|
به گزارش ايسنا، جايزه اسكار گردشگري كه از آن بهعنوان صنعت جهاني سفر نيز نام برده ميشود، از سال 1993 ميلادي در بخشهاي مختلف صنعت گردشگري از جمله شهرهاي گردشگري، هتلها، سواحل، جاذبههاي گردشگري، كيفيت سرويسدهي، كيفيت حملونقل به نمايندگان كشورهاي مختلف داده ميشود.
اين جايزه با نظر سازمان جهاني جهانگردي هر سال در روزهاي پاياني ژانويه با درنظر گرفتن بيش از 80 معيار در صنعت گردشگري و از طريق نظرسنجي ميان بيش از 160 هزار آژانس مسافرتي در سراسر دنيا به نمايندگان منتخب كشورهاي مختلف داده ميشود. تمام مراحل اين پروژه از طريق وبسايت گلوبوآنلاين (Globoonline) انجام ميشود. سال گذشته، بخش عمدهاي از جوايز اسكار گردشگري به كشورهاي عربي تعلق گرفت كه از آن جمله، «اهرام ثلاثه» مصر بهعنوان بهترين جاذبهي گردشگري، «برجالعرب» بهعنوان بهترين هتل، خط هوايي قطر در بخش بهترين خط هوايي سرويسدهنده انتخاب شدند. همچنين هتل «جميراه» در شهر ابوظبي، خطوط هوايي «اتحاد» و «ريال جت» از كشورهاي عربي نامزد دريافت اسكار گردشگري در بخش بهترين هتل و عرضهكنندهي بهترين سرويسدهي خطوط هوايي بودند.
اسكار گردشگري كه سابقهاي نسبتا طولاني دارد، پيش از اين به شهرهاي لندن و كپنهاك تعلق گرفته بود و امسال نيز در بخش بهترين شهر گردشگري شهر كيپتاون آفريقاي جنوبي ميزبان مسابقههاي جام جهاني در سال 2010 ميلادي كه به مقصدي براي گردشگران تبديل شده، نخستين شانس براي دريافت اسكار گردشگري است.
مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري همواره بر تعيين بازارهاي هدف و اطلاعرساني جهاني دربارهي ظرفيتهاي گردشگري و تاريخي كشور تأكيد كردهاند. به همين منظور نيز در مقاطع مختلف با تشكيل كارگروههاي كارشناسي، ادارههاي تبليغات و بازاريابي و در نهايت، تشكيل ستاد تبليغات و نمايشگاهها نشان دادهاند كه براي معرفي ايران، گامهاي اجرايي نيز در دستور كار قرار گرفتهاند؛ اما اينكه اين اقدامات چقدر مؤثر بودهاند، قطعا به مكانيزمي براي كنترل ورود گردشگران و تحليل ميزان اثرگذاري فعاليتهاي صورتگرفته نياز دارد.
برگزاري جشنوارهاي بزرگ براي بهترينهاي عرصهي گردشگري در جهان و حضور بيشتر كشورهاي عربي و مهمتر از آن، بيخبري مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از وقوع چنين رويداد مهمي در عرصهي گردشگري، نشان ميدهد كه با وجود تأكيد مسؤولان اين سازمان براي حضور ايران در هر عرصه جهاني و بينالمللي، كمترين اطلاعات را از وقايع مربوط به صنعت گردشگري دريافت ميكنيم و مانند هميشه، ضعف اطلاعات بر اين صنعت سايه افكنده است.
تقريبا ميتوان گفت كه هيچيك از مسؤولان گردشگري كشور از برگزاري جايزهي اسكار گردشگري اطلاعي ندارند؛ بهعنوان مثال، محمدحسين برزين ـ رييس ستاد تبليغات و نمايشگاهها ـ و مجيد اسفنديار ـ مدير كل دفتر بازاريابي و تبليغات ـ كه در رأس امور مربوط به شناسايي بازارهاي هدف و رويدادهاي گردشگرياند، در گفتوگو با خبرنگار ايسنا نسبت به برگزاري اين جايزه اظهار بياطلاعي كردند و گفتند كه تا بهحال خبري دربارهي اين جايزه نشنيدهاند.
برزين با بيان اينكه اطلاعرساني در حوزهي گردشگري ايران ضعيف است، گفت: بايد اطلاعات خود را دربارهي رويدادهاي جهان در اين حوزه بهروز كنيم. مشكل آگاهي نداشتن مسؤولان و برنامهريزان گردشگري كشور متوجه هيچ فرد يا شخصي نيست، بلكه نشان ميدهد، صنعت گردشگري ايران نهتنها در حوزهي اطلاعرساني داخلي و خارجي دربارهي ظرفيتهايش مشكل دارد، بلكه در حوزهي دريافت اطلاعات بهروز و آخرين رويدادهاي اين صنعت نيز دچار ضعف فراوان است.
نبود سيستم و برنامهاي جامع در اطلاعرساني گردشگري و كمبود بودجه در اين حوزه يا حتا اختصاص نيافتن اعتبارات از قبل پيشبينيشده و از همه مهمتر، نبود نيروي انساني كارآمد و متخصص در حوزهي اطلاعرساني، بازاريابي و تبليغات گردشگري كه هريك مقولهاي جداگانه و كاملا علمياند، موجب شده است تا در برنامهريزيها براي معرفي ايران همچنان با نقصهاي فراوان روبهرو باشيم.
نكته عجيب درباره برگزاري جايزه اسكار گردشگري و اطلاع نداشتن مسؤولان گردشگري كشور از آن، اين است كه اين جايزه با نظارت سازمان جهاني جهانگردي و با حضور بيشتر كشورهاي عربي و همسايهي ايران برگزار ميشود. اگر آنطور كه مسؤولان گردشگري از تعامل همهجانبه با سازمان جهاني جهانگردي و تأييد فعاليتهاي گردشگري ايران از سوي اين سازمان خبر ميدهند، چرا هيچگاه اطلاعي به ايران براي حضور در اين جايزه داده نشده است يا طرفهاي ايراني چرا تلاش نكردهاند، از برنامههاي تحت حمايت و نظر سازمان جهاني جهانگردي مطلع شوند؟!
آسيبشناسي وضعيت اطلاعرساني و رويدادهاي گردشگري ايران در حوزه داخلي و خارجي نشان ميدهد، عمده گفتهها و وعدهها در اين حوزه به بحثهايي كليشهيي با محوريت داشتههاي گردشگري و تاريخي كشور محدود شده و كمتر اقداماتي برنامهريزيشده با اهداف بلندمدت در اين حوزه صورت گرفتهاند.
همواره شنيدهايم و پس از اين نيز ميشنويم كه ايران از نظر جاذبههاي گردشگري تاريخي در ردههاي بالاي كشورهاي عضو سازمان جهاني جهانگردي است؛ اما پرسش اساسي اين است كه تا بهحال چقدر اين ظرفيتهاي ويژهي تاريخي و گردشگري را توانستهايم در جهان معرفي كنيم و چقدر تلاش كردهايم تا در عرصههاي مهم بينالمللي بهجز چند نمايشگاه بينالمللي گردشگري كه محل حضور آژانسهاي مسافرتي است، ديگر داشتههاي خود را حتا در يك بخش جاذبههاي گردشگري به جهانيان معرفي كنيم؟
برگزاري جايزه اسكار گردشگري و پرداختن به آن، فقط بهانهاي است تا نشان دهيم نهتنها در اطلاعرساني، بلكه در حوزه دريافت اطلاعات نيز ضعفهاي عمدهاي داريم و شايد همين امر، فرصتهاي مغتنمي را از كشور ما دريغ كرده است.