کد خبر: ۴۵۴۷۱۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۵ - ۰۷ دی ۱۳۹۵

سرگذشت پول از پشیز و پاپاسی تا تومان

روزنامه ایران: سکه از مهم‌ترین اختراعات بشری و از مظاهر تمدن انسانی است که در طول دو هزار و ششصد و اندی سال گذشته بتدریج رواج پیدا کرده و علاوه بر کاربرد اقتصادی به‌نوعی از نظر سیاسی و مذهبی هم نمادی برای حکومت‌ها بوده است.قبل از پیدایش سکه مبادلات به روش پایاپای صورت می‌گرفت و مخصوصاً چهارپایان واحد پایه مقیاس ومقادیر مبادلاتی بوده است و کلمات پکونیا و کاپیتال که در اصل به معنی سرحیوان است و کلمه کاپیتالیسم یا سرمایه‌داری مشتق از آن کلمه است ونیز لغت عربی جمل به معنی شتر و مزد و همچنین کلمه مال به معنی دارایی و خواسته که بر چارپایان و ستورهم اطلاق می‌شد از آن جمله است.در دوره هخامنشی هم پرداخت نقدی و هم پرداخت  غیر نقدی (بر پایه گوسفند) رایج بوده است.نخستین وسایل مبادلاتی صدف و پوست و عاج و بعدها فلزات به شکل کارد ، میله، در و تبرهای مسی و دیگ و حلقه‌های فلزی در بیشتر ممالک شرقی بود که بهترین نمونه حلقه‌ها مربوط به موهنجودارو پاکستان وشوش و مخصوصاً نوشی جان تپه ملایر است.
 

سکه‌های نقره و طلا
 

پیدایش نخستین سکه‌های واقعی مربوط به لیدی است و در ایران ضرب سکه از زمان داریوش یا بنا بر اقوالی از زمان کوروش آغاز شد.واحد پول‌های سلطنتی هخامنشی دریک و شکل نام داشته‌اند.شکل یا سکل یا سیقلو در زبان بابلی به معنای سنجیدن و کشیدن و پرداختن است و به وزن 5.60 گرم از نقره ضرب می‌شدند و نام پول نقره بوده است.دریک یا داریک نیز نام سکه زرین هخامنشی(و مدتی پس از آن) به وزن 8.41 گرم بوده که به‌ دلیل ارزش یک به سیزده نقره به طلا، بیست شکل نقره برابر با یک دریک و ده شکل ارزش یک (کرشه) را داشته است.تقسیمات مختلفی برای سکه‌های سلطنتی دریک و شکل و همچنین درهم نقره و استاتر طلا برای ساتراپ‌ها تعریف شده بوده است. سیستم‌های مورد استفاده وزنی ایالات تابع تقسیم‌بندی آتیک و میلزیاک و اژینی و غیره با تغییراتی در پایه وزن درهم و استاتر بوده است.استاتر از آحاد قدیمی یونانی است که برخی عقیده دارند از ایشتار بابلی گرفته شده و چون سکه‌های بابل نقش الهه ایشتار یعنی ناهید را داشته بدین نام مرسوم شده‌اند، البته شواهد سکه شناسی چندان بر این نظریه صحه نمی‌گذارند.برای درک ارزش شکل باید ذکر کرد که مثلاً در الواح تخت جمشید بهای یک گوسفند سه شکل بوده و نصف دستمزد ماهانه یک زن 2.5 شکل بوده است.ضرب سکه خصوصاً طلا در انحصار دولت مرکزی بود و با کسب اجازه در مواردی در ایالات تابعه ضرب می‌شدند.سکه آریاندی خودسرانه توسط ساتراپ مصر آریاندا به تقلید از سکه داریوش ضرب شد که به اعدام وی انجامید.

