با فشار چين تاجيكستان كوچكتر شد!
روزنامه تهران امروز نوشت:
در آخرين روزهاي تابستان سالجاري بخشي از سرزمينهاي تحت حاكميت جمهوري تاجيكستان در سكوتي رسانهاي به جمهوري خلق چين الحاق گرديده است. اين مسئله با تاخيري چند روزه، طي روزهاي اخير رسانهاي گشته است. بر اين اساس اعلام شده است كه در روز 29 شهريور سالجاري در حضور مقامات عاليرتبه نظامي دو كشور بيش از يك درصد از خاك تاجيكستان از اين كشور جدا و به جمهوري خلق چين افزوده شده است. پارلمان ملي تاجيكستان نيز در ماه مرداد با راي خود بر اين جداسازي مهر تاييد زده بود. بدينترتيب 1142 كيلومتر مربع از از وسعت 143 هزار كيلومتري تاجيكستان كاسته شده است. اين تبادل سرزميني بازتابهاي متفاوتي در داخل و خارج تاجيكستان ايجاد كرده است. آنچه كه در اين نوشتار كوتاه مورد بررسي قرار خواهد گرفت بررسي اين مسئله از منظر جغرافياي تمدني ايران در منطقه آسياي مركزي است.
تحليل رخداد
تاجيكستان يكي از كشورهاي واقع در آسياي مركزي و هممرز با جمهوريهاي قرقيزستان، ازبكستان، افغانستان و چين است كه از سال 1991 بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به عنوان كشوري مستقل اعلام وجود كرده است. اين كشور از نظر تاريخي و تمدني يكي از زيرمجموعههاي ايران فرهنگي محسوب ميگردد كه در مقاطعي از تاريخ جزئي از امپراتوريهاي گسترده ايراني از جمله هخامنشيان و سامانيان بوده است. همپيوستگي و ارتباطات سياسي، جغرافيايي و فرهنگي با ايران تا سال 1826 و تصرف آن توسط روسيه ادامه داشته است. از اين زمان تاجيكستان به بخشي از امپراتوري گسترده روسيه و سپس اتحاد جماهير شوروي تبديل ميشود. در دهههاي آغازين روي كار آمدن كمونيستها، تلاش ايرانيان در تبعيدي همچون ابوالقاسم لاهوتي كه در دوشنبه زندگي ميكردند در تاسيس جمهوري تاجيكستان در داخل شوروي كارگر افتاد. اما همچنان بخش عمدهاي از شهرها و مناطق تاجيك زبان در جمهوريهاي ازبكستان و قرقيزستان باقي ماندند.
مناقشات مرزي
پس از فروپاشي شوروي ترتيبات مرزي ميان جمهوريها به صورت پيشين باقي ماند و تاجيكها نه تنها نتوانستند مناطق مورد ادعاي خود را بازپس گيرند بلكه به دليل فقدان توان كافي دولت اين كشور در برابر قدرت دولتهاي همسايه همواره با ادعاهاي مرزي همسايگان خود (بهغير از افغانستان) مواجه گرديدند. اين مسائل حتي باعث وقوع مناقشات مرزي چند ساله ميان تاجيكستان و ازبكستان در حد فاصل سالهاي 1992 تا 1997 شد به نحوي كه سرانجام پس از پنج سال سرزمينهاي حائل ميان دو كشور به ميدان ميني تبديل شد كه هنوز آثار و تبعات آن پابرجاست. اما چندي بعد چينيها نيز كه از آغاز اعلام استقلال جمهوري تاجيكستان، روابط بسيار گسترده اقتصادي و سياسي را با اين كشور آغاز كرده بودند با استناد به روابط تاريخي خود با روسيه تزاري بر اساس توافقنامه «مرغيلان نو» در سال 1884 مدعي حاكميت بر بخشي از سرزمينهاي تحت حاكميت تاجيكستان شدند. جالب آنجاست كه اين ادعاي چينيها شامل 20 درصد از كل سرزمين تاجيكستان بود.
سياستهاي موازي چين
چينيها بهطور همزمان براي دستيابي به ادعاهاي سرزميني و نيز تبديل تاجيكستان به يكي از بازارهاي مصرف خود، از يكسو به افزايش كمكهاي اقتصادي و مالي به تاجيكستان دست زدند و از سوي ديگر بر حجم فشارهاي سياسي خود بر اين جمهوري كوچك افزودند. در حوزه اقتصادي حجم مبادلات طرفين از 755 ميليون دلار در سال 2007 به يك ميليارد و 250 ميليون دلار در سال 2010 رسيد. بدينترتيب نيمي از سرمايهگذاريهاي مالي و اقتصادي چين در آسياي مركزي به تنهايي در تاجيكستان سرمايهگذاري شده است. در همين زمان تعداد شركتهاي بزرگ چيني در اين كشور سير صعودي به خود گرفته و چينيهاي مهاجر و كارگر هم به اقليتي قابل توجه در تاجيكستان تبديل شدهاند. خط راهآهن چين –تاجيكستان اقدام اقتصادي قابل توجه ديگر چينيها طي ساليان اخير بوده است. پس در زماني كه تاجيكستان به عنوان كشوري دور افتاده و فاقد جاذبههاي سياسي و اقتصادي كافي براي كشورها و قدرتهاي مهم منطقهاي (مانند روسيه، ايران و تركيه) و فرامنطقهاي (آمريكا و اتحاديه اروپا) محسوب ميشود اين چين بوده است كه توانسته است از خلأ حضور دولتهاي رقيب براي افزايش حضور و پيشبرد منافع خود در اين كشور استفاده كند.
