x
کد خبر: ۶۶۱۴۱
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۹ - ۰۱ دی ۱۳۸۷

گفتگو با خانواده خبرنگار عراقي

اين روزها خبرسازترين فرد و معروفترين خبرنگار کسي نيست جز خبرنگار عراقي که کفش هاي خود را به سمت رييس جمهور امريکا پرتاب کرد .

گروه خبري صدا وسيما مصاحبه اي با خانواده اين خبرنگارعراقي انجام داد تا ضمن آشنايي بيشتر با وي و خانواده اش، ابعاد و انگيزه اين اقدام مشخص شود .

زيدي که خانواده اي معمولي همچون ديگر شهروندان بغدادي دارد در حاشيه رودخانه دجله که از مرکز بغداد عبور مي کند و به باب الشرجي هم نزديک است ، زندگي مي کند .

آپارتماني سه طبقه که از بيرون داراي نماي خوبي است که ما را به داشتن تصويري مناسب از خانواده وي اميدوار کرد ، البته منظور تصويربرداري مناسب است ، اما چشمتان روز بد نبيند آپارتمان که نه ، مخروبه اي داراي راه پله هاي تاريکي که هر جنبنده اي را واژگون مي کند .

به دليل نداشتن برق و روشنايي راه پله اين آپارتمان بسيار تاريک و ظلمات بود ،البته خوشبختانه نور چراغ هاي دوربين مسيرمان را کاملا روشن کرد و توانستيم را همان را براي رسيدن به واحدي که خانواده زيدي که شامل يک خواهر و دو برادر و چند بچه قد و نيم قد بود، بيابيم .

قبل از ورود به ساختمان تعدادي از اعراب که معلوم بود از بستگان زيدي هستند مشغول نصب پوستر بزرگي از زيدي بر روي ساختمان بودند که در آن شعاري با اين مضمون نوشته شده بود : صاحبان غيرت کجاييد ، امروز روز شماست .

تا ما را ديدند شروع به شعار دادن همزمان با پايکوبي شبيه رقص عربي کردند و همان جملات روي پوستر را باهم زمزمه کردند ، زنها هم از طبقات بالا شروع به هلهله نمودند .

اتاق زيدي را با زنجيري که بر در ان بسته بودند محافظت مي کردند ، البته چيز خاصي نيست چون در منزل زيدي قفلي نداشت به هميت دليل زنجيري بر دريچه آن مهار کرده بودند تا در نبود زيدي آسيبي به وسايلش نرسد و يا نرسانند .

خواهر و دو برادر زيدي ( ضرغام و عدي ) که سن و سالي هم از آنها گذشته بود مقابل ما نشستند و البته جمعيتي شامل هفت تا 15 نفر هم وارد اتاقي که در آن بوديم و حدود چهار در پنج متر بيشتر نبود وارد شدند که بعد از چيدن دوربين ها شايد اين تعداد بيشتر هم شد اما با توصيه و خواهش تصويربردارمان جمعيت اتاق کمتر شد ، انها متوجه شدند که درکادر دوربين نخواهند بود .

اولين سوال را پس از نصب ميکروفن ها و استقرار دوربين ها در محل خودشان از خواهرزيدي پرسيدم که چرا زيدي به سمت بوش حمله کرد ؟

او که کمي هم از ديدن دوربين راحت و راضي به نظر نمي آمد ، به خاطر برادرش درخواست ما را براي مصاحبه پذيرفت و به سوالات ما پاسخ داد .

وي به اولين سوال ما درباره چرايي حمله منتظر زيدي به بوش گفت : اين يک امر واضح و روشن است که چرا برادرم به بوش حمله کرد .

بوش انسان اشغالگري است و کشور ما را اشغال کرده است ، عراق را به خرابه اي تبديل نموده ، کودکان را يتيم و زنان را بيوه کرده است .

او جوانان عراقي را کشت و ساختارهاي عراق را از بين برد .

براي عراق چه مانده است ؟ جز اينکه الان هم تمام منابع زيرزميني عراق را غارت مي کنند ، وقتي وضع اينطور است، چه انتظاري از منتظر داريد ؟

سوال دوم را هم از خواهر زيدي پرسيدم . چرا او به سمت بوش کفش پرتاب کرد و او را سگ خطاب کرد ؟

وي پاسخ داد در عراق و در بسياري از کشورهاي جهان پرتاب کفش و کلمه سگ بدترين عمل و بدترين فحش به يک فرد است و مطمئن هستم بوش لايق اين عمل و عبارات بود .

سوال سوم خودم را از برادر بزرگتر ضرغام زيدي پرسيدم ، زيدي با پرتاب کفش به سمت بوش نفرت و انزجار خودش را از بوش نشان داد ، آيا اين نفرت درميان ديگر جوانان عراقي هم وجود داره ؟ او گفت : اين احساسات و آرزوي هر جوان عراقي است زيرا زيدي تنها يک جفت کفش به سمت بوش پرتاب نکرد چرا که 28 ميليون کفش به سمت بوش پرتاب شد .

از او پرسيدم که بوش گفته برادرشما به دنبال معروفيت بوده و به همين دليل اين کار را کرده ،آيا با بوش موافقيد ؟ اين طور نيست بلکه معروفيت اين موضوع به خاطر نفرت مردم از بوش و امريکاست و به همين دليل اين اقدام در جهان صدا کرد و زيدي معروف شد .آيا اگر اين کفش به سمت فرد ديگري غير از بوش پرتاب مي شد اينگونه مي شد ؟ نه بلکه در آن صورت زيدي را حتي ملامت هم مي کردند و نه تنها اينگونه نشد بلکه همه ملت ها در جهان اسلام و عرب و حتي مردم آمريکا از اين موضوع استقبال کردند .