پس از اسکندر واحد درهم از جنس نقره در ایران رواج بیشتری یافت ولی پیدایش اولیه درهم در ایران مربوط به تیسافرن ساتراپ لیدی دوره هخامنشی است. درهم در دوره اشکانیان نیز رایج بود. ابل یا دانگ که یک ششم درهم بوده   بیشتر در اوایل دوره اشکانی ضرب می‌شد و در دوره‌های هخامنشی و ساسانی نیز رایج بود. دانگ نام ایرانی ابل بود و در دوره‌های مختلف بین 0.65 تا 0.73 و 1.04 گرم وزن داشت.برخی معتقدند واژه پول برگرفته از نام ابل است.کالکوی نیز نام واحد سکه‌های برنزی اشکانیان بود که در تقسیمات مختلف به ضرب می‌رسیدند. سکه طلا جز چند مورد از دوره اشکانی یافت نشده است.
 
در دوره ساسانی سکه‌های نقره را زوز یا زوزن یا جوجن یا کارشه می‌نامیدند و در برهان قاطع چنین نوشته‌اند که به لغت زند و پازند به معنای درم باشد که 48 حبه است.سکه‌های نیم درهمی نیز در طول سده‌های سوم و چهارم میلادی رایج بودند.مسکوک دیگر دوره ساسانی استیر یا استاتر بوده که ارزش 4 درهم را داشته و همین مسکوک در دوره ساسانی معادل دو درهم بوده است. پولی به نام پشیز نیز در دوره ساسانی ضرب شده و سکه مسی یا برنزی کم ارزش و معادل فلوس یا پاپاسی بوده که در دوره اسلامی اطلاق کلی سکه‌های مسی بوده است و در اشعار شاعرانی مانند ناصرخسرو و فردوسی ذکر شده است.ابن خلدون آن را یک بیست و چهارم درهم و ابوریحان بیرونی یک شصتم درهم معادل فلس یا فلوس دانسته‌اند. اسپر یا اسپرنه به معنای سفید نیز به معنای پول نقره به‌کار رفته و در ادوار مختلف از دوره ساسانی به‌کار رفته و مشابه سکه‌های نقره شاهان طرابوزان یا آقچه یا شاهی سفید، همگی در مقابل پول سیاه یا سکه مسی هستند.استاد پورداود در متن اوستا به این نام اشاره کرده است.آس نیز از واحدهای پولی دیگر در دوره ایران باستان بوده که دکتر محمد معین ده آس را برابر یک دینار نقره می‌داند و دهخدا آس را رایج بین رومیان ذکر کرده است.دکتر ابراهیم پورداود به واحد دیگری در اوستا به نام شئته که مفهوم پول و مسکوک دارد اشاره کرده است که در فروردین یشت و اشتات یشت و فرگرد چهارم وندیداد و جز اینها آمده و شئه توانت را به معنی پولدار و ثروتمند دانسته‌اند.مفسران پهلوی این کلمه را به زبان پهلوی رایج عصر خود یعنی خواستک درآورده‌اند که در فارسی کنونی «خواسته» شده و به معنای مطلق مال و ثروت گرفته شده است. (پاره) یا (پارا) واحد دیگر پولی در اوستا است که به معنی وام و قطعه نیز آمده است.استاد پورداود آن را در مفهوم پول دانسته و در قاموس کتاب مقدس نیز آمده است. این کلمه از فارسی به ترکی عثمانی راه یافته و به معنای پول خرد یا در مفهوم عام پول در آن زبان به کار می‌رود.
 
