|
ایلنا: فرزند شهيد مطهري معتقد است استاد مطهري يك اصلاحطلب اصولگرا بود و افكار و انديشههاي ايشان ميتواند حلقه وحدت ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان قرار گيرد.
علي مطهري در ديدار با جوانان مجمع نيروهاي خط امام(ره) با بيان اينكه شهيد مطهري يك اصلاحطلب اصولگرا بود اظهار داشت: اگر بخواهيم شهيد مطهري را با اصطلاحات امروز تعريف كنيم، معتقدم كه ايشان يك مصلح اصولگرا بودند و همين ويژگي برتر ايشان در ميان بسياري از متفكران و روشنفكران زمان خودشان بود.
وي افزود:شهيد مطهري ضمن اصلاحطلب بودن، اصلاح خودشان را هميشه بر مبنا و اصول انجام ميدادند و هيچوقت از چارچوب اسلام و مكتب خارج نميشدند و در واقع آنچه ميتواند توجيهكننده همه فعاليتهاي فكري و اجتماعي استاد مطهري باشد و مانند نخ تسبيح همه جبنههاي شخصيتي ايشان و تلاش و كار ايشان را توجيه كند همين مساله مصلح بودن شهيد مطهري است.
وي با بيان اينكه همه مصلحان و روشنفكران معاصر در تشخيص دردها خوب عمل ميكند و نظر مشترك دارند اما در ارائه درمان متفاوتند گفت: خصوصيت بارز شهيد مطهري اين بود كه راهحلها را از متن اسلام استخراج ميكرد و بر اين مساله تاكيد داشت كه مبادا خيال كنيم اسلام براي اداره جامعه امروز متناسب نيست.
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه هدف شهيد مطهري از تحصيل علم فلسفه، تفسير قرآن و مشخص شدن در حوزههاي مختلف علوم انساني مقدمه قرار دادن اين ابزار براي اصلاح اجتماع بود گفت: شهيد مطهري معتقد بود كه اصلاح اجتماعي بدون اصلاح فكري نميتواند مفيد و موثر باشد و تا زماني كه جامعه اصلاح نشود يك جهانبيني درست نداشته باشد اصلاحات اجتماعي به نتيجه مورد نظر نميرسد.
مطهري با بيان اينكه شهيد مطهري اسلام را به عنوان يك ايدئولوژي مكتبي كه اعضا و اجزا مختلفي دارد كه بايد با هم هماهنگ باشند ميدانست گفت: مطهري معتقد بود اسلام مانند هر مكتب ديگري نظام جزايي-حقوقي،فرهنگي،اقتصادي و نظام سياسي دارد و ايشان به دنبال اين بود كه مكتبهاي مختلفي اسلام را به جامعه عرضه كند و مثل يك مانيفست براي نهضت و انقلاب داشته باشد.
عضو كميسيون فرهنگي مجلس ادامه داد: از يادداشتهاي ايشان پس از 15 خرداد 1342 ميتوان فهميد كه شهيد مطهري در آن زمان پي به كاستيهايي در نهضت برده بودند كاستيهايي كه در صورت پيروزي، نهضت را به دليل نداشتن كادر لازم براي اداره كشور و مدون نبودن يك ايدئولوژي با مشكل مواجه ميكرد و لذا پس از 15 خرداد 42 تا سال 57 كه انقلاب به پيروزي رسيد، شهيد مطهري براي برطرف كردن اين نقص يك كار ايدئولوژيك و فشرده را انجام دادند.
وي با اشاره به انديشههاي سيدجمال اسدآبادي و مزايا و ايرادات انديشه سيدجمال از نظر شهيد مطهري گفت: شهيد مطهري ضمن بحث درباره مزاياي انديشههاي سيدجمال يكي از ايرادات او را اين ميداند كه سيدجمال نتوانست اسلام را به زبان روز عرضه كند و اينكه ما ادعا ميكنيم اسلام قادر به اداره جامعه تا قيامت است پس بايد بتوانيم اين يك نظام اسلام را كه كليات آن در قرآن آمده به زبان روز درآورده و به دنيا عرضه كنيم كه سيدجمال موافق به انجام اين كار نشد اما شهيد مطهري تا حدودي توانست اين كار ار انجام دهد.
مطهري تاكيد كرد: براي ادامه راه انقلاب بايد راه اصلاحطلبي مبتني بر اصولگرايي را در پيش بگيريم. اصلاحاتي كه مبتني بر اصولي باشد كه از اسلام گرفتهايم.
