x
کد خبر: ۷۹۶۶۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۰۱ تير ۱۳۸۸

مهريه نوعروس به جاي ديه مادرشوهر

ايران: نوعروسي كه همزمان با يك مشاجره خانوادگي، مادرشوهر بيمارش را به باد كتك گرفته بود، پس از مرگ وي محكوم به پرداخت ديه شد.

براساس محتويات موجود در پرونده، هفته گذشته زن جواني به نام «بانو» با مراجعه به دادگاه تجديدنظر استان تهران، ضمن ارائه دادخواستي خواستار تقسيط ديه مادرشوهرش شد.

وي در اين باره گفت: مدت كوتاهي پس از ازدواج متوجه دخالت‌هاي بيجاي مادرشوهرم در زندگي مشترك‌مان شدم. بر سر اين موضوع نيز بارها با مادرشوهرم مشاجره و درگيري داشتم. تا اين‌كه ديگر جانم به لبم رسيده و تحمل دخالت‌ها و زخم‌زبان‌هايش را نداشتم. سرانجام ميان ما مشاجره و درگيري شديدي رخ داد كه از شدت عصبانيت او را كتك زدم و مهره كمر و دنده‌اش شكست.

آن روز از شدت ترس به خانه مادرم پناه بردم. وقتي شوهرم از محل كار برگشت، موضوع را با او در ميان گذاشتم. فكر مي‌كردم وابستگي و علاقه همسرم به حدي است كه از من نيز حمايت مي‌كند اما برخلاف تصوراتم شوهرم مرا به خانه راه نداد و به كمك مادرش شتافت. چند روزي منتظر ماندم تا همسرم براي آشتي پيشقدم شود. اما در كمال ناباوري متوجه شدم مادرش از من شكايت كرده است. بنابراين پس از حضور در دادگاه به درگيري و ضرب و شتم اقرار كردم.

پس از صدور قرار مجرميت، از سوي قاضي مجتمع قضايي بعثت به پرداخت 10 درصد ديه كامل زن مسلمان و 600 هزار ريال جزاي نقدي محكوم شدم. اين در حالي است كه مادرشوهرم بر اثر سرطان جان سپرده است. حكم نيز قطعي بوده و براي اجرا به دادسرا ارسال شده است. اما من هيچ پولي براي پرداخت ديه مادرشوهر مرحومم ندارم و همسرم نفقه‌اي به من نمي‌دهد. خانواده فقيرم نيز نمي‌توانند كمكم كنند، بنابراين قادر به پرداخت ديه نيستم و تقاضا دارم ديه مادرشوهرم قسطي شود شايد بتوانم آن را بپردازم. چرا كه فرزندانش به هيچ عنوان حاضر به اعلام رضايت نيستند.

قاضي دادگاه پس از شنيدن اظهارات نوعروس فرزندان پيرزن را به دادگاه فراخواند. شوهر «بانو» - متهم – به دنبال اطلاع از خواسته‌ همسرش گفت: وقتي به خواستگاري «بانو» رفتيم، درباره وضعيت بيماري وخيم مادرم صحبت كردم. بعد هم از او و خانواده‌اش خواستم هر چه زودتر مقدمات ازدواج را فراهم كنند. چرا كه مادرم آرزوي ازدواج تنها پسرش را داشت و دلش مي‌خواست پيش از مرگش مرا در لباس دامادي ببيند. اما متأسفانه «بانو» زني عصباني و تندخو است به طوري كه هيچ حرفي را بي‌جواب نمي‌گذارد. به قول خودش مي‌خواست گربه را دم حجله بكشد كه اين اتفاق افتاد. من هم تا آخر عمر نمي‌توانم بدرفتاري همسرم را با مادر بيمارم فراموش كنم. او حسابي دل مرا شكسته است. به هيچ عنوان نيز او را از خانه بيرون نكردم بلكه به حالت قهر خانه را ترك كرده است. دادگاه خانواده تهران نيز وي را محكوم به تمكين و بازگشت به خانه كرد. با اين حال همسرم مهريه 300 سكه طلايش را به اجرا گذاشت و دادگاه خانواده تهران مرا محكوم به پرداخت قسطي مهريه كرد.

حالا هم با قطعي شدن حكم حاضرم مهريه‌اش را بپردازم. بنابراين ديگر همسرم تنگدست نيست و با دريافت مهريه‌اش مي‌تواند ديه مادرم را يكجا بپردازد. بدين ترتيب قضات پس از بررسي احكام قضايي، ادعاي اعسار و ناتواني زن جوان را نپذيرفته و وي را محكوم به پرداخت ديه مادر شوهر كردند.

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"