درهم و دینار
 

درهم همان‌طور که گفته شد از اصلی‌ترین واحدهای پولی تمام ادوار ایران تا دوره صفویه بوده و در آیه 20 سوره یوسف قرآن کریم نیز آمده است و به معنای عام سکه نقره به‌کار می‌رود هر چند در طول تاریخ درهم مسی هم دیده شده است. ریشه واژه از«دراگ من» آسوری به معنای شصت یک و به روایتی از دراج اوستایی و به قولی از کلمه دراخم یا دراخمه یونانی است که اعراب این سکه را از ایرانی‌ها اخذ کردند چون اصولاً اعراب سکه‌ای از خود نداشتند و حتی تا اواخر سده اول هجری از سکه‌های ساسانی با تغییراتی استفاده می‌کردند.در قوانین جزائی اسلام از قبیل دیه نیز مبنا درهم نقره و دینار طلاست.دینار نیز به معنای عام سکه‌های طلا به‌کار می‌رود در حالی که دینار نقره هم در دوره‌هایی رایج بوده است.اصل کلمه دینار را برخی از کلمه لاتینی دنارئوس به معنی «ده تایی» می‌دانند و برخی معتقدند از کلمه آریایی دنار گرفته شده که در وندیداد به معنی سنگ آمده است. ارزش دینار معمولاً گاهی ده درهم و گاهی سیزده درهم بوده و در قاموس کتاب مقدس و اکثر کتاب‌های تاریخی ذکر شده است. فلوس هم کلمه‌ای مأخوذ از بیزانسی و در اصل واژه لاتینی گفته شده و در انجیل و قاموس کتاب مقدس آمده و به سکه مسی کم ارزش گفته می‌شود و در اشعار خاقانی و سعدی و سروش اصفهانی و غیره ذکر شده است. عمدتاً نام درهم و دینار از اواخر سده اول هجری تا پایان دوره عباسی روی اغلب سکه‌ها درج شده و فلوس تا آخرین ضرب سکه ماشینی در ایران که به زمان ناصرالدین شاه می‌رسد همچنان روی سکه‌های مسی درج شده است.درهم و دینار بسته به دوره و محل ضرب نام‌های مختلفی داشتند که نام و تاریخچه ده‌ها مورد از آنها در دست است و هنوز واحد پولی چند کشور هستند.

شهروا، تالان، مین، یمینی، چاو، تنگه، شاهی، غازی، پول، اشرفی، محمدی، دوهزاری (دوزار)، پنج هزاری، بیستی، عباسی، مهر اشرفی، صد دیناری (صنار)، دو شاهی، روپی، نادری، پاپتی، پاپاسی، لاری، قران، صاحبقران، کشورستانی، پول سفید، پول سیاه، ربعی، قمری، کرور، شاهی، هزاری، زرسرخ، زر شاهلق، زر هرموزی، مثقالی، جندک، پناباد، آقچه، آلتمشلق، آلتون، آلتی لیق، بالش، درست، بیستگانی، بیستی، غاز، ده هفت، عباسی، خدابنده، تسو، غازبیگی، محمودی و پهلوی و بهار آزادی و... قسمتی از اصطلاحات پولی رایج در ایران بودند.
 
بعضی از اینها واحدهای رایج سکه‌های کشورهای دیگر رایج در ایران بودند که نامی عامی هم داشتند مانند سکه امپریال و اونیکا و باجاقلی (دوکای ونیزی) و باش آچیق (سکه منطقه‌ای در گرجستان) و ابوکلب یا اصلانی (سکه اکوی هلندی) و غیره، برخی دیگر مانند مین و تالان و کرور و بیستگانی و ده نیم ومهرالسنه و بدره و غیره نام پول خاصی نبودند و در واقع واحد شمارشی برای حجم بالای نقود بودند، یا چاو نام اسکناسی بود که در دوره ایلخانی مدتی کوتاه در تبریز و چند شهر دیگر چاپ شد یا واژه چک در معنای امروزی که در اصل واژه‌ای پهلوی احتمالاً از دوره ساسانیان بوده که به زبان‌های دیگر راه پیدا کرده است.
 