وي با بيان اينكه هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا نقاط قوت و ضعفي دارند در مورد نقاط قوت و ضعف جريان اصلاحطلب گفت: جريان اصلاحطلبي روي مساله آزادي بيان و انديشه تاكيد فراوان و خوبي دارد و از طرفي بر حفظ ساير ارزشها تاكيد لازم را ندارد و شايد بتوانيم بگوييم ارزش بيش از حدي براي آزاديهاي اجتماعي قائل شده و مرزي ميان آزادي اجتماعي وبيبندوباري را مشخص و روشن نميكند.
نماينده اصولگراي مجلس بيتوجهي اصولگرايان به مساله آزادي بيان را در نقاط ضعف جريان اصولگرا دانست و گفت: اكثريت اصولگرايان توجه كافي به مساله آزادي بيان ندارند و هر تعداد روزنامه هم كه توقيف شود برايشان امري عادي است و هيچ اعتراضي از طرف آنها صورت نميگيرد و يا مساله برداشت از ولايت فقيه كه ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان دوگونه است.
وي با اشاره به نظريه شهيد مطهري در خصوص ولايت فقيه و بيان اينكه هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا ادعا ميكنند كه پيرو افكار ايشان هستند گفت: اگر آنچنان كه ادعا ميكنند پيرو انديشههاي شهيد مطهري هستند بايد ببينند كه چقدر انديشههايشان با افكار مطهري مطابقت دارد و سعي كنند اصول خود را با اصول ايشان منطبق كنند.
فرزند شهيد مطهري افزود: من معتقدم كه خود استاد مطهري ميتواند حلقه وحدت و يك منشا وحدت ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان قرار بگيرد چراكه هر دو گروه ادعاي پيروي از خط امام و رهبري را دارند و اينگونه ميتوان ديد كه بالاخره كدام گروه صادقتر و بر خط امام منطبقتر است.
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي با اشاره به موضعگيريهاي اصلاحطلبانه شهيد مطهري در خصوص خرافات رايج در جامعه گفت: موضعگيريهاي شهيد مطهري هيچگاه بر اساس احساس نبوده و ايشان معتقد بودند كه مصلح واقعي كسي است كه به مبارزه با تحريفات و خرافات رايج در جامعه بپردازد و لذا ايشان درباره تحريفاتي كه در حادثه كربلا رخ داده خيلي جدي چهار جلسه سخنراني ميكنند و نمونههايي از اين تحريفات را بيان ميكنند چراكه معتقد بودند اين وظيفه يك مسلمان است كه هرگاه بدعتها در دين پيدا شد بر عالم است كه علم خودش را آشكار كند و اگر اين كار را نكند لعنت خدا بر او باد.
وي ادامه داد: ايشان درباره برخي از سنتهاي ملي مانند چهارشنبهسوري كه آيا مبناي عقلي دارد يا ندارد؟ و با توجه به عقايد ما آيا يك عمل شركآميز است يا نه و اگر پدران ما اين كار را انجام ميدادند ما بايد از آنها تقليد كنيم، بحثها و صحبتهايي را در اين مورد داشتهاند و چون معتقد بودند كه مصلح واقعي كسي است كه با نقاط ضعف مردم مبارزه كند برايشان مهم نبود كه موقعيت اجتماعيشان تنزل پيدا كند.
نمانده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: شهيد مطهري كسي نبود كه كاري را براي خوشآمد جامعه و يا خوشحال كردن عدهاي انجام دهد و لذا موضعگيريهاي ايشان در دهه 40 و 50 را كه مقايسه ميكنيد ميبينيد كه در دهه 40 مطهري به عنوان يك روحاني اصلاحطلب، متجدد، روشنفكر امروزي شناخته ميشده و كسي كه درباره مساله حجاب و تحريفات حادثه كربلا كتاب نوشته و درباره اسلام و نيازهاي روز بحث كرده است و در دهه 50 وقتي متوجه انحرافات فكري مجاهدين خلق ميشود و در مقابل آنها ميايستد همان جوانان و دانشجويان كه در دهه 40 براي سخنراني ايشان در دانشگاه التماس ميكردند و سرو دست ميشكستند نسبت به ايشان موضعگيري ميكنند و موج شايعات و تبليغات و تهمتها عليه ايشان شروع ميشود و در اين شرايط تنها چيزي كه براي ايشان مهم بود مصلحت جامعه است.
مطهري با بيان اينكه بايد هميشه به اصول پايبند بود گفت: اگر اصلاحطلب هستيم، اصلاحات خودمان را بر يك مبناي شناخته شده قرار بدهيم، اگر اصولگرا هستيم اصول مورد نظرمان را كه قرار است به آن پايبند باشيم مشخص كنيم.
