|
جام جم آنلاين: كارآگاهان پليس آگاهي با دستگيري 6 نفر ، راز 3 جنايت در تهران را فاش كردند.
سرهنگ ليراوي، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي در اينباره گفت: 3 تير ماه 88، فردي طي تماس با مركز فوريتهاي پليسي 110 اعلام كرد، يك دستگاه تاكسي پرايد در خيابان فداييان اسلام آتش گرفته و موضوع سريعا به آتشنشاني و ماموران كلانتري 158 كيانشهر اعلام شد.
ماموران كلانتري هم پس از حضور در محل آتشسوزي و خاموش شدن آتش از سوي ماموران آتشنشاني به بررسي خودرو پرداختند و با جسد مردي كه در صندلي عقب خودرو قرار داشت، مواجه شدند و موضوع را سريعا به شهرياري، بازپرس شعبه سوم دادسراي جنايي تهران اعلام كردند.
ليراوي افزود: با حضور بازپرس و اكيپ ويژه قتل پليس آگاهي، بررسي موضوع به كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ محول شد. كارآگاهان در بررسيهاي اوليه به تحقيق از شاهدان پرداختند كه يكي از آنان اظهار كرد، پس از آتش گرفتن خودرو، يك دستگاه پژوي يشمي رنگ را مشاهده كردند كه بسرعت در حال فرار از محل آتشسوزي بوده است.
از آنجايي كه آتش بسرعت خاموش و آسيبي به جسد وارد نشده بود، كارآگاهان به شناسايي هويت وي پرداختند و مقتول را با نام علياصغر (42 ساله) شناسايي كردند و به تحقيق از خانواده وي پرداختند.
خانواده مقتول به كارآگاهان اعلام كردند: علياصغر ساعت 10 صبح براي تنظيم قولنامه اجاره منزل به آژانس املاك شخصي به هويت حسن مراجعه كرده و ديگر خبري از وي نداريم. با توجه به اظهارات خانواده مقتول، مالك آژانس شناسايي شد اما در تحقيقات منكر دخالت در قتل علياصغر شد.
كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود متوجه شدند، مالك آژانس يك دستگاه خودروي آردي به رنگ يشمي در اختيار دارد و پس از بررسي خودرو در صندوق عقب آن يك گالن بنزين بدون در كشف شد.
معاون آگاهي تهران افزود: حسن پس از مواجهه با دلايل و مدارك به دست آمده ناچار به اعتراف شده و بيان كرد: همسرم در مغازه مشغول كار است و مقتول نيز از يك هفته پيش براي اجاره منزل در مغازه من تردد داشت. مقتول گمان ميكرد همسرم كارمند آژانس است و اظهارات ناشايستي درباره وي بيان ميكرد. من كه بشدت از رفتار وي ناراحت شده بودم، تصميم گرفتم او را به قتل برسانم. به اتفاق دوستم اصغر نقشه قتل را طراحي كرديم و روز حادثه به بهانه نشان دادن منزلي به وي، او را به آپارتماني در كيانشهر برديم و در يك اقدام غافلگيرانه گردنش را گرفتيم و او را روي زمين انداخته، با كمك طنابي كه از قبل آماده كرده بوديم او را به قتل رسانديم سپس جسد را داخل پتو پيچيده، روي صندلي عقب پرايدش قرار داديم و براي از بين بردن آثار نيز به اتفاق پسر عمويم رضا، خودرو را به خيابان فداييان اسلام برده، به آتش كشيديم.
به دنبال اين اعترافات، دستور قضايي از سوي بازپرس جنايي صادر و با دستگيري همدستان متهم، تحقيق از آنها ادامه دارد.
قتل دختر 12 ساله
سرهنگ كارآگاه سعيد ليراوي، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ همچنين از دستگيري عامل قتل دختري 12 ساله خبر داد و گفت: اول تيرماه 88 فردي با مركز فوريتهاي پليسي 110 تماس گرفته و از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل در شهرك احمديه حسنآباد خبر داد.
