اقامت نوروزی در هتل مجهز به تخته سياه!
روزنامه اعتماد: مدارس ايراني تفاوتهاي ريز و درشت بسياري با مدارس نقاط ديگر جهان دارند، يك تفاوتشان هم شايد اين باشد كه هرگز خالي از جمعيت نميمانند. ١٣ روز تعطيلات نوروز، وقتي كه كلاسهاي درس از هياهوي دانشآموزان فارغ ميشوند نوبت به كولهبارها و چمدانها ميرسد كه كنار ميز و نيمكتها جاخوش كنند.
جمع قابل توجهي از فرهنگيان تعطيلات عيدشان را در مراكز اسكان آموزش و پرورش ميگذرانند تا سفرشان با هزينهاي بسيار كمتر از اقامت در هتلها، سپري شود. فرهنگيان بسياري براي گذران تعطيلات باز هم به دامان مدارس باز ميگردند تا به ميزان هزينهاي كه ميخواهند بپردازند در يكي از چهار گروه مراكز اقامتي دستهبندي و سامان داده شوند.
يكي از برگهاي برندهاي كه سازمان و شركتها در حوزه رفاه براي كارمندانشان رو ميكنند در اختيار گذاشتن مراكز اقامتي در شهرهاي توريستي و زيارتي به خصوص در فصلهاي گردشگري است. آموزش و پرورش با يك ميليون نفر جمعيت فرهنگي زير پوشش از اين قاعده مستثني نيست اما پيكره عظيم اين سازمان سبب شده تا براي استقرار آنها در زمان سفر از تمامي امكانات موجود استفاده شود؛ از بهترين تا پايينترين كيفيت. ١٨٠ مركز رفاهي (خانههاي معلم)، ٣٠٠ اردوگاه، ٥٠ پرديس دانشگاهي، ٧٠٠ پايگاه اسكان و ١٠ هزار و ٨٠٠ كلاس درس در نوروز ٩٤ براي اسكان فرهنگيان در نظر گرفته شدهاند.
معاون رسانه وزارت آموزش و پرورش به «اعتماد» ميگويد چهار نوع مركز اقامتي در اختيار فرهنگيان، كارمندان دولت و حتي مشاغل آزاد قرار ميگيرد: «از ١٠ تا ٢٠ اسفند ثبت نام اينترنتي براي رزرو جا در اين مراكز انجام شد و ظرفيت رزرو كه ٢٠ درصد از ظرفيت اين مكانهاست پر شده است. ٨٠ درصد باقي هم ضمن مراجعه حضوري در خدمت مسافران قرار ميگيرد.
بديهي است كه اولويت ما اسكان فرهنگيان است و در صورت خالي ماندن بخشي از ظرفيت از ساير گروهها مهمان ميپذيريم كه نرخ اقامتشان با فرهنگيان متفاوت است.» به گفته رسول پاپايي چهار دسته اقامتي شامل گروه ويژه، الف، ب و ج بنا بر ميزان امكانات دستهبندي و قيمتگذاري شدهاند:
مدارس گروه ويژه: مدارسي هستند كه داراي اتاقهاي مجهز به تخت، فرش، يخچال، تلويزيون، وسايل گرمايشي و سرمايشي، پتو و بالش هستند (حمام و آشپزخانه مشترك).
مدارس گروه الف: مدارسي هستند كه داراي اتاقهايي مجهز به فرش، پتو، بالش، وسايل خنككننده و گرمازا، يخچال و تلويزيون اختصاصي هستند و حمام و آشپزخانه مشترك است.
مدارس گروه ب: مدارسي هستند كه داراي اتاقهاي مجهز به فرش، پتو، بالش، وسايل خنككننده و گرمازا هستند. يخچال، تلويزيون، حمام و آشپزخانه به صورت مشترك است.
مدارس گروه ج: مدارسي هستند كه داراي اتاقهاي مجهز به فرش يا موكت و حتيالامكان پتو بوده و يخچال، اجاق گاز و تلويزيون مشترك است.
