساله و یک پسر ۱۰ ساله دارم البته پسرم مانند خیلی از کودکان و نوجوانان به شغلم علاقه مندند و برایش جذابیت دارد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"