سیلی مقاومت‌ به اصحاب‌ابن‌تیمیه

فارس، پیروزی ارتش سوریه در القصیر به اعتراف دوست و دشمن، یک برهه جدید را در تحولات سوریه آغاز کرده است. نیکلاس برنز، معاون اسبق وزارت امور خارجه آمریکا در دوران بوش پسر و استاد دانشگاه هاروارد و همچنین حامی سرسخت شورشیان سوریه، در یادداشتی که در «بوستون گلوب» منتشر کرده است، به صراحت تاکید کرده که بحران سوریه وارد فاز جدیدی شده و شرایط به‌سود ارتش سوریه تغییر کرده است. وی بر این باور است که از این پس باید آمریکایی‌ها با قدرت بیشتری در مساله سوریه ورود کنند چرا که «آمریکا تنها امید شورشیان است.»

وزیر خارجه فرانسه هم اذعان کرد: «القصیر هدف مهمی محسوب می‌شود زیرا هنگامی که به موقعیت جغرافیایی آن می‌نگریم متوجه می‌شویم که بازپس‌‌گیری این شهر به پیشروی‌های ارتش سوریه کمک شایانی می‌کند.» البته منظور اصلی «لوران فابیوس» از این صحبت آن بوده است که باید کمک بیشتری به شورشیان سوریه شود. دولت متبوع فابیوس به‌همراه بریتانیا از اصلی‌ترین حامیان مصوبه‌ای بود که اخیرا اتحادیه اروپا تصویب کرد و به کشورهای این حوزه اجازه داد که برای شورشیان سوریه کمک‌های تسلیحاتی مستقیم ارسال کنند.

فابیوس افزود: «سیطره ارتش سوریه بر القصیر به سبب عدم توازن سلاح میان نیروهای نظامی سوریه و مخالفان است. در حال حاضر نوعی عدم تعادل درباره دسترسی به سلاح وجود دارد. اسد هواپیما و دیگر تسلیحات در اختیار دارد و شورشیان به منابع تسلیحاتی مشابهی دسترسی ندارند. این مشخص می‌کند که چرا القصیر سقوط کرد.»

از سوی دیگر، جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید هم با تمام توان به محکوم کردن عملیات موفقیت‌آمیز ارتش سوریه در القصیر پرداخته است: «ایالات متحده با قوی‌ترین کلمات ممکن حمله رژیم اسد به القصیر را محکوم می‌کند که منجر به کشتار تعداد نامعلومی از شهروندان شد و باعث رنج شدید انسانی شده است.»

وی همچنین مدعی شده است که پیروزی ارتش سوریه در القصیر با کمک ایران و جنبش حزب‌الله لبنان حاصل شده است.

از سوی دیگر، بنابر گزارشی که «روسیا الیوم» منتشر کرده است، در اوج نبرد در القصیر، روسیه از صدور بیانیه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت حمله ارتش سوریه به القصیر ممانعت به عمل آورده است تا بار دیگر ثابت کند که مسکو با تمام قدرت پشت سر حکومت اسد ایستاده است.

در همین شرایط، پایگاه صهیونیستی دبکا، پایگاهی که به منابع نظامی و اطلاعاتی اسرائیل نزدیک است، به‌صراحت از پیروزی ارتش سوریه در القصیر به‌عنوان یک «پیروزی حماسی» یاد کرده است. شبکه دوم تلویزیون اسرائیل نیز سقوط شهر القصیر را ضربه شدیدی برای معارضان سوری دانسته و اعلام کرد که این محور به عنوان محور اصلی و راهبردی برای افراد مسلح استفاده می‌شد. رسانه‌های صهیونیستی از مدت‌ها قبل در حال القای این مساله بوده‌اند که سکان نبرد در القصیر، در دستان حزب‌الله لبنان است.

با این اظهارنظرها، تردیدی نمی‌ماند که موازنه قوا کاملا به‌نفع ارتش سوریه و نیروهای وفادار به بشار اسد تغییر جدی کرده است.

* واکنش جبهه غربی به تغییر موازنه قوا چه خواهد بود؟

با تغییر آشکار توازن قوا در سوریه به نفع حکومت قانونی این کشور از یک‌سو و به بحران کشیده شدن وضعیت داخلی ترکیه به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های منطقه‌ای حکومت بشار اسد، به‌نظر می‌رسد وضعیت به‌طور کامل در حال چرخش به‌نفع محور مقاومت است.

