کد خبر: ۶۳۳۶۹۲
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۰ - ۰۳ مهر ۱۴۰۰

پیوند پرده‌خوانی و اسطوره

ایسنا/اصفهان در رسائل فتیان آمده: «پیر نقالان حضرت آدم است، آن‌گاه که مأمور شد اسماء الهی را به سمع و نظر فرشتگان برساند.»

محمد عیدی، رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان در نشست «اسطوره و کاربرد» که در عمارت تاریخی سعدی برگزار شد، گفت: جامعه‌ای که اسطوره‌های خود را فراموش کند، به اسطوره‌های دیگران دل‌خوش می‌کند و این اتفاق موجب می‌شود که فرزندان جامعه نسلی بی‌پناه و آسیب‌پذیر شوند.

وی افزود: مجموعه فرهنگ عاشورایی دارای آیین‌های بسیار گسترده‌ای است که بخشی از آن‌ها در ایام محرم و صفر برگزار می‌شود و بخشی از آن‌ها در طول سال جریان دارد و فرآیند تأثیرگذاری بر روی مخاطب با توجه به درون نمای مذهبی جامعه ایرانی را همچنان در پی دارد.

عیدی با بیان اینکه در حوزه انسان‌شناسی شهری، در مبحثی به نام بوم‌شناسی سمبلیک شهری، انگشت تأکید بر روی این موضوعات می‌گذرد، ادامه داد: سقاخانه‌ها در شهر در کنار تکایا و حسینیه‌ها وظیفه داشتند روایت عاشورایی همچنان در شهر ادامه داشته باشد و متوقف به زمان و مکان نباشد و اتفاقاً یکی از ویژگی پدیده‌های اسطوره‌ای، بی‌زمانی و بی‌مکانی آن پدیده‌هاست.

رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، با بیان اینکه ارکان سه‌گانه پرده‌های نگاری خیالی شامل روایت، نقاشی دراماتیک و نقال است، یادآور شد: هنر پرده‌نگاری یا خیالی نگاری یا به قول بهروز غریب پور صورت خوانی، یک هنر به‌اصطلاح فقیر اما نمایشی بسیار غنی است که بر محور کنش ساده و بی‌پیرایه اما کامل و پیچیده نقاد با ایجاد صحنه‌های گفتاری و دکورهای زبانی که به وجود می‌آورد، شکل می‌گیرد.

عیدی به تعبیر خانم گله‌داران از این هنر با عنوان «نقش نقال و نقل نقاش» اشاره و اظهار کرد: نقل نقال و نقل نقاش در کنار عناصر اجرایی، تصویر و ایجاد فضاهای چند ساحتی موجب تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب شده و انتقال معنا را تسهیل کند.

تقویت هویت ملی از طریق نقالی

رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان با بیان اینکه این هنر وظیفه تحکیم هویت ایرانی و اسلامی ما را در خلال قرون به خوبی انجام داد، تأکید کرد: زبان در پرده‌های خیالی نگاری، فارسی است که یکی از ارکان هویتی ما تلقی می‌شود و توسط سخنوران کارآزموده و ماهر که به‌صورت سنتی این هنر را می‌آموخته و احاطه کاملی بر ادبیات فارسی، چه منثور و چه منظوم داشته‌اند، در لایه‌های گوناگون جامعه تسری می‌یافت و نهادینه می‌شد.

وی افزود: انتباه بر چارچوب جغرافیای ما که همان ایران فرهنگی باشد، در این خیالی نگاری‌ها بسیار موردتوجه قرارگرفته؛ به عبارتی این‌ها حافظان هویت ایرانی اسلامی بودند که جامعه را نسبت به این مؤلفه‌ها آگاه و متوجه می‌کردند.

عیدی گفت: مفهوم پرده‌های خیالی نگاری اولین بار توسط استاد حسین قوللر آقاسی به کار رفته و عبارت جالبی نیز دارد که می‌گوید: «سر ما خیال ماست، آنجا که خیال ما با راه بیاید، آنچه را که می‌خوانیم و می‌شنویم را، اگر بوم و رنگ نباشد، نقش و نگارشش را در ذهنمان تصویر می‌کشد.»

وی اظهار کرد: یکی از ویژگی‌های پرده‌های خیالی نگاری، آیینه تمام نمای خوب و بد مردمی است که در طول تاریخ زندگی می‌کرده‌اند، چراکه برخاسته از بستر جامعه و حتی پاسخگوی نیاز فرهنگی جامعه بوده و اعتقادم بر این است، نقالان بار فرهنگی جامعه خودشان را به خوبی به دوش کشیده‌اند، چیزی که امروزه متأسفانه کمیت ما در آن لنگ است.

رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان با اشاره به رویکرد تاریخی به پرده‌خوانی توضیح داد: افزون بر هزار سال این هنر تداوم داشته و نمی‌توان مبدائی برای آن مشخص کرد اما بر مبنای اسنادی که به دست ما رسیده، در ایران و جغرافیای فرهنگی آن و در هنر مانوی، شکلی از پرده‌خوانی را داریم، می‌دانید که مانی یک دین تلفیقی از آیین‌های زرتشتی، بودایی، میتراییسم و مسیحی را آورد و اعتقادش بر این بود هنر تصویر می‌تواند انتقال آموزه‌ها را بهتر انجام بدهد و به درستی چنین اعتقادی داشت زیرا در دوره کوتاهی گستره وسیعی از مخاطبان را تحت آموزه خود داشت.

عیدی ادامه داد: در هندوستان نیز هنر پرده‌خوانی را داریم که اتفاقاً در قالب ابعاد، کارکرد و موضوع شباهت‌هایی هم با ایران دارد، ضمن اینکه آیین‌های نمایشی و تئاتر در هندوستان ریشه دینی دارد، در یونان تئاتر در مقابل خدایان قرار می‌گیرد اما در هندوستان مخلوق خدایان بوده است، یعنی تئاتر را خلق کرده‌اند که بندگان با آن‌ها سخن بگویند و سخن بندگان را بشنوند.

وی با بیان اینکه ایرانی‌ها دین اسلام را پذیرفتند اما میهن شیفتگی (شوونیسم) عربی را نمی‌خواستند بپذیرند، گفت: سلطه حکومت اموی، تحقیر عناصر ایرانی بود و مستند این گفته کتاب تاریخ تشیع نوشته دکتر رسول جعفریان است.

رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان تصریح کرد: ایرانی‌ها می‌خواستند اسلام را داشته باشند ولی ایرانی بمانند و شاهنامه فردوسی حاصل این اتفاق است، این وضعیت بعدها در زمان غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان نیز ادامه پیدا کرد و عناصر مخالف بسیاری داریم که حکومتگر هستند اما در زمان سلسله صفوی، دولت ملی تشکیل می‌شود زیرا ایرانی‌ها آن‌ها را فرزند ایران می‌دانستند.

عیدی با بیان اینکه از زمان صفویه ما هم ملت‌سازی می‌کنیم و هم به لحاظ مذهبی خودمان را هویت‌سازی می‌کنیم، یادآور شد: در این مقطع از یک طرف حکومت عثمانی را داریم که فزونت خواه است و خود را خلیفه اسلامی می‌داند و از طرفی فشار ازبک‌ها را داریم و در این زمان مذهب شیعه اثنی عشری، به‌عنوان مذهب رسمی ایران معرفی می‌شود.

به گفته وی، پرده‌خوانی که در زمان آل‌بویه شروع‌شده و رگه‌هایی از مذهب شیعی در درون لایه‌های اجتماعی رشد کرده بود، در زمان صفویه خود را بروز و ظهور داد.

رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان افزود: در این زمان، یکی از عناصر مهم پرده‌خوانی و شکل‌گیری خیالی نگاری‌ها یعنی محتوای داستان به وجود می‌آید و ادبیاتش شکل می‌گیرد؛ شخصیتی مانند ملاحسین واعظ کاشفی کتاب روضه الشهدا را می‌نویسد و فارغ از اینکه چقدر این داستان‌ها سندیت دارد، به‌عنوان یک دراماتوژ بسیار قوی عمل کند، یعنی اینکه چگونه داستان به‌گونه‌ای بیان می‌شود که مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهد؛ بحث می‌کند.

عیدی اسطوره و فرهنگ‌عامه (فولکلور) را عناصر قوام‌بخش جامعه دانست و گفت: بسیاری از باورهای عامیانه ما خاستگاه‌های اسطوره‌ای دارند و قاطبه آیین‌هایی که در بدنه جامعه شکل می‌گیرد، کلید آن را باید در فرم اندیشه اسطوره‌ای جستجو کنیم که خوشبختانه در این زمانه این مباحث رشد یافته و به آن توجه شده است.

