جنگ مدرن به روايت سرلشگر صفوي
دستيار و مشاور عالي فرمانده معظم كل قوا گفت: هر آزمون و خطايي به دشمن فرصت ميدهد و تکرار آن از نيروي مدافع يک مغلوب بزرگ ميسازد؛ از اينرو بايد آن را شناخت و ابزارهاي موثر براي مقابله با توان دشمن را به کار گرفت.
به گزارش ايلنا، سردار سرلشگر سيد رحيم صفوي در سومين كنفرانس ملي انجمن علمي فرماندهي و كنترل ايران، با تشريح شرايط رخداد جنگ افزود: جنگ عبارت است از تحميل اراده بر دشمن در زماني که ديپلماسي و اقدامات سياسي و روشهاي ديگر تاثيرگذار نباشد و يا اصولاً طرفين درگيري قائل به استفاده از ابزاري غير از جنگ نباشند. در فضاي کنوني دنيا و به ويژه در هزاره سوم ميلادي بهکارگيري روشهاي سياسي رنگ و شکل و جلوه خاصي گرفته و ديپلماسي توسط قدرتها فقط در زماني مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد که آنها بخواهند قدرت، توان و عطش خود را به رخ ديگران بکشانند.
وي ادامه داد: در اين شرايط همه چيز طرف مقابل زير محک و در چارچوب بررسيهاي مختلف است؛ بهطوريکه اگر تشخيص داده شده تواني در طرف مقابل و حريف وجود دارد به هر طريق اين توان مهندسي بايد کماثر شود و اگر مورد پذيرش قرار نگرفت، ابتدا از ابزارهاي سياسي و بينالمللي و ثانياً با استفاده از ابزارهاي جنگي و رزمي با او برخورد ميشود.
مشاور عالي فرمانده كل قوا تغييرات در مفهوم و ماهيت قدرت را پديدهاي جديد و بسيار جدي در نظام بينالملل و تاثيرگذار اصلي در محيط امنيت بينالملل دانست و افزود: نشانه اين تغيير و تحول در گزارش موسوم به گزارش 2025 شوراي امنيت ملي آمريكا به اين صورت آورده شده است: "نظام بينالملل در آستانه تغيير و تحولات جدي قرار دارد و اين پيشبيني وجود دارد كه تا سال 2025 دگرگونيهاي متعددي در حوزههاي بينالمللي، منطقهاي ملي و... اتفاق بيفتد".
وي ادامه داد: به نظر ميرسد در نظام جديد جهاني الگوهاي برخورد قدرت نرم و قدرت فرهنگي، فراتر از جهتگيريهاي ژئوپلتيكي و ژئواستراتژيكي در حال عمل كردن است؛ يعني برخوردها جنبه تمدني و فرهنگي و ژئواكونوميكي پيدا كرده است و قدرتهاي مسلط جهاني هم تلاش ميكنند با ملاحظه اين نگرش، معماري و مهندسي امنيت جديد جهاني را تنظيم كنند.
سرلشگر صفوي منطقه جنوب غرب آسيا، شامل كشورهاي پاكستان، افغانستان، ايران، تركيه، عراق، سوريه، فلسطين اشغالي، لبنان، اردن، يمن و ساير كشورهاي جنوبي خليج فارس را كانون توجه قدرتهاي جهاني و تنشهاي امنيتي در چند دهه آينده و احتمالا تغيير در ساختار سياسي برخي از اين كشورها دانست و سختترين اين نوع تنشها را در منطقه جنوبغرب آسيا، بروز جنگ عنوان كرد.
وي با اشاره به برخوردهاي قدرتهاي سلطهگر در راستاي اهداف سياسيشان و انجام تهديدات، توسط اين قدرتها، افزود:
قدرتهاي سلطهگر همواره ديگران را تهديد و اگر اثر نداشت با حمله متوقف ميکنند و از اينرو هر روز به افزايش قدرت و آمادگي خود ميپردازنند؛ به طوريکه ميتوان اينگونه بحث کرد که افزايش قدرت از اصول مسلم زندگي سياسي آنهاست و همواره به دنبال توانمندترساختن خود هستند و انديشهاي که دارند و شعار محوري که مطرح ميکنند مطابق با همين طرز تفکر است که معتقدند « هر کس توانمندتر است شانساش براي رسيدن به پيروزي بيشتر است ».
دستيار و مشاور عالي فرمانده معظم كل قوا ادامه داد: در شرايط فعلي و پس از دوران جنگ سرد نيز اين طرز تفکر دستخوش تحولاتي شد که بر اساس اين برداشت که توانمندي را قدرت زرادخانهها و توانمنديهاي فيزيکي و عملياتي ميدانست، تغيير پيدا كرد و گفته شد « توانايي در دانايي است و هر کس داناتر است، شانس او براي پيروزي بيشتر است»، زيرا آنها معتقدند دانايي منبع قدرت است و به تعبير شاعر پارسيگو « توانا بود هر که دانا بود ».
