x
کد خبر: ۲۳۰۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۴ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۵

مشارکتی ها هم شبیه ملی-مذهبی ها می شوند

خبرخودرو:الان طوری شده است که رب و شامپو را با تانکر و بشکه وارد می کنند و در ایران فقط توی قوطی یا شیشه می کنند و می فروشند .یا موتور سیکلت و وسائل دیگر را، ما مدیریت توسعه بلد نیستم، مدیریت تولید بلد نیستیم، این را باید با سرمایه گذاری خارجی یاد بگیریم.

به گزارش مهر در نشست "چه باید کرد" حزب مشارکت که با سخنرانی محسن امین زاده معاون سابق وزارت خارجه کشورمان برگزار شد حضور داشته و حاشیه هایی چنین را برای مخاطبین جالب توجه دیده است:

-وقتی وارد سالن می شوم، کسی دارد گزارش می دهد، با صدای بلند و آمار و ارقام ...: "با کارهای احمدی نژاد و سهام عدالت، سهامداران بورس ایران به 30 میلیون نفر می رسند، این خیلی خطرناک است، چون بورس شدیدا به عوامل سیاسی حساسیت دارد و التهاب سیاسی فورا به التهاب اقتصادی تبدیل می شود..." آقای میدری! پس شما برای هفته یک راه حل اثبانی هم پیدا کنید وبیاورید برای این سهام عدالت.... این را "مزروعی" می گوید و بعد ختم جلسه را اعلام می کند.جلسه "چه باید کرد" قرار بود ساعت پنج و نیم تشکیل شود ولی تاخیر مرسوم و دلسوزی برای حاضران باعث می شود تا درهای سالن را باز کنند ، در سالن ، جلسات تحلیل اقتصادی مشارکت برقرار بود و سهم کنجکاوی و گوش تیزکردن خبرنگار "مهر" از این جلسه، همین سه سطر نخست این حاشیه بود...!

-محمود حجتی ، صفدر حسینی، میدری، مزروعی، شریف زادگان و ...تیم اقتصادی مشارکت ، پشت میز کنفرانس هستند، وقتی می خواهم از یکی از وزرای سابق شماره بگیرم ، اسم و شماره مرا می خواهد و جواب جالبی می دهد: من هم باید خبرنگار را بشناسم!

-محسن امین زاده، معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه در زمان خاتمی ، سخنران نشست " چه باید کرد" است. مشارکتی های وزارت خارجه ای، قطعا با بقیه مشارکتی ها فرق می کنند، تلفیقی مبهم و شاید هم ظریف از "اصلاح طلبی و محافظه کاری".

-امین زاده محور سخنرانی اش را از روی مانیتور لپ تاپ اش مرور می کرد. بعد از پایان سخنرانی ، امین زاده تا 40 دقیقه به سئوالات متنوع و حاشیه ای حاضران جواب می داد.

- گرچه امین زاده از جمله چهره های اصلی حزب مشارکت بود ولی بر اساس یک سنت قدیمی که مقرر می داشت کارکنان وزارت خارجه نباید عضو احزاب و گروههای سیاسی باشند، امین زاده از عضویت در مشارکت استعفا داد.

-حدود 50 نفر برای شنیدن سخنان امین زاده به سالن آمدند، مراسم مشارکتی ها کم کم شبیه مراسم ملی-مذهبی ها می شود! میانگین سنی شرکت کنندگان به شدت بالا رفته است و دو ردیف اول صندلی ها، پیر مردهای تقریبا بالای پنجاه هستند.

-سخنرانی امین زاده که تمام می شود، هیچ کس کف نمی زند، معاون سابق خرازی با لبخند از مجری مراسم می پرسد: مطبوعاتی که نمی شود این؟ خبرنگارها که نیستند؟!

-قسمت مهم و جالب سخنرانی امین زاده در واقع بعد از سخنرانی اش آغاز می شود و چند نفر از حاضران پیش او می روند و حرفها و سئوالات و البته جوابهای صریح تر مثل : یکی از بازیگران مخرب سیاست خارجی در زمان خاتمی ، صداوسیمای لاریجانی بود، تندروهای ایران و آمریکا به داد هم می رسند، آمریکا الان این مشکل را دارد که کدام الگو و جایگزین را به عنوان بدیل القاعده در منطقه معرفی کند و ...