واكنشهاي داخلي
در خصوص توافق صورت گرفته هنوز كشورهاي منطقه واكنش خاصي از خود نشان ندادهاند اما در سطح داخلي شاهد ابراز مواضع متفاوت و كاملاً متضادي هستيم. از يكسو دولت اين كشور اين توافق را نوعي پيروزي قلمداد كرده است و از سوي ديگر احزاب اپوزيسيون و منتقد دولت اين اقدام دولت را تقبيح كردهاند. در همين زمينه و در حمايت از اين مسئله «همراه خان ظريفي» وزير امور خارجه تاجيكستان در برابر رسانههاي همگاني اعلام كرده است منطقه مورد ادعاي چين كه از سالهاي دور بر سر آن اختلاف بود، حدود 28.5 هزار كيلومتر مربع يعني 20 درصد خاك تاجيكستان است، در حاليكه طبق توافق صورت گرفته ميان دو كشور تنها حدود يك هزار كيلومتر در اختيار چين قرار ميگيرد لذا بايد اين توافق را نوعي پيروزي براي دولت به حساب آورد. همچنين سهراب شاريپوف، مدير مركز مطالعات استراتژيك رياستجمهوري تاجيكستان، اين توافق را نوعي گام به پيش ارزيابي كرده است و افزوده است: «مناقشه مرزي بر سر بخش شرقي تاجيكستان در گسترههاي منطقه خودمختار گورنو- بدخشان به 100 سال پيش برمي گردد. اگر چين (طي جنگ داخلي دهه 1990) نيروهايش را به خاروگ فرستاده بود، هيچكس در تاجيكستان در برابر آنها مقاومت نميكرد. در آغاز چين بر سر انتقال 28,500 كيلومتر مربع پافشاري ميكرد اما دست آخر ما تنها 1,100 كيلومتر مربع را واگذار كرديم. اگر ما اين سرزمين را (اكنون) واگذار نميكرديم، قادر به مقاومت در برابر فشار چيندر آينده نميبوديم.»اما در مخالفت با اين موضوع برخي از رسانهها و شخصيتهاي تاجيك نيز اعلام موضع كردهاند. روزنامه امروزنيوز با لحني انتقادي در يادداشتي، قضاوت در مورد واگذاري بيش از يكهزار كيلومتر مربع از خاك اين كشور به چين را به تاريخ سپرد. نويسنده اين سرمقاله ادامه داده است كه در بيست سال آينده مقامات امروزين تاجيكستان چه جوابي را به سوالات منتقدين خواهند داد؟ همچنين محيالدين كبيري رهبر حزب رنسانس اسلامي تاجيكستان، گفته است كه اين عهدنامه ناقض ماده هفت قانون اساسي است و هشدار داده است كه اين رويه ميتواند به آنجا بينجامد كه ساير كشورها هم مناقشات بر سر قلمرو را با تاجيكستان را شروع كنند. يكي از مورخين برجسته تاجيك بهنام حاتمه عليف نيز در مقالهاي نوشته است كه تاجيكستان اكنون مجبور به رويارويي با مناقشات مرزي پيچيده تري با ازبكستان و قرقيزستان خواهد بود.
چشم انداز پيش رو
بدينترتيب بايد گفت غفلت ساير قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي نسبت به تحولات و وقايع موجود در تاجيكستان باعث نوعي يكه تازي و نفوذ و حضور بلامنازع براي چين در اين كشور شده است. اين مسئله براي ايران كه تاجيكستان به نوعي ادامه گستره جغرافياي تمدنياش از منظر تاريخي – فرهنگي محسوب ميشود داراي اهميت بيشتري بايد باشد و به نظر ميرسد در عرصه سياست خارجي نياز به نوعي بازنگري براي اهميت قائل شدن بيش از پيش در قبال تحولات موجود و مرتبط با كشورهاي آسياي ميانه بايد بود. اما براي تاجيكها پيامد احتمالي ديگر افزايش و تقويت ادعاهاي مرزي توسط دولت ازبكستان در برابر تاجيكستان خواهد بود. اقدام پارلمان و دولت تاجيكستان، ازبكها را مصرتر براي پيگيري ادعاهاي مرزي خود خواهد كرد و در رابطه با چين نيز اين امكان وجود دارد كه چينيها پس از مدتي بخشي ديگر از ادعاهاي خود را براي جداسازي قسمتي ديگر از خاك تاجيكستان مجدداً مطرح كنند.