به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، این کارشناس فرهنگی تأکید کرد: جامعه‌ای که اسطوره‌های خود را فراموش کند، به اسطوره‌های دیگران دل‌خوش می‌کند و این اتفاق موجب می‌شود که فرزندان این جامعه نسلی بی‌پناه و آسیب‌پذیر شوند. متأسفانه در جامعه امروزی چنین وضعیتی داریم، در فیلم‌های انیمیشن کارتونی که کودکان ما تماشا می‌کنند، از اسطوره‌های یونانی و بریتانیایی استفاده می‌شود؛ مانند قنطورس(نیم اسب و نیم انسان)، پیگاسوس(اسب بالدار)، مینوتور(نیم‌تنه انسان و گاو) یا پری دریایی که ریشه در فرهنگ مردم بریتانیا دارد و  یا عروسکی مانند باربی که به کمک رسانه تبدیل به یک اسطوره می‌شود تا آنجا که مؤلفه‌های زیبایی‌شناختی را تغییر می‌دهد و حتی روی فیزیک انسان تأثیر می‌گذارد. اما به همان اندازه به‌جای رستم از هرکول، به‌جای چشم اسفندیار از پاشنه آشیل یا به‌جای رستم زاد از سزارین استفاده می‌کنیم و هیچ توجهی هم نداریم که این‌ها می‌توانند الگوی اسطوره جامعه‌ای باشند که متناسب با ضرورت زیست‌بومی این جامعه شکل‌گرفته‌اند.

وی با بیان اینکه اگر بخواهیم اسطوره را تعریف کنیم، می‌توان از نگاه تاریخی یا مردم‌شناسی یا جامعه‌شناسی یا از زاویه روانکاوانه به آن پرداخت، گفت: اسطوره واقعیت ذهنی فربه شده‌ای است که تبدیل به یک امر مقدس شده و قابلیت تکثیر و تکرار دارد که دکتر مهوش واحد دوست در کتاب رویکرد علمی به اسطوره‌شناسی به آن اشاره دارد و دکتر بهمن نامور مطلق نیز در کتاب اسطوره‌شناسی تعریف «هر نمادی که دارای روایت شد، به اسطوره تبدیل می‌شود» را ارائه می‌کند.

به گفته عیدی، اسطوره با افسانه متفاوت است زیرا اسطوره یک واقعیت ذهنی باورمند شده اما افسانه داستان غیر واقعی است، مانند کتاب کلیله‌ودمنه و بیشتر جنبه تربیتی دارد.

رابطه فرهنگ‌عامه با اسطوره

وی ادامه داد: فرهنگ‌عامه که نسبت بسیار زیادی با اسطوره دارد، شامل دانستنی‌ها، باورها، رفتارها و حتی فضاهای کالبدی حاصل تجربه مردم است و چندان کاری به منطق و علم ندارد و تا زمانی که کارکرد دارد، از آن استفاده می‌شود؛ با یک قید که هم تفکر اسطوره‌ای و هم تفکر فرهنگ مردم، ساختار تجزیه و ترکیبش با ساختار ذهن منطقی متفاوت است و افرادی که اهل این نوع مطالعات هستند، کتاب «کارکردهای ذهن در جوامع عقب‌مانده» اثر برول را مطالعه کنند.

عیدی تصریح کرد: اگر با تأسی از مدل بهروز غریب پور، مثلثی را فرض کنیم که یک ضلع روایت و داستان، یک ضلع نقاشی دراماتیک و یک ضلع نقال است، به قول آقای غریب پور با یک هنر مقدس در تمام ابعاد مواجه هستیم، از این حیث که معتقدیم فرآیند پرده خیالی نگاری از داستان تا نقالی و پرده‌خوانی تبدیل به مؤلفه‌های اسطوره‌شناختی شده است.

به گفته رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، ضلع داستان پرده‌های خیالی نگاری یا حماسی یا ملی بوده که منبع آن بیشتر شاهنامه بوده و منبع حماسی مذهبی نیز قرآن، روایات، کتاب روضه الشهدا و دیگر منابع است.

این کارشناس فرهنگی تأکید کرد: پرده‌های خیالی نگاری مذهبی باید حول محور شخصیت‌های مذهبی و دینی باشد و حدود مقدس را رعایت کند، اما نکته اینجاست که این هم از ادبیات اسطوره‌ای ما مایه گرفته است، یعنی با توجه به‌ضرورت های زیستی زیست‌بوم ایران و در خلال ادوار تاریخی، گویی شخصیت ایرانی در این پرده‌ها نشسته و پاسخگوی نیاز فرهنگی جامعه است و به همین دلیل کارکردهای خود را همچنان حفظ کرده است.

وی با طرح این سؤال که چرا ساختار داستان اسطوره‌ای است، یادآور شد: محتوای داستان‌های نقالی در ساختارهای اسطوره‌ای تنظیم‌شده اولاً روایت قصه در قصه است؛ یعنی برخلاف سنت ارسطویی، قصه‌های تبعی و فرعی مقوّم قصه اصلی است، ثانیاً قصه مرکب است، یعنی گاه نقال از قول خودش قصه می‌گوید و گاه از زبان کاراکترهای روی پرده صحبت می‌کند و اتفاقاً این دو ویژگی موجب شده محتوای داستان پرده‌های خیالی نگاری، فرم اسطوره‌ای به خود بگیرد و قابلیت بیان اسطوره‌ای داشته باشد.