اما سوال اصلی آن است که واکنش جبهه دشمنان مقاومت به این تغییر موازنه چه خواهد بود؟ بدیهی است که جبهه غربی – عربی در این مسیر دو راه پیش رو دارد:

اول، پذیرفتن واقعیت جبهه نبرد و تلاش برای رسیدن به توافق با حکومت سوریه و کاهش آتش فتنه در این کشور؛

دوم، افزایش ارسال سلاح برای مخالفان سوری و در نتیجه، تشدید نبرد با هدف تغییر وضعیت فعلی به‌نفع شورشیان.

آنچه از مواضع مقامات غربی بالاخص نیکلاس برنز و لوران فابیوس برمی‌آید این است که جبهه دشمنان مقاومت احتمالا مسیر دوم را تعقیب خواهد کرد. این بدان معناست که سیل جدید سلاح برای تروریست‌ها در راه خواهد بود. اما به هر حال، موازنه تسلیحاتی به‌نفع نیروهای دولتی باقی خواهد ماند. چرا که هرچقدر هم سلاح برای شورشیان ارسال شود، برتری در حوزه دو نیروی هوایی و دریایی برای ارتش سوریه محفوظ خواهد بود. روس‌ها اثبات کرده‌اند که اجازه ایجاد منطقه پروازممنوع بر فراز سوریه را نمی‌دهند.

بنابراین، به‌نظر می‌رسد غربی‌ها باز هم آزموده را خواهند آزمود و اجازه نمی‌دهند این جنگ فرسایشی به پایان برسد.

* کنفرانس ژنو

در شرایطی که هنوز معلوم نیست که شورشیان سوریه در کنفرانس ژنو شرکت می‌کنند یا نه و همچنین تاریخ این کنفرانس چه زمانی است، پیروزی‌های ارتش سوریه در صورت برگزاری این کنفرانس، یقینا دست برتر را به حکومت سوریه خواهد بخشید.

از سوی دیگر، پیروزی‌های اخیر نظام سوریه در عرصه نبرد، احتمال تن دادن شورشیان به مذاکره را خواهد کاست چرا که طبعا آنها زمانی حاضر به حضور بر سر میز مذاکره خواهند بود که کارت‌های متعددی برای بازی در اختیار داشته باشند.

* قوای سلفی

بی‌تردید می‌توان گفت پیروزی اخیر ارتش سوریه در القصیر، به‌معنای پیروزی مقاومت اصیل در برابر جریان جعلی سلفی‌گری است.

محور مقاومت با این پیروزی به خوبی نشان داده است که با وجود حمایت همه‌جانبه قدرت‌های منطقه‌ای از جریان سلفی در نبردهای سوریه، توان به خاک مالیدن بینی این جریان مبتنی بر عقاید خشک‌مغزان را دارد.

کسانی که روشن کردن کولر را برای زنان حرام می‌دانند و قلب سرباز سوری را از بدنش خارج کرده و می‌جوند، آرامگاه بزرگان دین را تخریب می‌کنند و تنها هنرشان کشتار است، ضربه محکمی دریافت کرده‌اند که باید آن را سیلی محکم پیروان مقاومت بر چهره کریه پیروان «ابن‌تیمیه» دانست.

با این حال، بدیهی است که هرکس حاضر باشد میدان نبرد را به نفع مذاکره ترک کند، سلفی‌ها حاضر نیستند و باقی می‌مانند تا به خیال رفتن به بهشت، عازم جهنم شوند.

اگر روزی شورشیان سوری راهبرد مذاکره را بپذیرند، نیروهای سلفی دردسری جدی برای آنها خواهند بود چرا که نه به منطق تن می‌دهند و نه جز زبان گلوله، زبان دیگری می‌فهمند.

به هر روی، بازی در سوریه در حال تغییر به‌نفع دولت و مردم این کشور است. شورشیان سوریه اگر زودتر پای میز مذاکره نیایند تنها به تخریب بیشتر زیرساخت‌های کشور خود و همچنین کشته شدن بیشتر شهروندان سوری کمک می‌کنند. راه‌حل بحران سوریه، تنها سوری – سوری است.