چه چيزي را بايد به امريكا بفروشيم؟
روزنامه اعتماد: قبل از اينكه پاسخ دهيم چه كسي فروشنده بهتري است اول بايد پاسخ دهيم كه آيا چيزي براي فروش به امريكا وجود دارد يا خير و پس از آن بايد فكر كنيم كه چگونه در رقابت با روسيه و عربستان، فروشنده بهتري باشيم.
تغييرات قيمت نفت از دو عامل دروني و بيروني بازار نفت نتيجه ميگيرد. عوامل دروني پارامترهايي هستند كه بهطور مستقيم يا غير مستقيم بر عرضه و تقاضاي نفت تاثير ميگذارند مانند رشد اقتصادي و سرمايهگذاري براي ايجاد ظرفيت توليد و حتي قوانين زيست محيطي و عوامل بيروني پارامترهايي هستند كه بهطور غيرمستقيم (نه از طريق عدم تعادل بين عرضه و تقاضا) بر بهاي قيمت نفت خام اثر ميگذارند. بهترين پارامتري كه ميتواند نشانگر اين عوامل باشد ايندكس دلار است كه گرچه از لحاظ اقتصادي پارامتر اصالتداري نيست وليكن معاني و مفاهيم بسياري را دربردارد. از لحاظ اقتصادي ارزش هر بشكه نفت خام از طريق فرمول زير محاسبه ميشود.
ارزش يك بشكه نفت خام = ارزش دلار × بهاي نفت خام به دلار
اين فرمول دليل همبستگي بسيار بالا و منفي بين ايندكس دلار و قيمت كاموديتيها را نشان ميدهد. به اين معنا كه اگر عوامل دروني بازار نفت خام ثابت باشد يعني در عرضه و تقاضا تغيير خاصي اتفاق نيفتد و ارزش دلار رشد كند، بهاي نفت خام كاهش پيدا ميكند.
از طرفي عدم تعادل بين عرضه و تقاضا در بازار نفت خام منتهي به كاهش يا افزايش ارزش يك بشكه نفت خام خواهد شد كه ميتواند از لحاظ رياضي منتهي به كاهش يا افزايش بهاي نفت يا كاهش و افزايش ارزش دلار شود. يعني اگر در بازار ذخيره مازاد به وجود آيد حتي با ثابت ماندن ايندكس دلار بهاي نفت خام به دليل كاهش ارزش نفت خام كاهش خواهد يافت كه يك اصل ساده اقتصادي است بنابراين براي تحليل تغييرات قيمت نفت خام بايد برآيند عوامل دروني و عوامل بيروني را حساب كرد و صرفا اظهارنظر بر اساس مازاد/كمبود عرضه در نفت خام يا تغيير ايندكس دلار منتهي به نتيجه درست نخواهد شد. بهطور مثال در سالهاي گذشته كه قيمت نفت خام از بالاي ١٠٠ دلار به حدود ٤٠ دلار بر بشكه رسيد ظرفيت مازاد اعلام شده در بازار حدود ٥/٢ميليون بشكه بود. آيا با خارج كردن اين ظرفيت مازاد قيمت نفت خام دوباره به بالاي ١٠٠ دلار بر بشكه ميرسد؟ مسلما خير، به اين دليل كه در دوره مذكور وجود ظرفيت مازاد و افزايش ايندكس دلار تواما صورت گرفت كه عامل اول منتهي به كاهش ارزش يك بشكه نفت خام شد و عامل دوم نتيجه افزايش ارزش دلار بود كه هر دو عامل باعث كاهش بهاي نفت خام شد.
