چند نکته درمورد تشویق بهتر بچهها
روزنامه آرمان: يكي از راههاي رشد شخصيت در انسانها تشويق است. تصور اينكه چگونه انسانها ميتوانند بدون تاييد موفقيتها و تواناييهايشان براي خود ارزش قائل شوند، تصوري بيهوده است. اگر چه همه ما از قدرت تشويق و اهميت آن بر سلامت روان آگاهي داريم، ولي در بعضي خانوادهها تشويق تبديل به كالايي ناياب شده است. بچهها بايد تشويق شوند تا احساس خوبي نسبت به خويش داشته باشند، طي يادگيريهاي جديد به انجام فعاليت مورد نظر دلگرم و تحريك شوند، حس لياقت و داشتن كفايت در آنها رشد كند و اطرافيان را از توانييهايشان كه جزئي از كل خود آگاهي آنهاست مطلع سازند. بچهها در حالي كه براي انجام كاري كوشش ميكنند و مهارتهاي جديد در آنها رشد مييابد، نياز به توجه بزرگسالان دارند.
به اين رفتار مورد انتظار آنها در اصطلاح باز خورد ميگويند. براي انجام كارهايي مثل شناكردن، دوچرخه سواري، خواندن و نقاشي كردن اگر تلاش كودك شناخته شده و تاييد شود و براي بهبود كارهايش به او كمك شود، به هنگام سختتر شدن همين تمرينها، باز هم احساس خوبي در زمينه ادامه آنها دارد. هر توفيق جديد باعث رشد تدريجي احساس اعتماد به نفس در آنان ميشود و آنها را از تواناييهايشان آگاه ميسازد. تشويق غذاي روح و روان است و براي پيش بردن كار، بسيار ضروري است. اگر كودك ما در حوزهاي خاص توانايي و استعداد دارد، حتما آن را شناسايي كنيم. تشويق، باعث ايجاد پشتكار و ميل به تمرين بيشتر در او شده و كودك را نسبت به رشد توانايياش دلگرمتر ميكند تا حدي كه آن توانايي جزئي از خود آگاه او ميشود. برخي از والدين تا اندازهاي با اين عقيده مخالفند، ولي دست كم بايد به آنها گفت كه شناخت توانايي بچهها كار غلطي نيست. ما به عنوان يك انسان نياز داريم كه ضعفها و تواناييهاي خود را بشناسيم و بتوانيم از طريق شناخت آنها شخصيت خود را با آگاهي واقعبينانهتري رشد دهيم.
چگونه تشويق كنيم
نخستين قانون تشويق اين است كه اين كار را بهطور واقعي و حقيقي انجام دهيم، نه ظاهري و دروغين. براي آنكه تشويق موثرافتد، بايد خالص باشد و خالصانه بيان شود. اگر ميخواهيم وقت بچهها را هدر دهيم و با رشد آنها مقابله كنيم از نوعي تشويق توام با رياكاري وتعاريف غير واقعي و تعارفي استفاده كنيم.
اگر بچهها متوجه شوند كه جمله كارت خوب است عزيزم! را به شكلي غير ارادي و بدون هرگونه احساس واقعي بر زبان آوردهايم، دچار نا اميدي و ناراحتي شديدي ميشوند. كودكان در اين مواقع فكر ميكنند كه واقعا از موفقيتهايشان خوشحال نشده و به آنها توجهي نداريم. اگر هنگام تشويق، احساس كنند كه منظور واقعي ما تشويق آنها نبوده است، رفتارمان را اينگونه تعبير ميكنند كه تلاش كردهايم با اين حرفها احساس خوبي نسبت به كاري كه حتي خودش هم مطمئن نبوده كه بتواند درست انجام دهد، در او ايجاد كنيم. اين تشويق به جاي اينكه منجر تقويت اعتماد به نفس در او بشود، آن را از بين خواهد برد. براي اينكه كودكمان را رياكارانه تشويق نكنيم جملاتي را به كار ببريم كه با من شروع ميشود، مثل من فكر ميكنم واقعا تمام تلاش خودت را براي تحقيق مدرسهات انجام داده اي.
يا من دوست دارم وقتي امروز دوستت براي بازي با تو آمد، اسباب بازهايت را به او بدهي. در نتيجه وقتي صحبتهاي خود را با من شروع ميكنيم تشويق ما بيشتر جنبه واقعي پيدا ميكند. زيرا واقعي بودن اساس تشويق درست است و دلايل مهم و عمدتا دقيق استفاده با جملاتي كه با من شروع ميشود اين است كه اين نوع جملات مشخص ميكنند ما در حال بيان نظر و احساس شخصي خود نسبت به رفتار كودك هستيم و بر اساس ارزشهايي كه نزد خودمان اعتبار دارد آن را تفسير ميكنيم و وقتي ميگوييم عالي است!، كارت را بسيار عالي انجام دادي در واقع نشان دادهايم كه بچههايمان را با معيارهايي قطعي و عمومي، مثل خوب بودن و يا بد بودن و موفق شدن يا شكست خوردن ميسنجيم.