عیدی درباره نقاشی دراماتیک نیز گفت: وقتی محتوای داستان ساختار اسطوره‌ای به خود می‌گیرد، طبیعتاً نقاش هم تابعی از این وضعیت است، پرده‌های خیالی نگاری درون‌مایه مقدس داشته و بسیار موردتوجه است و مشخصه نقاش هم این است که باید مخلص باشد و حس و حال دینی داشته باشد، حتی در پرده خیالی نگاری ملی نیز این حال دینی تأثیر گذاشته و خیال مرز زمان و مکان را می‌شکافد و از بین می‌برد.

به گفته وی، در پرده‌خوانی باید به موضوع عینیت‌بخشی به قهرمانان تاریخی یا حماسی در ساختار اسطوره‌ای که نقش محوری دارند توجه شود و هیچ‌چیزی در پرده نباید مخل شخصیت‌های اسطوره‌ای باشد.

خصوصیات قهرمانان پرده‌های خیالی نگاری

رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان اظهار کرد: اینکه در پرده‌های خیالی نگاری افرادی چون استاد حسین قوللر آقاسی، طبیعت سازی نکرده و آگاهانه از آن پرهیز می‌کردند، به این دلیل بود که نباید مخاطب در پرده توجهش به غیر قهرمانان و اسطوره‌ها باشد.

عیدی افزود: شخصیت‌های درون‌پرده‌های خیالی نگاری، تحت تأثیر سنت اسطوره‌ای ایران تبدیل به اسطوره‌هایی می‌شوند که چهره‌هایی متین و بشاش دارند و کسانی هستند که بر سرنوشت خودآگاه هستند و خود تدارک دهنده تقدیری هستند که برایشان پیش می‌آید و در شاهنامه این صفت را ملاحظه می‌کنید، برعکس کسانی که ضدقهرمان هستند، خصوصیاتی مخالف قهرمانان دارند.

وی در ادامه به ارائه تعریف از نماد و نشانه پرداخت و گفت: نماد، دلالت بر چند مفهوم درونی  دارد، در پرده‌های خیالی نگاری چنین مرسوم است که ۳۶۶ شخصیت یا چهره باشد و ۷۲ مجلس، که عدد ۳۶۶ چهره ممکن است دلالت بر روزهای سال داشته باشد اما در حساب ابجد نیز معنای مقدسی دارد، خاصه در نحله‌های رازورانه چون حاصل جمع ۲۵۶ که عدد نور است و ۱۱۰ که معادل علی است و از نظر ابجد می‌شود "نور علی"، عدد ۷۲ نیز مضرب ۸ و ۹ است که هر دو عدد مقدس هستند.

وی تأکید کرد: پرده‌های خیالی نگاری تحت تأثیر مبارزه دائمی بین خیر و شر است و در تفکرهای مختلف به‌عنوان یک اسطوره ریشه‌دار با آن مواجه هستیم، همچنین در پرده خیالی نگاری طبیعت سازی نمی‌شود اما روی آب و نقش در اتفاق کربلا تأکید می‌شود که آب اینجا یک اسطوره قوی است که جزئی از واقعه بوده و آن را تکمیل می‌کند.

عیدی پیرامون نقل نقال نیز گفت: نقالی یک امر مقدس است و پیوندهای اسطوره‌ای دارد، در رسائل فتیان که منشور شغلی است، آمده است: «پیر نقالان حضرت آدم است، آنگاه که مأمور شد اسما الهی را به سمع و نظر فرشتگان برسد.» به عبارتی اتصال یک شخصیت به نام نقال به یک سراسطوره به نام حضرت آدم، فعل نقالی را به یک امر مقدس تبدیل کرده، ضمن اینکه این هنر امتداد یک مسیر تاریخی است و باید صفات دراویش را داشته باشد و بتواند در نقل حماسی مذهبی خود مردم را بگریاند.

این کارشناس فرهنگی یادآور شد: در آیین نقالی که شامل محتوای اسطوره‌ای و حماسی، نقاشی خیالی نگاری و نقل نقال است، پرده‌های خیالی نگاری در فرآیند یک دوره تاریخی در خلال قرون متمادی وظیفه خود را برای تحکیم بنیان مایه‌های هویت ایرانی، اسلامی به خوبی انجام داده و اتفاقاً توجه به جنبه‌های اسطوره‌ای فراوان موجب شکل‌گیری فرآیند جامعه‌پذیری شده است.

عیدی تأکید کرد: بعد از بزرگانی چون استاد قوللر آقاسی و محمد مدبر نتوانستیم یا نخواستیم تجربه‌ای تمام‌عیار و مواجهه‌ای با این هنر داشته باشیم تا بتواند پاسخگوی نیازهای فرهنگی زمان ما باشد.
نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"