|
اعتماد نوشت: سید علیرضا بهشتی فرزند شهید آیتالله بهشتی در مصاحبهای تجربیات حزب جمهوری را برای احزاب فعلی و جریانهای سیاسی مفید دانست.
وی گفت: يكي از درخشانترين نقاط حزب جمهوري اسلامي، تاكيد دبيركل آن شهيد آيتالله بهشتي بر اعلام مواضع شفاف و روشنگر در قبال انقلاب، جمهوري اسلامي، قانون اساسي، مشكلات كشور و اصول و راهكارها براي حل آنها بود.
وي افزود: تشكلها بايد با تعريف هويت اثباتي خودشان تشكيل شوند و تفاوتگذاري با ديگران فقط جزيي كوچك از آن محسوب ميشود.
فرزند شهيد آيتالله بهشتي ادامه داد: متاسفانه هر وقت به انتخابات نزديك ميشويم، تشكلهايي شكل ميگيرند كه فاقد مواضع و برنامه هستند. شايد بهتر باشد با استفاده از زبان علم سياست بگوييم اينها احزاب موسمي هستند يا شايد هم جبهههاي انتخاباتي كه فقط در ايستگاههاي انتخاباتي فعال هستند و سعي ميكنند با استفاده از آتشبار تبليغاتي، كه معمولا در جهت نفي طرف مقابل است، كمكاريهايشان را جبران كنند.
وي تصريح كرد: از مردم خواسته ميشود به پاي صندوقهاي راي بيايند بدون اينكه هيچ جناح يا تشكلي برنامهاي ارايه كرده باشد. براي همين است كه از آنها خواسته ميشود به فرد يا ليستي از افراد راي بدهند و نه برنامههاي معين. بهشتي با اشاره به فعاليتهاي حزب جمهوري ادامه داد: در حزب جمهوري اسلامي، حتي در شوراي مركزي آن، نوعي تنوع و تكثر وجود داشت كه به نظر برخي حتي پاشنه آشيل آن بود و پس از شهيد بهشتي و شهيد باهنر مايه تفرقه و جدايي جناحهاي درون حزب شد.
بهشتي با بيان اينكه همه نيروهاي سياسي در حال حاضر ميتوانند با كسب تجربه از حزب جمهوري فعاليت كنند، خاطرنشان كرد: از برخي اعضاي هياتهاي موتلفه، برخي از چهرههاي محافظهكار، چهرههاي ميانهرو منفرد گرفته تا آقاي مهندس موسوي كه از سوي شهيد بهشتي به عنوان قائممقام دبيركل انتخاب شده بودند، همه در كنار يكديگر فعاليت ميكردند.
وي در ادامه به خصوصيات شهيد آيتالله بهشتي اشاره كرد و گفت: همه كساني كه با شهيد بهشتي بودند، حتي مخالفان ايشان، به سعه صدر و رعايت انصاف در برخورد با مخالفان شان معترف هستند. در كارنامه ٣٠ ساله فعاليت اجتماعي شهيد بهشتي، گفتوگوي علمي منصفانه و مسالمتآميز با اديان ديگر، مذاهب ديگر و مكاتب ديگر به فراواني پيدا ميشود.
بهشتي با اشاره به ميتينگ ١٤ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران كه مستقيما از تلويزيون پخش ميشد، اشاره كرد و گفت: ما همه، آن نمايش سياسي پرهياهو و شعارهاي مرگ بر بهشتي را ميشنيديم. يكي از آشنايان كه تصادفا آن روز در منزل ما حاضر بود چيزي درباره رييسجمهور وقت گفت كه سبك بود. شهيد بهشتي خيلي ناراحت شد و با چهرهاي برافروخته اما با لحني آرام گفت ايشان را «آقاي» بنيصدر ميخوانيم و يادمان باشد كه رييسجمهور قانوني كشور هستند و بايد احترامشان حفظ شود. يعني حتي در خلوت هم حفظ شأن انسانها براي ايشان اهميت داشت. در خرداد سال ٦٠ هم كه بعد از متواري شدن آقاي بنيصدر پس از عزل از فرماندهي كل قوا، همسرشان را دستگير كردند شهيد بهشتي شخصا وارد ماجرا شد و موجبات آزادي ايشان را فراهم كرد كه داستانش را حتما شنيدهايد.