در اجلاس اخير اوپك مقرر شد مجموعا توسط كشورهاي عضو و غير عضو يك ميليون و هشتصد هزار بشكه عرضه نفت خام كاهش پيدا كند (بخش قابل توجهي از ظرفيت مازاد در دورهاي كه بهاي نفت خام از بالاي ١٠٠ دلار به حدود ٤٠دلار كاهش پيدا كرد، مقرر شد كه از بازار خارج شود) و در نتيجه آن قيمت نفت خام از حدود ٤٥دلار به حدود ٥٠ دلار بر بشكه رسيد. موفقيت اصلي وزارت نفت در گام اول پس گرفتن سهم ايران در بازار و در گام دوم پذيرش اين سهم توسط ساير كشورها بوده است. افزايش قيمت نفت براي كشور ايران در درجه دوم اهميت بوده است.
اگر افزايش صادرات ايران از يك ميليون بشكه در روز به دو ميليون بشكه در روز حتي منتهي به نصف شدن قيمت نفت خام ميشد، درآمد كشور ايران از محل صادرات نفت خام تغييري نميكرد اما نصف شدن قيمت نفت خام (با فرض كاهش قيمت نفت از ٤٠ دلار يعني سطح قيمتي كه ايران تصميم گرفت بازار خود را پس بگيرد به ٢٠دلار در بشكه) منتهي به ضرر روزانه كشور عربستان به ميزان تقريبي يكصد و شصت ميليون دلار ميشد و اين همان نكته ظريفي بود كه شيخالوزراي ايران فهميد و با اتكا به آن نه تنها حاضر به كاهش توليد نشد بلكه حتي ٩٠ هزار بشكه هم بيشتر از بيشترين سهم ايران در اوپك سهميه گرفت.
عاملي كه ميتواند نقش نگهدارنده براي افزايش بيشتر بهاي نفت خام پس از تصميم حياتي اوپك داشته باشد، تقويت ارزش دلار بوده است كه هماكنون ايندكس دلار به بالاتر از ١٠٠ رسيده است كه در پنج سال اخير در بالاترين سطح خود قرار گرفته است. حالا بايد ببينيم كه سياستهاي آقاي ترامپ بر كدام بخش از عوامل بيروني و دروني بازار نفت تاثير خواهد گذاشت.
آقاي ترامپ مصمم است نرخ ماليات در امريكا را از حدود ٣٥ درصد به ١٥درصدي كاهش دهد كه پايينترين ميزان ماليات در كشورهاي توسعهيافته خواهد بود. بنابراين اين تصميم از طرفي منتهي به رشد سرمايهگذاري در امريكا و طبيعتا كاهش ميزان بيكاري، افزايش تورم و افزايش تقاضا براي دلار خواهد شد، عواملي كه تماما در جهت هدايت فدرال رزرو به افزايش نرخ بهره و افزايش ايندكس دلار خواهد داشت كه طبق توضيحات فوقالذكر اثر كاهش بر بهاي قيمت كاموديتيها از جمله نفت خام خواهد شد. يا حداقل اين عامل مانعي براي افزايش بيشتر بهاي نفت خام خواهد بود كه البته رسيدن به عدد ايندكس دلار بالاتر از ١٠٠ نتيجه فضاي رواني بر بازارهاي مالي و پولي دنيا در نتيجه اين تفكر آقاي ترامپ بوده است. از طرفي اين تصميم آقاي ترامپ منتهي به افزايش حدودا ٢٠درصدي درآمد شركتها از جمله توليدكنندگان نفت شيل در امريكا خواهد شد كه ميتوان بهطور سرانگشتي فرض كرد كه قيمت سربهسر توليد نفت شيل هم ٢٠درصد كاهش پيدا خواهد كرد كه اين عامل هم ميتواند مانعي جديد براي افزايش ارزش هر بشكه نفت خام و طبيعتا بهاي نفت خام شود. در واقع در صورت موفقيت ترامپ به كاهش ماليات شايد به زودي بايد به دنبال نقطه تعادل جديدي براي ميزان عرضه نفت خام توسط اوپك گشت بهطوريكه نفت شيل بيشتري امكان ورود به بازار نداشته باشد. قضاوت در مورد اينكه چه چيزي را بايد به ترامپ بفروشيم فعلا زود است.