برادر ديگر زيدي که از چهره برافروخته اش مشخص بود که از دستگيري زيدي نگران و ناراحت است ، صحبت هاي برادرش را اينگونه تکميل کرد : اگر منتظر به دنبال شهرت بود مي توانست راه ديگري را انتخاب کند ، او شاعر است و مي توانست در آنجا خطبه حماسي بخواند و شايد اين خطبه در تاريخ ماندگار مي شد و در ذهن همه انسانهايي که دوستدار شعر و ادبيات هستند باقي مي ماند ، اما منتظر همه اين خطبه ها و شعرها را در دو جمله خلاصه کرد .

او به بوش هنگام پرتاب کفش هايش گفت : اين بوسه خداحافظي است و بعد تاکيد کرد که اين انتقام عراقي هاست ،اي سگ ...

وي ادامه داد : منتظر مي توانست براي شهرت طلبي در نقطه نزديکتري به بوش استقرار يابد و نزديک تريبون باشد ، چون از آنجا بهتر

مي توانست کفش هايش رابه صورت بوش بکوبد و دماغ او را بشکند ، اما عکس العمل زيدي غيرمنتظره بود .

درسته که مي توانست از بوش راجع به جنايت هايش سوالات سختي بپرسد اما منتظر وقتي مسئله توافق نامه و مسخره کردن مردم را از زبان بوش شنيد ، تاب نياورد و بصورت ناگهاني اين عمل را انجام داد .

منتظر فردي شهادت طلب است ، و بي گدار به آب نمي زند ، او عاقل و باهوش است ، مگر مي شود انساني خودش را به هلاکت بياندازد ، منتظر کاملا از روي عقل و آگاهانه اين کار را انجام داد .

وي ادامه داد : آمريکا ، ببخشيد منظورم مردم آمريکا نيست ، منظورم سياست آمريکاست ، سياستي که با همه ملت ها دشمني دارد ، سياست نيرنگ و يک بام و دو هوا و اين سياستمداران در صد سال اخير چهره خودش را درجنگ هاي داخلي افغانستان پس از سرنگوني شوروي سابق ، بمب هيروشيما ، جنگ ويتنام نشان داده است ، مردم جنوب لبنان از اين سياست ستم ديده اند ، حضور امريکا در سومالي موجب ناارامي ها در تنگه عدن مي شود و کشتيهاي کشورهاي ديگر به خطر مي افتد و انچه در عراق مي گذرد و مشکلاتي که با ايجاد محدوديت براي سوريه و ايران فراهم کرده است .

اينها همه از سياست هاي نيرنگ آميز آمريکاست .

عدي برادر کوچکتر منتظر زيدي فرد آگاهي به نظر مي رسد از او شغلش را مي پرسم و مي گويد با يکي از شبکه هاي عراقي همکاري مي کند و هم خبرنگاري و هم تصوير برداري در برنامه هاي خبري انجام مي دهد .

سوال بعدي را هم از او مي پرسم .

آيا ميان اين اقدام زيدي با توافق نامه هايي که آمريکا به عراق تحميل کرده ارتباطي وجود دارد ؟

شکي نيست که منتظر اين موافقتنامه رو رد مي کنه ، اما اين موضوع تنها عامل حمله او به سمت بوش نيست ، پنج سال اشغالگري ، احساسات او را برانگيخته است .

منتظر مي ديد که خيابانهاي عراق پر از خون جوانان عراقي است .

عراقي ها به آساني کشته مي شوند و سربازان آمريکايي خونشان را با چکمه هاشان لگدمال مي کنند و از جنازه آنها با قهقهه و خنده عبور

مي کنند ،

سر خون عراقيها شرط بندي مي کنند و حرمت دختران عراقي را هتک مي کنند .

وي برافرخته و عصباني از عملکرد نيروهاي آمريکايي ادامه مي دهد : منتظر چگونه در برابر قتل مردان در برابر چشم کودکانشان ، سکوت کند او چگونه وقايع زندان ابو غريب را ، رسوايي محموديه که سربازان امريکايي به دختر عراقي تجاوز و اورا به قتل رساندند و سپس خانه اش را به آتش کشيدند ، فراموش کند .

اين مسائل براي منتظر بسيار سنگين است . اگر يک مرد آزاده امريکايي هم بود همين کار را انجام مي داد . من معتقدم هر انسان شرافتمندي

مي تواند از چنين روشي براي بوش و پدرش استفاده کند .

خواهر منتظر از اخلاق حسنه او مي گويد که چقدر مهربان بود و با ادب .

منتظر خيلي غيرتمند و ميهن دوست بود و براي احقاق حق عصباني هم مي شد .

برادرش ادامه مي دهد که منتظر براي جوانان عراقي الگو شده است . در فلوجه روز بعد از اتفاق زيدي تظاهراتي شد که نيروها و سربازان آمريکايي تجمع کنندگان اين تظاهرات ضد آمريکايي را محاصره کردند و در اين ميان جواني کفش خود را به سمت سربازان آمريکايي پرتاب کردد و بقه مردم هم کفش هاي خود را به سمت سربازان آمريکايي پرتاب کردند .

بله ، منتظر نخستين فردي بود که به سمت رييس جمهور امريکا کفش پرتاب کرد اما به نظر مي رسد که با ادامه سياست هاي امريکا در منطقه و جهان پرتاب کفش به سمت امريکايي ها همچنان ادامه خواهد داشت 257/124

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"