|
جام جم آنلاين: در منطقه حجون شهر مكه، قبرستاني است كه شرافت و غربتش، هر دو، پهلو به پهلوي بقيع ميزند. قبرستاني كه به واسطه بزرگوار آرميده در آن، ابوطالب نام گرفته است و نهتنها او، كه تعدادي از نزديكان و بستگان پيامبر گرامي (ص) در آن جاي گرفتهاند. شايد يگانهترين آنان و همين طور غريبترينشان خديجه (س) باشد.
اگر بخواهي درباره اين بانوي بزرگوار خبري در منابع و متون اسلامي بيابي و اغلب آنها را در موضوعات مختلف تاريخ، سيره، تفسير و ... زير و رو كني، نميتواني بيشتر از انگشتان دست، روايت و حديث پيدا كني و اين در حالي است كه از بعضي ديگر همسران رسول مكرم (ص)، كروركرور خبر مييابي. اينجاست كه ميفهمي اين بانوي شريف
ملالي نيست اگر شواهد زيادي از حضرتش به ما نرسيده يا نرساندهاند و يا نخواستهاند كه برسانند همان تعداد اندك خبر وارده، فضايل مناقبي در شرافت، كرامت، سخاوت، عفت
در زمان جاهليت كه تردامني و بيمبالاتي زنان، امري عادي مينمود، پاكدامني و حياي مثالزدنياش موجب شد كه «طاهرهاش» خوانند. بعد از آنكه نور رسالت، خانهاش را درخشان ساخت، «اولين بانوي مؤمن» (2) لقب گرفت.
در راه انجام رسالت الهي همسر و مرادش از بذل جان و مال دريغ نكرد تا آنجا كه حامل وحي، جبرئيل روحالامين، سلام پروردگارش را به او رساند و خود نيز به او تحيت فرستاد. (3) به همين دليل است كه او يكي از چهار زن برگزيده طول تاريخ بشر است.4 اما شايد والاترين ويژگي كه او را دستنيافتني كرده است، مقام مادري يگانهمخلوق خداوندي، حضرت فاطمه زهرا (س) باشد. نكته ظريف اينجاست كه رسول اعظم (ص) تا زمان حيات اين بانوي بزرگ همسر ديگري اختيار نكرد و اين ماجرا درباره امام علي (ع) و حضرت فاطمه هم صادق است.
درست است كه خديجه كبري (س) در عين مهجوريت و غربت، با ديگر همسران نبي اكرم (ص)