وي با بيان اينكه يكي از اصول مهم اصولگرايي، اصلاحطلبي است گفت: اصلاحطلبي يعني امر به معروف و نهي از منكر و به عقيده من مرزي ميان اصولگرا و اصلاحطلب وجود ندارد و هم اصولگرايي حتما بايد اصلاحطلب باشد و هم اصلاحطلبي حتما بايد اصلاحاتش را براساس يك اصولي انجام دهد. چون اصلاحطلبي بدون اصول يعني هرج و مرج و اينكه ما بخواهيم براساس سليقه و ميل خودمان اصلاحاتي را انجام بدهيم امري موجه نيست و اصولگرايي كه اصلا نخواهد اصلاحطلب باشد معنا ندارد.
مطهري با بيان اينكه ميان شخصيتهاي معتدل اصولگرا و شخصيتهاي معتدل اصلاحطلبان فاصله چنداني نيست بر مبنا قرار دادن افكار و انديشههاي شهيد مطهري براي ايجاد وحدت ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان تاكيد كرد و گفت: مثلا شهيد مطهري بر مساله عدالت، آزادي بيان، آزادي تفكر و آزاديهاي اجتماعي به معناي درست خودش، مساله استقلال فرهنگي و مكتبي، نقش زن در جامعه و اصل ولايت فقيه با برداشتي صحيح تاكيد داشتند كه اينها ميتواند مبناي وحدت ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان قرار گيرد.
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در خصوص تحليلهاي ارائه شده پيرامون حذف جريان اصلاحات و تقسيم اصولگرايان به دو دسته و جايگزين شدن اصولگرايان معتدل به جاي اصلاحطلبان با بيان اينكه گرچه گروهي به دنبال حذف اصلاحطلبان از عرصه سياسي كشور هستند اما در ميان اصولگرايان كه تعداد قابل توجهي هم ميشوند معترف به حضور اصلاحطلبان بوده و تعامل اصولگرايان معتدل در مجلس با اقليت اصلاحطلب بسيار خوب است گفت: نظام از وجود اصلاحطلبان استقبال ميكند و وجود يك گروه منتقد در برابر دولت براي حكومت يك نعمت است. اگر حكومتي منتقد جدي نداشته باشد دچار خودكامگي ميشود و قدرت مطلق هميشه فساد ميآورد بنابراين وجود منتقدان از جمله اصلاحطلبان براي جمهوري اسلامي يك نعمت است.
وي در خصوص جايگزين شدن اصولگرايان به جاي اصلاحطلبان گفت: حذف يك جريان و جايگزين كردن جرياني ديگر به جاي آن تصميمي نيست كه كسي بتواند بگيرد و گرايش و قضاوت مردم در اين مسائل مهم است و اگر اصلاحطلبان پايگاه اجتماعي قابل توجهي داشته باشند قابل حذف نيستند و اين مسائل مربوط به روح و وجدان جامعه است و اين تحول بايد در جامعه صورت بگيرد.
مطهري در خصوص عوض شدن رهبري اصلاحطلبان و رد صلاحيت شدن رهبران اصلاحطلب گفت: اگر شخصيتها پايگاه اجتماعي محكمي داشته باشند نميتوان به راحتي آنها را رد صلاحيت كرد و رد صلاحيت كردن كسي كه به شخصيت ملي تبديل شده باشد به آساني صورتپذير نيست.
وي با تاكيد بر اينكه ميان اصلاحطلبان معتدل و اصولگرايان معتدل فاصله زيادي نيست گفت: نياز جامعه به اين سمت ميرود كه از تندرويهاي هر دو گروه كاسته شود و احساس من اين است كه جامعه تشنه يك گروه سوم است، گروهي كه تلفيقي از اصلاحطلبان و اصولگرايان با اصول فكري و آرمانهاي مشخص و روشن باشد.
مطهري در خصوص بازگشت اصلاحطلبان به عرصه قدرت گفت: اگر اصلاحطلبان انتظار برخورد محبتآميز از طرف نظام دارند بايد يك گام مثبت بردارند و همانطور كه به دولت انتقاد ميكنند و ميگويند در كجاها اشتفاه كرده است به اشتباهاتي كه در مشي سياسي آنها وجود دارد هم اعتراف كنند و بگويند كه قبلا آقاي موسوي هم اشتباه كرد كه ادعاي تقلب در انتخابات كرد و مردم را به حضور در خيابان تشويق كرد تا اينگونه احساس رعايت انصاف پيدا شود و دلها به هم نزديكتر شده و زمينه حضور آنها در عرصه سياسي كشور فراهم شود.
وي در پايان به جوانان مجمع نيروهاي خط امام توصيه كرد فعاليت حزبي خود را به عنوان يك وظيفه ديني ادامه دهند و اجازه ندهند ناملايمات سياسي موجب نااميدي آنها شود و به تقويت مباني فكري و اعتقادي خود بپردازند و براي هر عمل سياسي خود يك توجيه فكري داشته باشند.