با اعلام موضوع به كلانتري 176 حسنآباد، ماموران اين كلانتري در محل حادثه
ليراوي اضافه كرد: پس از اعلام موضوع به جواهري، قاضي شعبه 101 دادگاه عمومي بخش فشافويه، پرونده متشكله براي رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان با توجه به اظهارات فاطمه و بيان نام ضارب احتمال دادند وي از آشنايان و بستگان نزديك خانواده قرباني است و در اين ارتباط به تحقيق از پسر عموي قرباني
كارآگاهان كه به اكبر مشكوك شده بودند، به انگشتنگاري از وي پرداختند و اثر انگشت وي را نيز در محل جنايت كشف كردند. با توجه به مدارك به دست آمده اكبر زبان به اعتراف گشود و گفت: از چند روز قبل از حادثه به اين فكر ميكردم كه به منزل عمويم بروم و اموالشان را سرقت كنم. صبح حادثه ساعت 7 از خواب بيدار شدم. 2 برادرم ميخواستند به سر كار بروند اما من تصميم گرفتم در خانه بمانم.
ساعتي بعد پدرم از من خواست با موتورسيكلت به دنبال برادرم بروم و او را براي وصول كردن چكي به خانه بياورم. در طول مسير تصميم گرفتم به خانه عمويم بروم. وقتي به آنجا رسيدم متوجه شدم دختر عموها در خانه تنها هستند بنابراين با چاقويي كه قبلا خريده بودم آنها را مجروح كردم و به جستجوي منزل پرداختم. داخل يكي از كمدها 50 هزار تومان پول نقد به همراه 3 فقره چك مسافرتي يكصد هزار توماني و گوشوارههاي زهرا را پيدا كردم و بسرعت از محل متواري شدم و پولها و چاقو را در شهرك شمسآباد مخفي كردم. به دنبال اين اعترافات، دستور بازداشت موقت متهم صادر شد و وي براي ادامه تحقيقات درخصوص جنايتي كه مرتكب شده بود، در اختيار ماموران شعبه 10 پليس آگاهي قرار گرفت. تحقيق از متهم ادامه دارد.
قتل داماد خانواده
سرهنگ كارآگاه سعيد ليراوي در ادامه از دستگيري 2 برادر نيز كه همسر خواهرشان را به قتل رسانده بودند، خبر داد و گفت: 3 تير ماه 88 ماموران كلانتري 111 هفت چنار در جريان يك فقره درگيري قرار گرفتند و سريعا در محل حادثه حاضر شدند و مشاهده كردند كه فردي به نام امير (28 ساله) بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده و چند نفر ديگر نيز بشدت زخمي شدهاند كه اين افراد سريعا به بيمارستان اميرالمومنين(ع) منتقل و موضوع به شهرياري، بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران و كارآگاهان ويژه قتل اعلام و دستور تحقيق در اين زمينه صادر شد.
وي افزود: طي تحقيقات ماموران كلانتري و طبق اظهارات افراد مصدوم مشخص شد امير به علت اختلافاتي كه با همسر خود داشت، قصد جدايي از وي را داشته و در همين ارتباط با حضور در آژانس املاك، قصد فسخ قرارداد و دريافت مطالبات خود را از صاحبخانه داشت اما قولنامه در اختيار همسرش بود و وي نيز از ارائه آن خودداري ميكرده است.
امير پس از تماس با 2 برادر همسرش به نامهاي داوود و رضا با آنها درگيري لفظي پيدا كرد و اين دو برادر در محل حادثه حاضر و با امير درگير شدند. دوستان امير نيز به هواخواهي وي وارد درگيري شدند كه در جريان درگيري، داوود با چاقويي كه همراه داشت، ضرباتي به امير وارد كرد و وي را به قتل رساند.
سرهنگ ليراوي در پايان افزود: اين دو برادر پس از 24 ساعت مداوا در بيمارستان، براي تحقيقات تكميلي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند تا در اين ارتباط تحقيقات تكميلي انجام شود.