پارسینه: چندی پیش رضا فرجی دانا، وزیر سابق علوم اعلام کرد: «هر سال 150 هزار نفر از نخبگان ایران، کشور را ترک میکنند.» این یعنی ماهی 12 هزار و 500 نفر یا روزی 410 نفر از نخبگان کشور بدون قصد بازگشت به خارج سفر میکنند. سفر بدون بازگشتی که به گفته وزیر علوم وقت، باعث میشود «سالانه 150 میلیارد دلار» به کشورهای دیگر کمک کنیم.
این روزها رویای زندگی در سرزمینی دیگر که میگویند آسمانی رنگینتر از وطن دارد، برای خیلی ها یک آرزو شده است و برخی نیز برای رسیدن به این آرزوی خود دستمایه سوءاستفاده سودجویان قرار گرفته تا نه تنها به آرزوی خود دست پیدا نکنند بلکه در برخی موارد مال و جان خود را نیز به خطر بیندازند.
مهاجرت پدیدهای جهانی است و بسیاری از کشورها به طور مستقیم و غیر مستقیم با آن دست و پنجه نرم میکنند. برخی کشورها مبدا مهاجرت بوده و برخی دیگر نیز مقصد و در پارهای موارد هر دو.
جاذبه زندگی در کشورهای صنعتی پیشرفته برای متخصصان و اندیشمندان کشورهای اصطلاحا جهان سوم، پدیده فرار مغزها و سرمایههای فکری و نخبگان را به یک فاجعه برای مردم این کشورها تبدیل کرده است.
اما مسئله اینجاست خیل عظیم آگهیهای تبلیغاتی شرکتهای مهاجرتی در فضای مجازی آنقدر زیاد شده است که با توجه به افزایش علاقه به زندگی در آنسوی مرزها، بازار خوبی را نیز برای کلاهبراری مهیا کرده است.
واقعیت این است که وقتی در معرض تبلیغات این مراکز و سایتها قرار میگیریم، به ما اعلام میشود اگر ما یکی از هزاران نفری هستیم که به دنبال مهاجرت به خارج از کشور و بهرهمندی از زندگیای استثنایی و امکانات بیشمار این کشورها میباشیم.
این مراکز تاکید میکنند که پاسخگوی تمام نیازهای مهاجرتی فرد خواهند بود. اما در بسیاری موارد تمامی این وعده و وعیدها سرابی بیش نبوده و مالباختگان زیادی این راه را طی کردهاند.
گزارشات نشان میدهد، کمترین مبلغی که برخی از این شرکتها به بهانه کمک به مهاجرت به خارج از کشور از مردم دریافت میکنند، 30 هزار دلار برای هر نفر است. پولی که همواره بدون بازگشت میماند و متقاضیان نیز در رویا باقی میمانند.
اما دلیل عمده مهاجرت از ایران چیست؟ مهاجران بیشتر به کدام کشورها مهاجرت میکنند و در چه مشغول به چه فعالیتی میشوند؟ آیا این افراد با زندگی در آنسوی مرزها به رویای رنگین خود دست پیدا میکنند؟ مهاجرت به خارج از کشور چه مزایا و تبعاتی به دنبال خواهد داشت؟ تبعات افزایش مهاجرت ایران چه پیامدهایی را برای کشورمان در پی خواهد داشت؟
ایرانیان در حال حاضر در بیش از پنجاه کشور جهان حضور دارند که از میان این کشورها حضور ایرانیان مهاجر به ترتیب در کشورهای امریکا، فرانسه، انگلستان، آلمان، ترکیه و استرالیا بیش از دیگر نقاط جهان است.
در حال حاضر تعداد مهاجرین ایرانی در خارج از کشور طبق آمار غیررسمی تا سه میلیون نفر برآورد میشود که حدود یک میلیون نفر در آمریکا، یک میلیون نفر در اروپای غربی و اسکاندیناوی و مابقی در دیگر کشورهای جهان سکونت دارند. از نظر ویژگی جمعیتی در حال حاضر سن متوسط ایرانیان مقیم و مهاجر بین ۲۵ - ۳۲ سال بوده و اکثر آنان را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند و تقریبا جمعیت زنان با مردان مساوی است.
شاید بتوان عمده دلایل مهاجرت از کشور را انگیزه یافت شغل، زندگی راحتتر، انگیزههای سیاسی و اجتماعی، مشکلات روحی و احساسی در وطن، ادامه تحصیل و رسیدن به مدارج بالای علمی و غیره دانست.
امید به یافتن کار و موقعیت بهتر شغل در آنسوی مرزها یکی از عمدهترین دلیل مهاجرت به خارج از کشور است. در بسیاری از موارد، شخصی که میخواهد به امید یافتن کار و موقعیتی بهتر، مهاجرت کند، تصویر درستی از شرایطی که در انتظار اوست ندارد و گاهی تنها عامل این مهاجرت، جذابیتهای خیالی است که تناسبی با موقعیت و تواناییهای فرد مهاجر ندارد. البته کم هم نیستند افرادی که به خارج از کشور مهاجرت کردهاند و اکنون در شرایط شغلی عالی و کمنظیر میباشند.