-امین زاده در بخشی از این سخنان حاشیه ای به نظرسنجی اخیر در آمریکا اشاره می کند که حدود 30 درصد از مردم امریکا ، ایران را به عنوان دشمن اصلی خودشان می شناسند، وی گفت: این بی سابقه و البته خطرناک است.

-معاون سابق امور خارجه گفت : استرالیا به قول حزب اللهی ها واقعا نوکر آمریکاست. وقتی ما رفته بودیم استرالیا، همین استرالیایی ها به ما گفتند که ما می دانیم تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران است، اما مواظب باشید این هسته ای کار دستتان ندهد.

استرالیا به قول حزب اللهی ها واقعا نوکر آمریکاست، وقتی ما رفته بودیم استرالیا، همین استرالیایی ها به ما گفتند که ما می دانیم تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران است، اما مواظب باشید این هسته ای کار دستتان ندهد

-یکی از سئوالات حاضران در مورد تحرک و کنشی بودن سیاست خارجی احمدی نژاد در مقایسه با سیاست انفعالی و واکنشی خاتمی بود، امین زاده در این مورد گفت:ما اعتقاد داریم هرچه دشمن کمتر باشد، بهتر است. تندروترین بازیگر عالم شدن چیز خوبی نیست، کمک مادی و معنوی دولت خاتمی به حماس بی سابقه بود ولی الان کمکهای عادی به فلسطین در بوق و کرنا می شود.

-امین زاده در بخشی از این حواشی افزود : فرودگاه امام(ره) الان بدترین فرودگاه عالم شده است. هیچی ندارد، هیچ هواپیمای درست و حسابی آنجا نمی نشیند، شاید فقط از فرودگاههای افغانستان بهتر باشد. آمریکا هرجا منافعش ایجاب کند، از دیکتاتوری و هرجا منافع اش ایجاب کند از دموکراسی حمایت می کند. یکی از مطالعات کلان آمریکایی ها بعد از سقوط شاه ایران این بود که به رژیم های هوادار خود در منطقه، هشدار و مشاوره دادند تا به سرنوشت شاه دچار نشوند، از جمله شاه حسین اردن که رفتارش بسیار تغییر کرد

- خبرنگار سیاسی "مهر" می افزاید : در پایان مراسم، یک مرد میانسال پیش امین زاده آمد و با هیجان و ناراحتی گفت: خصوصی سازی یعنی غارت بیت المال! امین زاده بلافاصله گفت: اصلا این را قبول ندارم! و شروع به بیان تجربه اش از اقتصاد و رونق اقتصادی چین کرد. امین زاده گفت: چین دنیا را با خود شریک کرده است و به خاطر این شراکت آباد شده است. خاتمی جرات نکرد این کار را بکند، خاتمی جرات نکرد بنزین را ملی کند یا بلیط هواپیما در ایران را با قیمت بین المللی اش هماهنگ کند تا ناوگان هوایی کشور بازسازی شود.

-یک میانسال دیگر، امین زاده را اینطور نصیحت کرد که : مردم اول به شکمشان فکر می کنند! شما به این توجه نکردید و شکست خوردید.

-امین زاده در بحث داغی که آخر جلسه شکل گرفته بود به طور مفصل در مورد سیاست چین حرف زد و از ورود بی سابقه چین به بازار ایران انتقاد کرد: الان طوری شده است که رب و شامپو را با تانکر و بشکه وارد می کنند و در ایران فقط توی قوطی یا شیشه می کنند و می فروشند یا موتور سیکلت و وسائل دیگر را، ما مدیریت توسعه بلد نیستم، مدیریت تولید بلد نیستیم، این را باید با سرمایه گذاری خارجی یاد بگیریم.

-یکی از حضار از امین زاده در مورد احتمال حمله نظامی آمریکا سئوال می کند، وی پاسخ می دهد:"خیلی بعید است، آمریکایی ها واقعا نمی خواهند با ما درگیر شوند".

-ظاهرا امین زاده هم جزو آن دسته از مدیران است که از مرداد ماه 84 به مدت 4 سال مرخصی بدون حقوق گرفته اند !

نظر شما
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"