با وجود امكانات حداقلي در مدارس گروه ج، پاپايي ميگويد كه تمامي اين مراكز در روزهاي نوروز اشباع ميشوند: «گاهي استقبال تا حدي زياد است كه مجبور ميشويم حياط مدرسه را هم براي چادر زدن برخي مراجعان در اختيارشان بگذاريم».
چند روز پيشتر خبرگزاري فارس در گزارشي از تعرفههاي اسكان نوروزي فرهنگيان نرخ «برپايي چادر در محل» را هم اعلام كرده بود: فرهنگيان شش هزار، كاركنان دولت ٩ هزار و مشاغل آزاد ١٢ هزار تومان. اما حالا پاپايي ميگويد كه تمام تلاش آموزش و پرورش بر اين است كه ظرفيتها و محدوديتهاي پذيرش را به گونهاي تقسيم كنند كه امسال خبري از برپايي چادر در مدارس نباشد.
نوروز سال ٩٣ بنا بر اعلام آموزش و پرورش ١٤ ميليون نفرروز در مراكز اقامتي آموزش و پرورش اسكان داده شدند. ميزان نارضايتي برخي از كساني كه تجربه اقامت در اين مراكز را دارند ميشود از خلال نظراتي كه در ذيل اخبار مربوط به اسكان فرهنگيان در سايتهاي خبري ميگذارند حدس زد اما با اين وجود هر ساله اين مراكز مملو از جمعيت ميشوند، جمعيتي كه مدارس را به جاي هتلها مينشانند.
پاپايي ميگويد: «ما رقيبي براي هتلها نيستيم چون نگاه اقتصادي به اين مساله نداريم. تنها تلاش داريم تا هر كاري كه از دستمان ساخته است براي همكاران فرهنگي كه قصد سفر دارند انجام دهيم. ميدانم برخي از اين كلاسهاي محل اقامت تنها مجهز به يك موكت هستند و حتي نيمي از فضاي كلاس همچنان در اشغال نيمكتهاي دانشآموزان است و از نظر امكانات مراكز ما قابل مقايسه با هتلها نيستند اما اين حداقل كاري است كه ميتوانيم براي همكارانمان انجام دهيم.» اما او همچنان اشاره ميكند كه بخشي از اين جمعيت به دليل كمبود مراكز اقامتي به امكانات آموزش و پرورش رو ميآورند يعني تنها بحث قيمت هم نيست.
وقتي چارهاي جز كلاس درس نيست
«در هيچ جاي دنيا گردشگران را در مدارس اسكان نميدهند.» آبان ماه سال جاري مديرعامل جامعه صنفي تاسيسات اقامتي استان اردبيل از تبديل مدارس به مهمانسرا و اسكان فرهنگيان و ساير گردشگران انتقاد كرد. جعفر بذري در گفتوگو با مهر با تاكيد بر اينكه جامعه صنفي تاسيسات اقامتي استان بارها اعلام كرده كه هتلها و مهمانسراهاي تحت پوشش را با تخفيفات ويژه براي فرهنگيان واگذار ميكند، گفت: «مذاكرات و مكاتبات در اين زمينه تاكنون بي نتيجه مانده و هر سال شاهديم كه با افزايش تعداد مدارس طرح اسكان علاوه بر فرهنگيان بخش عمدهاي از گردشگران نيز جذب ميشوند».
دغدغهاي كه بذري مطرح كرده بود هم اشاره به كساد شدن بازار هتلها در اين استان داشت و هم خسارات وارده به مدارس: «اين بحث علاوه بر تضرر صنعت هتلداري استان اردبيل موجب آسيب و تخريب مدارس ميشود و در اين ميان هزينههاي اخذ شده نميتواند هزينههاي استهلاك اين مراكز را تامين كند».