ریال و تومان
 
ریال نیز که واحد کنونی ایران و عربستان است کلمه‌ای اسپانیایی لفظاً به معنای شاهی است که همان رویال در انگلیسی و فرانسه است.این سکه از طریق ارتباطات نظامی و تجاری ایران با پرتغال و اسپانیا در خلیج فارس، این واحد پولی به ایران و عربستان راه یافت. سکه نقره ریال در دوره فتحعلی شاه ضرب می‌شد تا زمانی که  سکه‌های قران(صاحبقران) در سال 1242 قمری جای آن را گرفت. طبق مصوبه 27 اسفند سال 1308 در اوایل سلطنت رضاشاه، واحد قانونی پول ایران ریال تعیین شد و هر ریال معادل صد دینار و هر ده ریال یک تومان تعیین شد. پس از تصویب قانون (اصلاح قانون واحد و مقیاس پول) در 1310 ش، از فروردین 1311 ش.رسماً ریال جای قران را گرفت و ریال نقره که یک‌صدم مسکوک طلای موسوم به پهلوی بود ضرب شد.
 
تومان از واحدهای قدیمی شمارش که به قولی از دوره سلجوقی و به قولی از زمان حکومت مغولان در ایران رایج شد واحد شمارشی قدیمی و معادل بیور فارسی باستان است که معنای ده هزار را می‌دهد.برخی آن را واژه‌ای ترکی- مغولی و برخی مانند کلاوسن و دورفر آن را واژه‌ای تخاری (از زبان‌های فارسی باستان) می‌دانند.همانند سپاه جاویدانان ده هزار نفری ایران باستان تومان نیز به ده هزار سپاهی اطلاق می‌شد. از منابع چنین برمی آید که تومان تا دوره فتحعلی شاه واحد پولی نبوده و فقط برای نشان دادن مقدار زیاد به‌کار می‌رفت.ایالاتی که ده هزار سپاهی داشته باشند یا قصبه‌ای که صد روستا داشته باشد یا جایی که مالیات آن به ده هزار دینار برسد و گاهی ایل و الوس را هم تومان می‌گفتند. روی برخی سکه‌های ایلخانی هم تومان به‌کار رفته (مانند تومان اخلاط یا تومان توقات)که نه به‌عنوان واحد پولی بلکه نشان دادن منطقه مالیاتی یا نظامی بوده و در واقع عنوانی برای محل ضرب است نه برای نشان دادن واحد پولی.در دوره عثمانی نیز تومان کاربرد سنجاق (منطقه‌ای دارای چند بخش) را داشته است.
 
تومان برای شمارش انواع پول‌ها نیز به‌کار رفته برای مثال برای شمارش ده هزار دینار در دوره ایلخانی یا 50 عباسی در دوره صفوی یا بیست نادری در دوره افشار به‌کار رفته است.تنها از زمان فتحعلی شاه قاجار بود که سکه مجزای تومان طلا ضرب شد و پس از ماشینی شدن سکه‌ها در دوران ناصری با واحدهای یک تومان و دو تومان همراه با بقیه واحدهای پولی با روند کاهشی وزنی تا آخر دوره قاجار ضرب شد. البته واحدهای دیگر مانند پنج‌هزاری و دوهزاری و ربعی و شاهی و ده شاهی و پنجاه دینار و یک شاهی و دوشاهی و قران و اشرفی نیز روی سکه‌ها نقش می‌بست.اسکناس‌های دوره قاجار با واحدهای بیست شاهی و پنجاه پهنابادی (پناه آبادی)هم چاپ شدند که تأیید نشدند و واحد اسکناس‌ها به تومان رسید.
 

تومان با وجود داشتن قدمت از دوره مغولان، تا دوره فتحعلی شاه هیچگاه یکی ازچندین واحدپولی نبوده و به ظن قوی ریشه‌ای ایرانی ندارد و چون پول به هرحال نمادی ملی است، امید است در این راستا کارگروهی علمی برای نامگذاری مناسب و تعیین واحد جدید از میان صاحبنظران انتخاب شود تا واحدهایی با ریشه ایرانی را نیزبررسی کنند.سخن را با این قول از استادابراهیم پورداود به پایان می‌برم که در موقع جانشینی قران با ریال گفتند: جای افسوس نیست، نه آمدن این به خوشی شادمانی ارزد و نه رفتن آن به درد و دریغ.

نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"