ابتکار: زنان 50 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و اگر در جامعه بخواهیم راه و روشی مبتنی بر عقلانیت همه جانبه داشته باشیم، نیمی از جمعیت کشور را که زنان تشکیل میدهند باید این قشر را در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی فعال دید، اما با توجه به اهمیت حضور و مشارکت فعال زنان در پارلمانهای دنیا لازم است برای افزایش نقش و تعداد زنان در عرصههای مختلف سیاسی از جمله مجلس شورای اسلامی تدابیری صورت گیرد چرا که بیش از سی و سه سال از اولین تجربه شکلگیری مجلس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران میگذرد؛ پر رنگتر شدن حضور زنان در مجلس همواره یکی از دغدغههای فعالان اجتماعی بوده و در هر دوره از انتخابات مجلس این خواسته به نقطه اوج خود میرسد. با وجود تلاش زنان و تاکید بسیاری از نمایندگان مجلس برای افزایش حضور بانوان، تعداد بانوانی که توانستهاند با انتخاب مردم وارد مجلس شوند، نه تنها از عدد ۱۴ در «مجلس پنجم» تجاوز نکرده است بلکه این تعداد پس از «مجلس هفتم» در مجالس بعدی با سیر نزولی مواجه شده است. بنابراین تعداد کل نمایندگان زن از دوره اول تا نهم مجلس شورای اسلامی، 78 نفر بوده است. ارزیابیها نشان میدهند بیشترین حضور نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی از کلانشهر تهران بوده و حضور نمایندگان زن مجلس از سایر کلانشهرها کمتر بوده است. این سهم در شهرهای بزرگ و کوچک گاهی به صفر میرسد و برخی شهرهای بزرگ کشور در 9 دوره مجلس هیچ نماینده زنی نداشتهاند. از سوی دیگر طی 9 دوره مجلس شورای اسلامی تنها 50 زن توانستهاند به پارلمان راه پیدا کنند؛ چراکه 28 نماینده از 78 نماینده زن، به صورت تکراری در مجلس حضور داشتهاند.
حضور زنان در 9 دوره مجلس
در مجلس اول؛ مریم بهروزی، گوهرالشریعه دستغیب، عاتقه صدیقی و اعظم طالقانی، مجالس دوم و سوم؛ مرضیه حدیدچی، گوهرالشریعه دستغیب، مریم بهروزی، عاتقه صدیقی، مجلس چهارم؛ مریم بهروزی، پروین سلیحی، منیره نوبخت، مرضیه وحید دستجردی و نفیسه فیاضبخش، اختر درخشنده، فخرالتاج امیرشقاقی و فاطمه همایونمقدم، قدسیه سیدیعلوی.
مجلس پنجم؛ سهیلا جلودارزاده، فاطمه رمضانزاده، نفیسه فیاضبخش، فاطمه کروبی، منیره نوبخت، مرضیه وحیددستجردی و فائزه هاشمی، مرضیه حدیدچیدباغ، الهه راستگو، شهربانو امانی، نیره اخوانبیطرف، زهرا پیشگاهیفرد، قدسیه علوی، مرضیه صدیقی، مجلس ششم؛ سهیلا جلودارزاده، فاطمه حقیقتجو، فاطمه راکعی، وحیده علائیطالقانی، جمیله کدیور، الهه کولایی، شهربانو امانی، سیده فاطمه خاتمی، طاهره رضازاده، حمیده عدالت، اکرم مصوریمنش، اعظم ناصریپور و مهرانگیز مروتی، مجلس هفتم؛ فاطمه آلیا، لاله افتخاری، الهام امینزاده، فاطمه رهبر، سهیلا جلودارزاده، نفیسه فیاضبخش، فاطمه آجرلو، نیره اخوانبیطرف، رفعت بیات، هاجر تحریری نیکصفت، عشرت شایق، عفت شریعتی و مهرانگیز مروتی، مجلس هشتم؛ فاطمه آلیا، لاله افتخاری، زهره الهیان، فاطمه رهبر و طیبه صفایی، فاطمه آجرلو، نیره اخوانبیطرف، عفت شریعتی حضور داشتند و در مجلس نهم؛ فاطمه آلیا، فاطمه رهبر، زهره طیبزاده نوری و لاله افتخاری، سکینه عمرانی، حلیمه عالی، نیره اخوانبیطرف، شهلا میرگلوبیات و مهناز بهمنی حضور دارند.
