|
پس از گذشت 8 سال شهلا هنوز نمیداند چه سرنوشتی خواهد داشت و پرونده وی با وجود اصرارهای خانواده لاله سحرخیزان برای اجرای سریع حکم قصاص نفس- اعدام- هنوز در مرحله استیذان رئیس قوهقضائیه متوقف است. شهلا که به گفته وکیل خرمشاهی در شرایط بد روحی و روانی بهسر میبرد در نامهای به رئیس قوهقضائیه خواستار تعیین تکلیف نهایی خود شد.
وطن امروز: کابوسهای شبانه در زندان «شهلا» را بر آن داشت تا در نامهای به رئیس قوه قضائیه خواستار تعیین سرنوشت قضایی خود شود.
«شهلا» وقتی 32ساله بود از آبانماه سال 81 به خاطر قتل لاله سحرخیزان همسر ناصر محمدخانی بازداشت شد و تاکنون در زندان بهسر میبرد. بنا به گزارش پرونده، 17 مهرماه سال 81 وقتی 2 کودک پسر از مدرسه به خانهشان در ساختمان 46 خیابان گلنبی حوالی میدان کتابی رفتند با دیدن پیکر بیجان و خونآلود مادرشان پلیس را در جریان قرار دادند.
لاله سحرخیزان در غیاب بچهها و همسرش که به خاطر اردوی تیم پیروزی در آلمان بود بهطرز فجیعی به قتل رسیده بود. تجسسها نشان داد قاتل آشنا بوده و انگیزهای غیر از سرقت داشته تا اینکه راز همسر صیغهای ناصرمحمدخانی فاش شد و تیم تحقیق خود را در برابر زنی به نام «شهلا» دید.
شهلا در آبانماه همان سال بازداشت شد و تا 11 ماه خود را بیگناه دانست تا اینکه در شب بارانی وقتی ناصر را نیز در زندان دید و با وی در محوطه پلیس آگاهی تهران قدم زد با گریه جزئیات جنایت هولناکش را فاش کرد.
همان شب شهلا در صحنه قتل لاله به بازسازی دقیق چگونگی قتل پرداخت و به مواردی اشاره کرد که نهتنها با صحنه جنایت مطابقت داشت بلکه هنوز از چشم پلیس دور مانده بود. شهلا بارها و بارها پیش از انتقال به زندان قتل لاله را شرح داد و ادعا کرد با در دست داشتن کلید خانه عصر روز پیش از قتل، برای کنجکاوی به خانه قربانی رفته و تصور داشت همسر و بچههای ناصر شب میهمان خانه دوستشان هستند و ناگهان با بازگشت آنها غافلگیر شده و در خانه زندانی شده است. شهلا گفت که شب در جایی پنهان بود که هیچ کس وی را نمیدید و در بازسازی صحنه قتل نیز محل اختفای خود را نمایش داد که ادعایش را تایید میکرد.
این زن تا صبح در خانه لاله مانده و همه گفتوگوهای لاله با دوست خانوادگیشان به نام مهرنوش که میهمان آن شب بود را شنیده و صبح وقتی قربانی در خانه تنها مانده برای جنایت وسوسه شده است. پس از این اعترافات وحشتناک، دیگر هیچگاه شهلا قتل را به گردن نگرفت و ادعا کرد در قتل هوویش دخالتی نداشته است. بیش از 30 قاضی پس از صادر شدن حکم قصاص نفس- اعدام- از سوی قاضی جعفرزاده به مطالعه این پرونده قطور پرداخته و شهلا با اکثریت آرای قضات با محکومیت قطعی حکم مرگ خود روبهرو شد.
نامهای به رئیس قوه قضائیه
پس از گذشت 8 سال شهلا هنوز نمیداند چه سرنوشتی خواهد داشت و پرونده وی با وجود اصرارهای خانواده لاله سحرخیزان برای اجرای سریع حکم قصاص نفس- اعدام- هنوز در مرحله استیذان رئیس قوهقضائیه متوقف است. شهلا که به گفته وکیل خرمشاهی در شرایط بد روحی و روانی بهسر میبرد در نامهای به رئیس قوهقضائیه خواستار تعیین تکلیف نهایی خود شد.
وکیل شهلا در اینباره گفت: موکلم در شرایط بد روحی ناشی از بلاتکلیفی است تا اینکه هفته گذشته در تماسی با من اعلام کرد میخواهد نامهای به آیتالله لاریجانی بنویسد که من نظر مساعدی نداشتم اما وی برای نخستین بار و تنها به خاطر بار زیاد فشارهای روحی، خودسرانه این نامهنگاری را انجام داده است.
وی افزود: در متن نامه شهلا نوشته که از 8 سال پیش در زندان است و بارها حکم صادره درباره وی نقض و تایید شده است. وی از کابوسهای شبانه در زندان گفته و اینکه هر شب میترسد و خواسته در مرحله استیذان حکم قصاص وی کارها زودتر انجام شود تا یا سرنوشتش یکسره شود و حکم به اجرا درآید یا نقض شود.
شهلا در نامهاش تاکید کرده دیگر طاقت ندارد و نمیتواند در این بلاتکلیفی قضایی بهسر ببرد.