وي شعار محوري و برداشت جديد براي دستيابي به قدرت در غرب و شرق بر اساس نظريه قدرت وبر را پايه افزايش قدرت و اقتدار براي سلطه، حتي از طريق نظامي دانست و اضافه كرد: با توجه به اصل مذکور و با تبيين و بررسي روشهاي دستيابي به اين موضوع، تئوريپردازان به اين نتيجه رسيدند که اين طرز تفکر و تلقي به الزامات ويژهاي نيازمند است که بايد به آن و با وجود آن به دانايي دست يافت.
صفوي يکي از اين الزامات اصلي و بسيار تعيينکننده در افزايش دانايي در نيروهاي مسلح را سامانه فرماندهي و کنترل دانست که با وجود آن اين امر حياتي ممکن ميشود و سطح و وضعيت نيروها به شدت افزايش مييابد.
دستيار و مشاور عالي فرماندهي معظم كل قوا در ادامه گفت: نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران نيز بايد در اين عرصه وارد شوند و با تدابير و برنامهريزيها و سازماندهيهاي لازم از اين پديده شگرف بهره ببرند تا مشکلات و معضلات مختلف کاهش يابد و کم شود و اين در شرايطي که دشمنان نظام جمهوري اسلامي مترصد عملي ساختن تهديدات خود هستند و آن دشمنان از توانمنديهاي خيرهکنندهاي برخوردار هستند ضرورت بيشتري پيدا ميکند؛ زيرا ارتش آنها داراي توانمنديهاي تکنولوژي بالا و داراي نيرومندي خاص است و راه چاره مقابله با اين دشمن، علاوه بر توانايي، بايد بر پايه دانايي استوار باشد؛ از اينرو سياستها بايد به گونهاي شود که اين دو موضوع در شکل و وضع کاملاً قوي و جدي و حرفهاي به وجود آيد.
در ادامه، سردار صفوي با تبيين نقش دانايي در توانمندسازي و ايجاد تسلط و ارتقاء و برتري، به تشريح محورها و پايههاي دانايي در فرماندهي و كنترل پرداخت و اظهار داشت: با توجه به دستيابي به پاسخهاي لازم، دقيق، سريع و مناسب است که فرماندهان و مسوولان عالي نيروهاي مسلح عملاً ميتوانند به تصميمات مناسب و قوي دست يابند. در شرايطي که دشمن پيچيده و قوي و نقاط قوت او نيز دچار مشکلاتي باشد و در طرف خودي نيز نابسامانيهاي وجود داشته باشد، استفاده از اين پديده امري ضروري و حياتي است.
وي در تشريح الزامات و شرايط جنگ مدرن گفت: اصولاً در جنگهاي اخير استفاده از علوم مختلف و فناوريهاي بسيار پيشرفته يکي از پايههاي اصلي و اساسي در طراحيهاي نظامي بوده است. جنگهايي که در اين مقطع زماني کوتاه شکل گرفته و به سرعت به انجام ميرسد و اثرات تخريبي و مرگبارش قبل از آنکه منتشر شود در لابهلاي اخبار کذب مخفي شده و قبل از آنکه تحليلها شروع شود به اتمام ميرسد، مسلماً نيازمند الزامات خاصي است تا با وجود آنها بتوان از عقبماندگيها و شرايطي که ايجاد ميشود جلوگيري کرد.
دستيار و مشاور عالي فرمانده معظم كل قوا افزود: اين نوع جنگ که جنگ مدرن لقب گرفته است شرايط خاصي دارد و ويژگيهاي آن به گونهاي است که بايد بر آن تسلط داشت و در پي آزمون و خطا نبود؛ زيرا هر آزمون و خطا به دشمن فرصت داده و تکرار آن از نيروي مدافع يک مغلوب بزرگ ميسازد از اينرو بايد آنرا شناخت و ابزارهاي موثر براي مقابله با توان دشمن را به کار گرفت.
صفوي از جمله ويژگيهاي جنگ مدرن را وجود تنوع گسترده از ابزار، ادوات، سلاحهاي پيچيده و کارآمد که توسط ارتشها مبتني بر روش جنگ مدرن به صورت همزمان و جداگانه مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد، دانست و به تشريح ساير ويژگيهاي جنگ مدرن پرداخت.
وي همچنين درباره برنامهريزهاي لازم و بايدهاي آن اظهار كرد: وجود سامانه فرماندهي و کنترل با توجه به اثرات مختلف آن و با عنايت به شرايط دشمن و نحوه عمل او امري ضروري و تعيينکننده و سرنوشتساز است و وجود آن مسلماً مد نظر و مورد درخواست هر فرماندهاي است.
عضو كميته علمي سومين كنفرانس انجمن علمي فرماندهي و كنترل ايران در پايان نيز به بيان اثرات بهرهگيري از سامانه فرماندهي و کنترل در مقابله با دشمن مدرن و تشريح آن پرداخت.