زنان در اقلیت نیستند
روز گذشته عفت شریعتی، نماینده دورههای هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی گفته بود: باید در انتخابات پیشرو درصد قابل توجهی نماینده زن در مجلس داشته باشیم. چرا که تعداد نمایندگان زن در مجلس بسیار کم و چیزی که در مجلس تعیین برنامه میکند رای است و تعداد کم نمایندگان زن نمیتواند تاثیر چندانی در مجلس داشته باشد. وی در ادامه به ایسنا گفت: برای ورود زنان در عرصههای سیاسی و دولتی زمینه نامساعد نیست اما باید یکسری امکانات هم فراهم باشد. شریعتی با بیان اینکه در امور اجرایی و مجلس نقش زنان باید پر رنگ باشد تاکید کرد: در امورعلمی، فرهنگی و دانشگاهی اصلا زنان در اقلیت نیستند، اما در زمینه اجرایی و دولت حضور زنان کم رنگ است و باید مسئولان توجهی ویژه به این موضوع داشته باشند. نماینده ادوار مجلس تصریح کرد: برای ورود زنان به عرصه انتخابات ابزارهای معنوی، اجتماعی و پشتوانههایی لازم است، عدم تبلیغ برای حضور زنان در انتخابات باعث عدم اعتماد به نفس در زنان برای حضور در انتخابات شده در حالی که تربیونهای مختلفی برای تبلیغ حضور زنان در انتخابات وجود دارد. حال باید پرسید که چه ضعفهایی در مورد حضور و مشارکت حداکثری زنان در انتخابات و ورود به مجلس شورای وجود دارد؟ آیا نمایندگان زن موفق بودهاند و به نفع زنان جامعه رفتار کردهاند؟
نقش حداکثری زنان معنا ندارد
توران ولی مراد، مدیر شورای همکاریهای زنان درباره علت ضعف حضور زنان در مجلس شورای اسلامی به «ابتکار» گفت: نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی میگذرد و در این مدت جریانهای مختلف سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب دولت و مجلس ایران را در اختیار داشتند، اما به حضور زنان به عنوان حضوری جدی و تاثیرگذار در پستهای عالی نگاه نشده و همه این سالها نشان داده شده که باوری برای حضور و دخالت زنان در تصمیمگیری و تصمیمسازیهای نبوده است. او در ادامه افزود: عملکردها نشان داده که تفاوتی میان جریان سیاسی چپ و راست برای ایفای نقش حداکثری زنان در پستهای دولتی و مجلس وجود نداشته و همچنان همان نگاه است که تداوم دارد. به گفته ولی مراد، عملکرد این 4 دهه نشان داده که پستهای قدرت سیاسی انحصارا در اختیار آقایان قرار داشته و دارد و سهم زنان را اندک و نمایشی و برای بقای خود خواستهاند. متاسفانه زنان هم در همان چارچوب حرکت کرده و همچنان همان مسیر اشتباه گذشته را طی میکنند در حالیکه این شیوه اجازه رفع مشکلات زنان را نداده است چرا که آن سهم اندک هم خرج توان افزایی جریان سیاسی و جذب بدنه اجتماعی بوده است و حتی برای حضور و نقش موثر و حداکثری زنان در پستها و تصمیمگیریهای سیاسی هم جواب نداده است.
