x
کد خبر: ۶۲۱۲۹
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۰ - ۲۵ آبان ۱۳۸۷

طلاق به خاطر يک قوطي آبميوه!

اعتماد: زني جوان به خاطر اينکه همسرش وقتي او بيمار بوده برايش آبميوه نخريده بود با تشکيل پرونده يي در دادگاه خانواده خواستار جدايي از او شد.

به گزارش خبرنگار ما صبح روز گذشته اين زن که رامونا نام دارد همراه شوهرش رامين در شعبه 268 دادگاه خانواده حاضر شد تا به طور توافقي از او جدا شود.

در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده رامونا ماجراي آشنايي اش با رامين و ازدواج با او را اين طور شرح داد؛ حدود پنج سال قبل از طريق دوستي مشترک با هم آشنا شديم. دوستي ما دو سال ادامه داشت و تقريباً بيشتر ساعات شبانه روز در کنار هم بوديم يا تلفني صحبت مي کرديم. اما به تدريج با هم دچار اختلاف شديم و تصميم گرفتيم به رابطه مان پايان دهيم. اما اين جدايي مدت زيادي طول نکشيد و پس از چند ماه دوري از هم، هر دو به اين نتيجه رسيديم که بهترين فرد براي زندگي با هم هستيم.

سرانجام تصميم گرفتيم با هم ازدواج کنيم. اما مشکلات کاري رامين و فوت اقوام او باعث شد ازدواجمان دو سال به تاخير بيفتد. بعد از رفع اين مشکلات چند ماه قبل بالاخره پاي سفره عقد نشستيم و زندگي مشترک مان را آغاز کرديم. چند ماه اول زندگي مان به خوبي سپري شد اما پس از مدتي متوجه شدم شخصيت رامين نسبت به گذشته تغيير کرده است.

زن جوان ادامه داد؛ رامين قبلاً محبت زيادي به من داشت و کافي بود فقط با او تماس بگيرم تا خودش را به من برساند اما از وقتي که با هم ازدواج کرديم او کمتر به من اهميت مي دهد. من از اين موضوع مدتي رنج مي کشيدم تا اينکه بيمار شدم. با شوهرم به پزشک مراجعه کرديم و دکتر معالجم پس از معاينه مصرف آبميوه را به من توصيه کرد.

وقتي از مطب دکتر بيرون آمديم من از رامين خواستم همان طور که دکتر گفته برايم آبميوه بخرد اما او در حالي که از وضعيت بدي که داشتم مطلع بود اين کار را نکرد و گفت فقط بايد دارو مصرف کنم و به آبميوه نيازي ندارم. من حرف هاي دکتر را به او يادآوري کردم اما شوهرم باز هم به من بي توجهي کرد. من هم در حالي که تب بالايي داشتم به خانه پدرم رفتم.

وقتي ماجرا را براي والدينم تعريف کردم آنها که از ابتدا با ازدواج من و رامين مخالف بودند مرا سرزنش کردند. من هم از همان روز تصميم گرفتم از شوهرم جدا شوم. پس از آن با رامين تماس گرفتم و از او خواستم تا به طور توافقي از هم جدا شويم. او نيز که پس از چهار سال ارتباط با من متوجه اختلاف مان شده بود با پيشنهادم موافقت کرد.

پس از رامونا، رامين طي اظهاراتي گفت؛ من اوايل فقط به قصد دوستي با رامونا در ارتباط بودم اما با ادامه يافتن ارتباط مان مجبور شدم با او ازدواج کنم. حالا پس از چند سال به تفاوت هايي که بين مان وجود دارد، پي بردم و براي جدايي از همسرم آماده ام.

پس از صحبت هاي اين زوج قاضي حسن عموزادي پرونده را براي بررسي به واحد داوري ارجاع داد.

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"