اما به نظر ميرسد ميزان موضعگيري نسبت به اقامت گردشگران در هتلهاي غيررسمي يا همان كلاسهاي تبديل شده به مراكز اقامتي بسته به ميزان هجوم گردشگران به هر منطقه متفاوت است. سيد اميرحسين اميني، مسوول روابط عمومي هتل لاله در مشهد به «اعتماد» ميگويد كه هتلداران اين شهر در هفته نخست نوروز اصلا نسبت به مدارس اقامتي آموزش و پرورش حس رقابت ندارند: «هفته ابتدايي نوروز به دليل تعطيلات رسمي حدود ٩٥ درصد از هتلهاي مشهد كاملا پر از جمعيت هستند بنابراين هتلداران مشكل جذب مشتري ندارند اما از هفته دوم كه اين عدد به ٦٠ درصد ميرسد وضع فرق ميكند. به هر حال اگر مراكز اسكان آموزش و پرورش نباشند اين مسافران به سراغ هتلها ميآيند».
اما اميني معتقد است كه مشكل اساسي هتلها بيش از اينكه ناشي از فعاليتهاي موازي آموزش و پرورش باشد برخاسته از موانع رشد گردشگري است: «از سال ٨٧ كه بنزين سهميهبندي شد بزرگترين ضربه به جذب گردشگر داخلي زده شد، بالا رفتن نرخ بليت هواپيما و قطار هم در پي آن آمد، اينها دلايل اصلي هستند كه به كار هتلها ضربه ميزنند». او البته اذعان دارد كه نرخ مراكز اقامتي آموزش و پرورش قابل مقايسه با هتلها نيستند: «با اين درآمدهاي پايين نميشود انتظار داشت كه اقشار متوسط جامعه براي استقرار در هتل اين همه هزينه كنند. البته به نظرم اين نوع اقامت كسر شأن جامعه فرهنگيان هم هست اما اگر اين گزينه نباشد بسياري قادر به سفر رفتن نخواهند بود. به نظرم چارهاي نيست جز برقرار بودن مدارس به عنوان مراكز اقامتي».
مدير اتحاديه هتلدارن استان فارس نه تنها مدارس را رقيبي براي هتلها نميداند بلكه از فعاليت آنها ابراز خوشنودي هم ميكند: «به نظرم بودن مدارس به عنوان مراكز اقامتي به رشد گردشگري كمك ميكند. مسافران نوروزي آنقدر در شهرهايي مثل شيراز هستند كه اگر يك گوشهاي از اين جمعيت هم به مدارس بروند ما از اين كمكي كه به اسكان جمعيت مسافران داده ميشود خوشحال ميشويم». سيد حسن سيادتان البته اضافه ميكند كه صنعت گردشگري هم بايد با واقعيات جامعه و لزوم پايين آوردن هزينههاي سفر توجه كند: «ما همين حالا هم مهمانپذيرهاي ممتاز داريم كه قيمتهاي بسيار مناسبي دارند اما معتقدم كه بايد براي ساخت هتلهاي ارزان قيمت هم اقدام كنيم، هتلهايي كه مردم بتوانند از عهده مخارج اقامت در آن برآيند بايد چنين مراكزي تاسيس شود تا بالاخره اين قانون هر ايراني يك چادر مسافرتي خلاص شويم، هموطنان ما بايد قادر باشند آبرومندانه سفر كنند.»
موافقان و مخالفان تبديل مدارس به مراكز اقامتي هر كدام دلايل خود را دارند. اما تا رسيدن به ساخت مراكز اقامتي ارزان يا توانايي آموزش و پرورش در ساماندهي مناسبتر مراكز اقامتي براي فرهنگيان، نوروز امسال هم بار و بنه مسافران در كنار تختههاي سياه برقرار و رختخوابهايشان در ميانه كلاسهاي درس گسترده ميشوند شايد هم اين ميزان از علاقه به سفر با وجود تمام مشكلات پيشرو قابل ستايش باشد؛ ستايشي كه حتما بايد در فراتر از حرف در ساماندهي وضعيت گردشگري به چشم بيايد.