زنان به دنبال سهمشان هستند
این فعال رسانهای با بیان اینکه جریانها و گروههای سیاسی به زنان در انتخابات و احزاب سیاسی جهت رایآوری و قدرت خود نگاه میکنند و سهمی هم که میدهند با نگاهی در حد حضوری ظاهری و نمایشی است، افزود: با توجه به این که بیش از یک دهه است که زنان به فکر سهمخواهی از مجلس رسیدهاند. به من نظر من، مقصر اصلی در عدم مصوب شدن چنین خواستهای، معاونت امور زنان ریاست جمهوری است. سهمی که احزاب و جریانهای قدرت برای زنان خواستهاند همین مقدار بوده و بیش از یک دهه است که زنان به دنبال این هستند تا سهمشان رسما و قانونا گرفته شود. به گفته وی، از قبل این خواسته از دولت تدبیر و امید مطرح میشد و قاعدتا دولت در جایگاه تهیه لوایح قرار دارد در این زمینه کوتاهی کرده است. ولیمراد تاکید کرد: معاونت باید در دو مسیر حرکت میکرد یکی تهیه لایحهای کارشناسی شده که به درستی قابل دفاع باشد و مسیر دوم مدیریت برای مصوب کردن آن و بهره بردن از همه نیروهای موجود اعم از مجلس و دولت و نهادهای مدنی موافق این مسیر برای مصوب کردن این لوایح استفاده کند که متاسفانه چنین اتفاقی رخ نداده است. وی عملکرد معاونت امور زنان را نوعی فرصتسوزی دانست و تصریح کرد: این معاونت به عوض این که به دنبال تصویب چنین لایحهای باشد توپ سهمخواهی زنان را در زمین احزاب انداخت در حالیکه مسیر رفته و عملکرد احزاب نشان داده که سهم زنان برای آنها چه مقدار است و اگر هم سهمی قائل شوند آنها را برای توان افزایی سیاسی خود میخواهند و دقیقا به همین دلیل است که در این 3 دهه مشکلات زنان روی زمین معطل مانده و حل نمیشود. مدیر شورای همکاریهای زنان در ادامه مدعی شد: تا زمانیکه موضوع زنان فراجناحی دیده نشود و از این فرصت قصد بهرهبرداری سیاسی وجود نداشته باشد همچنان معاونت زنان مانند بقیه جریانهای سیاسی و همانند دورههای قبل عمل کرده است. بنابراین رفع مشکلات زنان با هدف بهرهبرداری سیاسی عملی نخواهد شد. عملکردها نشان داده که برای احزاب سیاسی چه اصولگرا، چه اصلاحطلب و چه میانه رو خلاف ادعاها و شعارهایشان موضوع زنان را وسیله و ابزاری برای تقویت جریان سیاسی خودشان کردهاند.
زنان در زمین آقایان بازی میکنند
ولی مراد با بیان اینکه جریانهای سیاسی و احزاب با این که دم از سهم زنان برای مجلس میزنند اما اگر بخواهند این سهم را بدهند - که نمیدهند - باز از آن در جهت اهداف سیاسی میخواهند بهره ببرند و به دنبال رفع مشکلات زنان نیستند این واقعیت را من نمیگویم بلکه عملکردها هویدای همه چیز است. وی بیان کرد: در این سه دههای که از عمر امور زنان میگذرد نهاد امور زنان زیر مجموعه ریاست جمهوری که امروز شده این معاونت متناسب با شان و منزلت جایگاه خود عمل نکرده است. ولی مراد در توجیه به الزام سهمخواهی برای حضور زنان در مجلس شورای اسلامی گفت: همان طور که برای استانهای کشور قانون سهم مشخص شده سهم خواهی زنان هم توجیه پذیر است. همان طور که نمایندگان استانها علاوه بر این که مسائل کل کشور را نمایندگی میکنند اما به استان خود هم توجه ویژه دارند و حضور و سهم زنان در مجلس هم بر همین مبنا است. بنابراین زنان مشکلات و دغدغههای بانوان را بهتر از آقایان درک میکنند. به گفته او، زنان برای حضور پر رنگ و سهم بیشترمانند سابق به احزاب و جریان سیاسی امید داشته باشند نه به سهمی که حقشان است، میرسند و اگر هم برسند به آنها فرصتی داده نمیشود تا به دنبال رفع مشکلات زنان باشند. به گفته ولی مراد، همان طور که مسائل و مشکلات زنان فراجناحی است راهیابی و دستیابی زنان به مراکز قدرت و پستهای سیاسی هم سهم قانونی خودش را میطلبد. این فعال رسانهای تاکید کرد: جریانهای سیاسی به فکر مقاصد سیاسی خود هستند نه چیز دیگر و تاکنون روال بر این بوده چرا که زنانی که به پستها رسیدهاند باید در زمین آقایان بازی کنند و متاسفانه به همین دلیل برای رفع مشکلات، زنان قربانی جریانهای سیاسی بودند چرا که برخی امور زنان را ابزار و وسیله قلمداد میکنند.
