روزنامه شرق: شرکتکنندگان در مراسم راهپیمایی اربعین امسال، در مسیر بازگشت قرار دارند. اربعین در میان شیعیان مفهومی خاص دارد و عبارت است از بزرگداشت چهلم شهدای کربلا. اینکه چرا در سال، روز چهلم شهادت امام حسین (ع) مراسم سوگواری و پیادهروی برگزار میشود، دستکم دو علت و منشأ دارد؛ نخست آنکه در حدود ۲۰ صفر سال ۶۱ هجری جابر ابن عبدلله انصاری، صحابی برجسته به زیارت امام حسین(ع) و شهدای کربلا میرود و ظاهرا او نخستین زائر بوده است؛ اگرچه اخبار ضعیفی از حضور اهل بیت امام (ع) در کربلا وجود دارد ولی این اخبار مورد قبول شیخ مفید و شیخ طوسی نیست؛ بنابراین تنها به حضور جابر انصاری در حوالی بیستم صفر در کربلا میتوان استناد کرد و گفت مراسم اربعین زندهنگهداشتن این خاطره است. اما تنها این نیست؛ زیرا برگزاری مراسم چهلم برای متوفا در ایران همچنان رواج دارد؛ هرچند دستوری در احکام دینی برای برگزاری مراسم چهلم دیده نمیشود. در اینجا به منشأ دوم اربعین که ریشه در یک فرهنگ باستانی دارد، میرسیم.
در میان اقوام و فرهنگهای گوناگون برخی اعداد معانی و مفاهیم نمادین دارند؛ یکی از این اعداد، عدد ٤٠ است. «چهلم» از منظر تاریخی ریشه در تاریخ کهن ایران دارد. گاهشمار دوره باستان بر پایه ٤٠ بوده است به این معنا که یک سال خورشیدی به ۹ برج ٤٠روزه تقسیم میشده است. برابر این گاهشمار که متأثر از آیین مهرپرستی بوده است، شب تولد خورشید یا مهر که به نام شب یلدا موسوم است، جشن میگرفتهاند و مراسم شب چله را به جا میآوردند و فاصله آن با جشن سده نیز ٤٠ روز بود و... چنین بود که در آیین مهر عدد ٤٠ مقدس به شمار میرفت. در ادیان گوناگون همواره زمانهای مقدس وجود دارد، در تورات در وصف توفان نوح گفته شده: چهل روز و چهل شب بر زمین باران بارید (عهد عتیق، ترجمه پیروز سیار، انتشارات هرمس، صفحه ۱۵۰) یا در جای دیگر گفته شده: موسی چهل روز و چهل شب در کوه سینا بماند (همان، صفحه ۳۷۱) که میقات حضرتموسی (ع) در چهل شب در قرآن تأیید شده است: و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممنا ها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله... (اعراف، ۱۴۲). میگویند این آیه منشأ چلهنشینی صوفیان شده است. همچنین در روایات منقول از امامان معصوم نیز عدد ٤٠ فراوان دیده میشود؛ روایت داریم که در اثر لقمه حرام تا ٤٠ روز دعای مؤمن مستجاب نمیشود یا تا ٤٠ روز نمازش پذیرفته نمیشود یا ثواب خواندن آیتالکرسی مانند ٤٠ سال عبادت است و عباراتی مانند «چهل مؤمن» برای دعای نماز شب، «چهل همسایه» و «چهل قدم» برای کار خیر، «چهل حدیث» برای حفظکردن، «چهل روز» برای اخلاصورزیدن و... برای همه ما آشناست.
روشن است که منظور از عدد ٤٠ در اینجا عدد ١+٣٩ نبوده است، بلکه مراد کثرت است؛ البته «کثرت معین» و همچنان که در فرهنگ ایرانی وقتی گفته میشود «چهلستون» یا «چهلچراغ» یا «چهل دختر» و «چهل گیاه» منظور دقیقا عددی با کمیت معین نیست، بلکه بیشتر مفهومی کیفی و نمادین دارد. اغلب بزرگان و علمای اسلام برای اعداد قدسیت یا نحوست ذاتی قائل نیستند ولی از جنبه اجتماعی سنتهایی وجود دارد که لزوما منشأ قدسی ندارد. مراسم چهلم از آن جمله است. آنچه درباره چهلم شهدای کربلا رواج یافته است، پیوندی است که بین فرهنگ بومی ایرانی و علایق شیعیان که در طول تاریخ بالیده است و امروزه در قالب راهپیمایی بزرگ اربعین به نمادی سیاسی، مذهبی و اجتماعی تبدیل شده است، خود را نشان میدهد.
همچنانکه در دوران انقلاب بهویژه در سال ۱۳۵۶ به بهانه چهلم شهدای قیام تبریز، راهپیماییهایی در شهرهای دیگر صورت گرفت و بهطور سریالی اربعین شهدای شهرهای مختلف برگزار شده و موجب یک حرکت اجتماعی و سیاسی قدرتمندی شد که رژیم پهلوی نتوانست در برابر آن تاب بیاورد. با اینکه فلسفه چهلم ریشه در گاهشمار باستان ایران دارد و در تاریخ ایران «چله» بیشتر موسمی بوده است برای برگزاری جشنهای آيینی اما در همزیستی با ادیان ابراهیمی بیشتر موسمی شده است برای عبادت و سوگواری. تجلی این سنت اجتماعی در پیادهروی اربعین امام حسین(ع) بیش از هر جای دیگری آشکار است. حرکتی که برای تجدید خاطره روزی است که جابر انصاری به زیارت شهدای کربلا شتافت و مرحوم شیخ میرزاحسین نوری احیاگر آن بود. این مراسم امروز در اوج خود قرار دارد و تاریخ کربلا چنین بزرگداشتی را به خاطر ندارد.