به هر حال مهاجرت برای کار، پدیدهای است که در گذشته، بیشتر تابع عرضه و تقاضا و احساس نیاز برای کار بوده است؛ ولی در حال حاضر، احتیاجات منطقی جوامع، تنها عوامل مهاجرت نیستند و به همین دلیل، گاهی مهاجرت به عنوان یک بحران اجتماعی و فرهنگی مطرح میشود . در واقع، امروزه در بسیاری از موارد، نه شهر یا کشور مهاجرپذیر به این همه نیروی کار مهاجر نیازمند است و نه شهر یا کشور مبدأ از این نیرو بینیاز است .
از دست رفتن فرصتها و مهارتهای مورد نیاز شهر یا کشور و پایین آمدن تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه از مهمترین پیامدهای کشور مبدا مهاجران است. از دیگر پیامدهای افزایش این امر نیز میتوان به تهی شدن کشور از نیروی کار متخصص اشاره کرد. کارگری که در یک فن متخصص است، سرمایه آن کشور محسوب میشود و طبیعتا با مهاجرت خود هزینههای زیادی را بر اقتصاد کشور تحمیل مینماید.
فرار مغزها یا به عبارتی دیگر مهاجرت با انگیزههای تحصیلی و علمی از دیگر عوامل عمده مهاجرت ایرانیان است. دور از واقعیت نیست اگر بگوییم به طور کلی پیشرفت تحصیلی و علمی ایرانیان مقیم در کشورهای دیگر از موضوعات قابل توجه به شمار رفته و تاکنون چندین پایان نامه و رساله دکتری در این زمینه نگارش یافته است .
مهاجرت نخبگان یکی از چالشهایی است که جامعه ما از دیر باز تاکنون و به ویژه در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده است و از آن همواره به عنوان یکی از مسایل آسیبزا در جامعه یاد میشود.
بر اساس نتیجه تحقیقاتی که صندوق بینالمللی پول در سال 1999 انجام داده است، ایران در میان کشورهای در حال توسعه بیشترین میزان مهاجرت نخبگان را به خود اختصاص داده است. به طوری که نزدیک به 150 هزار نفر از بهترین جوانان و نخبگان ایرانی هر سال کشور را ترک میکنند. این صندوق همچنین در گزارش سال 2009 خود نیز اعلام که ایران در میان 91 کشور توسعه یافته و توسعه نیافته بیشترین میزان فرار مغزها را به خود اختصاص داده است. به طوری که در حال حاضر 250 هزار مهندس و فیزیکدان ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با مدارک علمی بالا در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند.
حتی بر اساس تحقیقات نهاد ملی علوم 89 درصد از ایرانیهایی که به آمریکا پرواز کردهاند، پس از اخذ مدرک دکترا در این کشور برای همیشه میمانند و اقامت میگیرند. بر اساس آمارها همچنین در سال 2011 و 2012 هم در حدود 8/48 از کل دانشجویان فارغ التحصیل لیسانس، ایران را ترک کردهاند.
چندی پیش رضا فرجی دانا، وزیر سابق علوم اعلام کرد: «هر سال 150 هزار نفر از نخبگان ایران، کشور را ترک میکنند.» این یعنی ماهی 12 هزار و 500 نفر یا روزی 410 نفر از نخبگان کشور بدون قصد بازگشت به خارج سفر میکنند. سفر بدون بازگشتی که به گفته وزیر علوم وقت، باعث میشود «سالانه 150 میلیارد دلار» به کشورهای دیگر کمک کنیم و خودمان ضرر ببینیم؛ یعنی برای هر یک دانش آموخته مهاجرت کرده، یک میلیون دلار. ضرری که باعث شده ایران در زمینه فرار مغزها در میان کشور های دنیا در رتبه دوم قرار گیرد.
و اما مهاجرت برای تحقق رویای زندگی بهتر و آزادانهتر. رویایی که بعضی اوقات به کابوسی تلخ تبدیل میشود و در مواردی نیز محقق خواهد شد. کم نبود مواردی که آنقدر زندگی در کشورهای دیگر برایشان آرزو شده بود که از راههای غیرقانونی وارد شدند و تنها زندگی در تبعیدگاهها و مرگ نصیبشان شد. سست شدن شدید ساختار و نهاد خانواده نیز یکی از تبعات مهاجرتهایی به شمار میرود که به موفقیت انجام شده است. به نحوی که خانوادههای ایرانی در محیط مهاجرت، به شدت در معرض فروپاشی قرار دارند . طبق تحقیقات، میزان طلاق در بین ایرانیان ساکن امریکا و اروپا، ده برابر میزان طلاق در ایران است.
در ماجرای مهاجرت ایرانیها به خارج از کشور، در کنار ایرانیانی که با کسب جایگاههای رفیع، زندگی موفقی را برای خود رقم میزنند، هستند کسانی که پس از مهاجرت به وضعیت از زندگی میرسند که به مراتب بسیار نامناسبتر از سطح زندگی داخل کشورشان است، اما بسیاری برای اینکه از بازگشت به وطن و اعتراف به شکست میترسند، تریجح میدهند که سایر سالهای عمرشان را در غربت بگذارنند، اما دیگران فکر نکنند که آنها به آرزوهایشان نرسیدهاند و همه چیز سراب بوده است.