عدم شهرت زنان
سهیلا جلودارزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در این باره به «ابتکار» گفت: ورود حداقلی زنان در انتخابات و حضور در مجلس شورای اسلامی به عواملی مختلفی بستگی دارد چرا که بعد از مجلس ششم حضور زنان در مجلس با شرایط خاصی مواجه و وضعیت طبیعی و عادی خود را از دست داد. وی در ادامه افزود: با توجه به اینکه تعداد کاندیداهای زن نسبت به مردان کمتر و در اقلیت قرار دارند و با هزینه اندک میتوانند وارد مجلس شوند، اما مشکل اصلی عدم شهرت زنان در جامعه به خصوص در بین سیاسیون است. جلودارزاده به نقش احزاب برای تاثیرگذاری ورود زنان در انتخابات از جمله مجلس شورای اسلامی اشاره و تاکید کرد: متاسفانه احزاب سیاسی مانند گذشته نیستند به این معنا که کارکرد اصلی خودشان را از دست دادهاند. بنابراین نمیتوان گفت که زنان، احزاب را مبنای اصلی قرار دهند. این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که آیا نمایندگان زن مجلس نهم توانستهاند از حقوق زنان در جامعه به خوبی دفاع کنند، افزود: من در جایگاهی نیستم که در مورد توانایی نمایندگان زن برای احقاق حقوق زنان در جامعه اظهارنظری کنم اما نباید فراموش کرد که نمایندگان زن در مجلس صدای رسایی ندارند.
معاونت زنان دچار رکود شده است
جلودارزاده اضافه کرد: نمایندگان زن مجلس ششم از حق و حقوق زنان در جامعه به خوبی حمایت کردند و حتی زنان در مجالس هفتم و هشتم توانستند سهم حق الارث از زمین را تصویب و قانون کنند اما نمایندگان زن در مجلس نهم از کارکرد مناسبی برخوردار نبودند. وی در ادامه به نقش معاونت زنان رئیسجمهوری اشاره کرد و گفت: نقش معاونت زنان در طول این چند دهه متفاوت بوده و در اوایل بهتر رفتار میکرد اما اخیرا این معاونت دچار آسیب و رکود شده است.
لزوم توجه به توسعه همه جانبه برای تقویت جایگاه زنان در جامعه و سیاست
در حالی که هر دو جناح سیاسی کشور در آستانه انتخابات مجلس دهم، تاکید زیادی را بر حضور زنان برای کاندیداتوری دارند و حتی هر از چندگاهی بحثهایی در مورد امکان حضور زنان در عرصههایی مثل انتخابات مجلس خبرگان نیز مطرح میشود، باید در انتظار تغییر دیدگاه به مقوله حضور زنان در فضای سیاسی کشور ماند. با این حال لازم است این موضوع از محدوده سیاستبازی با شعارهای حمایتی خارج شده و به عمل تبدیل شود. در کنار این موضوع نباید فراموش کرد که تبیین و تقویت جایگاه زنان همچنان نیاز به فرهنگسازی اجتماعی نیز دارد، چرا که تقویت این جایگاه تنها با توسعهای چندجانبه ممکن است.