x
کد خبر: ۱۰۸۵۹۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۴ - ۰۸ خرداد ۱۳۸۹

شيرين عبادي بی جواب ماند

فارس: يكي از مخالفان جمهوري اسلامي از پاسخگويي به سوال يك شهروند آلماني طفره رفت.
"چگونه است كه كشورهاي غربي كه طرفدار حقوق بشر هستند، در برابر ديكتاتوري هاي عربي در خاورميانه سكوت مي كنند؛ چون از هم پياله هاي خودشان هستند، ولي مدام روي نقض حقوق بشر در ايران دست مي گذارند؟ به اين دليل فكر نمي كنيد جوايز حقوق بشري كه طي سال هاي گذشته به ايرانيان تعلق گرفته، نظير جايزه نوبل، جنبه سياسي دارد؟ "

اين پرسشي بود كه يك شنونده صداي آلمان (مقيم لندن) از شيرين عبادي پرسيده است.

عبادي كه سوابق جان نثاري براي سلطنت پهلوي، حمايت از بهائيت و نامزدي جايزه صلح نوبل از سوي گروهك تروريستي منافقين را در كارنامه خود دارد، از پاسخ به اصل سؤال طفره رفت و گفت: بايد بگويم متاسفانه نقض حقوق بشر در همه جا ديده شده است. ما نمي توانيم وضعيت تبعيض آميز زنان را در كشورهايي مانند عربستان ناديده بگيريم. يا نمي توانيم نسبت به وضعيت اسفناك مردم بي پناه غزه بي تفاوت باشيم. يا نمي توانيم كشتار مسلمانان در چين را از ياد ببريم. يا نمي توانيم چشم بر زندان هايي مانند گوانتانامو و ابوغريب ببنديم. اما بايد توجه داشته باشيم كه نقض حقوق بشر در آمريكا يا اسرائيل يا عربستان سعودي توجيه كننده نقض حقوق بشر در بقيه كشورها، از جمله ايران، نيست و ايران نمي تواند بگويد چون آن ها مرتكب نقض حقوق بشر مي شوند، پس ايران هم حق دارد مرتكب نقض حقوق بشر بشود.

يكبار ديگر سؤال را بخوانيد و با پاسخ تطبيق بدهيد. رسوايي جنايت هاي آمريكا و اسرائيل در گوانتانامو يا ابوغريب عالمگيرتر از آن است كه يكي مثل شيرين عبادي بتواند انكار بكند، بنابراين به تعارف فقط اسمي از آنها مي برد اما سؤال را بي پاسخ مي گذارد و آن اينكه "كشورهاي غربي حامي ديكتاتورها در خاورميانه چرا مدام روي نقض حقوق بشر در ايران دست مي گذارند و به امثال شما جايزه مي دهند؟! "

به عبارت روشنتر، چه وجه مشتركي ميان يك سلطنت طلب دو آتشه مثل خانم عبادي - كه تا مرز اوباش خواندن ملت انقلابي و دفاع از كشتار آنها توسط رژيم پهلوي پيش رفت - و ديكتاتورهايي چون حسني مبارك، ملك عبدالله دوم، و سران ديكتاتور و خيانت كار رژيم سعودي وجود دارد كه هر دو طيف در ايران و در كشورهاي منطقه مشتركا از سوي آمريكا و انگليس و اسرائيل مورد حمايت قرار مي گيرند؟ و عجيب اينكه خانم عبادي از پاسخ سؤالي به اين روشني طفره مي رود.

به گزارش كيهان، شيرين عبادي در پاسخ به پرسش ديگري پيرامون فعاليت حزبي و سياسي مدعي شد: من مدافع حقوق بشر. من فعال سياسي. من در اين ارتباط همواره از افرادي دفاع كرده ام كه ممكن است با عقايد آنها موافق نبوده باشم. اما تا حدي كه مي توانستم كمك شان كرده ام كه بتوانند صحبت شان را بكنند. در اين ارتباط هم از سلطنت طلب دفاع كرده‌ام كه سلطنت طلب نيستم، هم از مجاهد [تروريست‌هاي منافق] دفاع كرده ام كه با عقايد آن ها موافق نيستم، هم از كمونيست‌ها دفاع كرده‌ام كه كمونيست نيستم، هم از بهائي ها دفاع كرده‌ام كه بهايي نيستم و ... بنابراين، اين كه من از چه افرادي دفاع مي‌كنم، صرفاً برمي‌گردد به اعتقاد من به آزادي بيان و نه هم راهي و هم سويي من با آن ها. تفاوت يك فعال سياسي با مدافع حقوق بشر هم در همين است. من هرگز قصد ندارم وارد فعاليت هاي سياسي بشوم(!)

عبادي در اين بخش هم توضيح نمي دهد كه آيا مشكل مجاهدين [تروريست هاي منافق] و سلطنت طلبان و بهايي ها عقايد آنها بوده كه خانم عبادي تكليف احساس كرده از آنان دفاع كند يا در واقع اين 3 طيف (قبل و بعد از انقلاب) جزو ناقضان اصلي حقوق ملت ايران بوده اند و در كنار آنها ايستادن، عين نقض حقوق بشر است؟!

البته پيوند خانم عبادي با شبكه ولي نعمتان سلطنت طلب، بهايي و منافقين بر كسي پوشيده نيست و به عنوان يك مثال كوچك مي توان به اظهارات خانم الهه هيكس(شريف پور) استناد كرد كه اعلام كرد خانم عبادي به واسطه عبدالكريم لاهيجي (وكيل مدافع گروهك تروريستي منافقين) شناسايي و به واسطه وي (هيكس) براي دريافت جايزه نوبل نامزد شده است. با اين اوصاف آيا مي توان توقع داشت امثال شيرين عبادي از غير تروريست هاي منافق و بهايي ها و سلطنت طلبان حمايت كند؟!
نظر شما
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"