جوانان و انتشار واقعیات ترسناک عربستان
نویسندگان جوان عربستان با انتشار کتابهایی خارج از این سرزمین با روایتی صریح به بررسی شکاف بین ثروتمندان و شیوخ سعودی با قشر فقیر و همچنین مشکلات اجتماعی از جمله اختیارات زن و مرد در این کشور میپردازند.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از خبرگزاری فرانسه در کشوری که سینما و تئاتر و بسیاری از اظهارنظرهای عمومی و شخصی سانسور میشود، نویسندگان حوزه ادبیات در این کشور برای شکستن این تابو در خارج از عربستان اقدام به فروش کتابهای داستانی و غیر داستانی خود میکنند و در حالی که فعالیت بسیاری از کتابفروشیهای واقع در این کشور در محدودیتهای خاص ایجاد شده از سوی شیوخ سعودی محدود شده است بسیاری از دوستداران داستان و رمان، کتابهای مورد علاقه خود را در خارج از این کشور تهیه میکنند.
یکی از این رمانها، کتاب «عبدالخال» نویسنده سعودی برنده جایزه امسال کتاب بوکر است که علاوه بر این جایزه بین المللی، جایزه معتبر کتاب داستانی ادبیات عرب را در ماه مارس دریافت کرده است. نویسنده در این کتاب با عنوان «او جرقهها را پرت میکند» به شکاف بین ثروتمندان و شیوخ عربستان سعودی با قشر فقیر این جامعه میپردازد که عدهای بدون دلیل و تنها به علت نسبی و سببی با آل سعود باید در رفاه زندگی کنند و بقیه جامعه جزء رعیتها محسوب میشوند و نمیتوانند از امکانات خدادادی در کشورشان استفاده کنند.
نویسنده با زبانی طنز، دردهای اجتماعی این کشور را بیان میکند و از واقعیتهای ترسناکی در کشور عربستان خبر میدهد که شاید کمتر کسی خارج از این کشور اطلاعی از آنها داشته باشد و بداند که داستان قصرهای این کشور برای بسیاری از مردم که خارج از آن هستند و بیشتر به صورت برده زندگی میکنند، داستانی خوشایند نیست در حقیقت موضوع اصلی این رمان گویای این واقعیت است که عدهای در پادشاهی عربستان با استفاده از پولهای نفتی برای مقاصد شوم خود سوء استفاده میکنند.
نویسندههای چنین رمانهایی در حال حاضر در عربستان در حال افزایش است و نسل جدید نویسندههای سعودی با زبانی جدید، ساده و بیپرده واقعیتهای تند و جرقهوار را از زیر سالها خاکستر سکوت و سرکوب سنتی زنان و مردان غیر از آل سعود و دیگر شیوخ عربستانی بیرون میکشند که چندان برای دولتمردان خوشایند نیست.
بدریه البشیر، نویسنده زن عربستانی یکی از این نویسنده هاست که اعتقاد دارد زنان باید در جامعه مدرن امروزی در کنار حفظ حجاب خود به عرصه کار و زندگی سیاسی وارد شوند. وی در رمانی با عنوان «آونگ» داستان سه زن عربستانی را روایت میکند که برای کار و زندگی آزاد به اروپا سفر میکنند. هند، نویسنده زن دیگری است که در کتابش با عنوان «هند و سربازان» مینویسد مردان در این کشور سر سفره مینشینند و بدون ترس تمام غذا را میخورند در حالی که زنان گرسنه باید آن را نگاه کنند. وی مینویسد در این کشور مردان همه امور را به دست خود گرفتهاند در حالی که در هیچ کتاب آسمانی اینقدر آزادی به مردان داده نشده است و زنان نیز حقوق انسانی خود را دارند.
البته پیش از این نویسندگانی مثل «عبدالرحمان مونیف» که در سال 2004 درگذشت در کتابش با عنوان «شهرهای نمک» به طور ضمنی به تغییر زندگی بادیه نشینهای شبه جزیره عربستان بعد از کشف نفت اشاراتی دارد ولی نویسندههای جوان سالهای اخیر عربستان بیپردهتر مینویسند. یکی از نویسندهها را به طور حتم باید «ابراهیم بادی» دانست که در کتابش با عنوان «عشق در عربستان سعودی» از داستانهایی پرده برمیدارد که شاید برای پلیس اخلاقی عربستان یک فاجعه باشد که حتی در بعضی موارد مردان برای ارتباط با زنان در خارج از خانه مجبور هستند از پوشش زنانه استفاده کنند.