مرگ دختر 15 ساله در هالهای از ابهام
ایسنا: در پي مرگ دختري 15 ساله در ميان شعلههاي آتش، پروندهاي در شعبه ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران به جريان افتاد.
ساعت 18 پنج شنبه ماموران كلانتري 113 بازار طي تماسي با قاضي حسين اصغرزاده بازپرس كشيك قتل پايتخت، وي را در جريان مرگ دختري 15 ساله به نام سپيده در ميان شعلههاي آتش در يك منزل مسكوني قرار دادند كه بلافاصله بازپرس جنايي با صدور دستورات قضايي لازم خواهان كشف حقيقت حادثه شد.
بررسيهاي اوليه نشان داد كه آتش سوزي بر اثر اشتعال بنزين رخ داده و در زمان وقوع حادثه دو پسر به همراه سپيده و خواهرش در منزل حضور داشتهاند.
به دنبال بازداشت سه متهم و ارجاع پرونده به شعبه دوم بازپرسي (ويژه قتل) دادسراي امور جنايي تهران هر سه نفر به نامهاي مهدي، ميثم و سحر در مقابل بازپرس جنايي حضور يافتند و تحقيق از آنها صورت گرفت.
مهدي كه 26 سال سن داشته و به كراك اعتياد دارد به بازپرس جنايي گفت: خواهرم چند وقت قبل از همسرش جدا شد اما من با او ارتباط داشتم. روز پنجشنبه به خانه او رفتم و چند ساعت بعد ميثم به همراه سحر و سپيده به آنجا آمدند. چون قرص خورده بودم، اعصابم خرد بود به همين خاطر اجازه نميدادم ميثم و سحر و سپيده از خانه خارج شوند. بعد با ميثم درگير شدم و صورتم زخمي شد. سپس صورتم را شستم و از خانه خارج شدم. در زمان حادثه هم حضور نداشتم.
پس از اظهارات متناقض و مبهم مهدي، بازپرس ويژه قتل از ميثم تحقيق كرد كه اين متهم گفت: من و سحر حدود سه هفته پيش با هم آشنا شديم. خواهر سحر بسيار عصبي بود و به همه فحش ميداد. روز پنج شنبه با سحر و سپيده به خانه دوستم رفتيم. وقتي خواستيم بيرون بياييم، مهدي اجازه نداد. بعد از رفتن مهدي، از خانه خارج شديم و زماني كه برگشتيم سپيده خودش را در خانه آتش زد.
به دنبال اظهارات اين متهم، سحر 19 ساله مورد تحقيق قرار گرفت و به بازپرس ويژه قتل گفت: دو سال قبل، پدر و مادرم از هم جدا شدند. سپيده از سن 12 سالگي از خانه فرار ميكرد. مدتي بود كه پيش پدرمان زندگي ميكرديم اما او فقط بلد بود درب خانه را روي ما قفل كند تا در خانه زنداني باشيم. چند بار موفق شديم از طبقه دوم فرار كنيم. سپيده دو بار خودكشي كرد و روز پنج شنبه هم وقتي با ميثم به خانه دوستش رفتيم، يك ظرف بنزين برداشت و در حالي كه به همه فحش ميداد، بنزين را در خانه پاشيد. از آنجا كه صاحبخانه شيشه مصرف ميكرد، فندك او وسط اتاق روشن بود. به محض ريختن بنزين، خانه آتش گرفت و من از ترس داخل يكي از اتاقها رفتم. بعد ميثم آمد و من را نجات داد اما سپيده سوخت.
وي اضافه كرد: سپيده از صبح از هر كدام از دوستانش كه با او تماس ميگرفتند، حلاليت ميطلبيد. سپيده اعصاب درستي نداشت.
در پي اظهارات اين متهم، پدر و مادر متوفي نيز حضور يافتند و با اعلام شكايت از سه متهم، خواستار كشف حقيقت حادثه شدند.
قاضي اصغرزاده با اشاره به اين پرونده در گفتوگو با ايسنا تصريح كرد: رد پاي طلاق و عدم تربيت صحيح فرزندان در شكل گيري اين حادثه تلخ به وضوح نمايان است.
وي افزود: وقتي يك پدر، تنها راه مراقبت از فرزندانش را زنداني كردن آنها ميداند نبايد توقعي جز فراري شدن آنها و وقوع حوادث بعدي داشت.
با صدور قرار قانوني براي هر سه متهم از سوي بازپرس شعبه دوم بازپرسي (ويژه قتل) دادسراي ناحيه 27 تهران، پرونده جهت تكميل تحقيقات از جمله روشن شدن علت حضور متهمان ومتوفي در خانه دوست ميثم در اختيار ماموران اداره دهم آگاهي تهران قرار گرفت.