اما روی دیگر این سکه از آن شهرهایی است که بخت و اقبال از آنها روی گردانده است. آنها هم در نقطهی شروع شبیه بسیاری دیگر از شهرها بودند، اوضاع به نظر خوب میرسید و همه چیز بر وفق مراد بود. اما در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و بدشانسی از راه میرسد و سرنوشت محتوم آنها، متروکه شدن، نابودی و فراموشی است. اینجا است که پای گردشگری سیاه به میان میآید که آیینهی تمام نمای بداقبالی و سرنوشت تیره و تار این شهرهای خالی از سکنه و فراموش شده میشود.
در این مجال، گشت و گذاری تصویری ترتیب دادیم تا سفری به شماری از شهرهای متروکه امروزی داشته باشیم که ظاهرا مدتها است سکونتگاه ارواح و خاطرات از یادرفته شدهاند و دیگر حتی روزگار شاد و پرجنب و جوش خود را نیز از یاد بردهاند. شاید این تصاویر آخرین سند وجود و حضور آنها باشند و زمانی نه چندان دور، برای همیشه در بیخبری، از صفحهی این روزگار محو شوند. در این سفر متفاوت با کجارو همراه باشید.
شهرهای متروکه آلاباما، آمریکا
بسیاری از شهرهای قدیمی واقع در این منطقه، روزگاری در شمار پر رونقترین شهرها قرار داشتند. اما به محض تغییر اوضاع کسب و کار و تجارت، مسیرهای ارتباطی نیز دگرگون شدند و درخشش شکوه نیز از این شهرها رخت بربست و خوشبختی آنها در افق ناملایمات از راه رسیده، محو شد. این مسئله باعث شکلگیری شهرهای ارواح بسیاری در آلاباما شده که امروزه مقصد گردشگری ایدهآلی برای مرور سرنوشت تیره و تار شکوهی از دست رفته است.
بنک (Bannack)، مونتانا
نام این شهر برگرفته از نام یکی از قبایل بومی آمریکا است. این شهر از زمان تأسیسش در سال ۱۸۶۲، دست کم به مدت صد سال به عنوان شهر معدنی شناخته میشد و بسیاری در جستجوی طلا به آن سفر کرده یا در آنجا سکونت میکردند. اما با پایان گرفتن تب طلا، این شهر نیز آرام آرام خالی از سکنه شده و در نهایت متروکه شد.
لادلاو (Ludlow)، کالیفرنیا
«لادلاو» در سال ۱۸۸۳ و به عنوان یک توقفگاه در مسیر راه آهن «آتلانتیک- پاسیفیک» ساخته شد. چندین سال بعد معدنچیان موفق به پیدا کردن منابع معدنی در تپههای مجاور شهر شدند و این گونه بود که در فاصله سالهای ۱۹۰۶ تا ۱۹۴۰، این شهر توسط شرکت پاسیفیک اداره شده و «بوراکس» و دیگر مواد و تولیدات معدنی را از «درهی مرگ» (Death Valley) به دیگر نقاط آمریکا منتقل میکرد. این نقل و انتقال توسط خطوط راه آهن «سانتافه» صورت میگرفت.
دانکین (Dankin)، ساسکاچوان، کانادا
دانکین در گذشته به عنوان محل ذخیره و بارگیری گندم ساسکاچوان مورد استفاده بود. این منطقه در اوایل قرن بیستم توسط شرکت «یونایتد گرین گراورز» (United Grain Growers) تأسیس شد. از این صنعت امروزه تنها شماری ساختمان قدیمی و متروکه برجای مانده است.
معدن شیمان (Chemung Mine)، کالیفرنیا
این معدن در سال ۱۹۳۸ و در اوایل قرن بیستم تأسیس شد. امروزه از این محوطهی معدنی در حدود ۶ یا ۷ ساختمان مخروبه باقی مانده است. هنوز هم تعدادی معدن در مجاورت این ناحیه مشغول فعالیت هستند و زندگی نصفه و نیمه در این نواحی جریان دارد.
مونته فالکونه (Montefalcone)، ایتالیا
در سال ۱۳۷۶ لرد «مونته ورده» (Monteverde) با کمک ارتشی از سربازان مزدور خارجی موفق شد کنترل «فرمو» (Fermo) را به دست گیرد. رفتار توأم باخشونت و سنگدلی او باعث شد که بسیاری او را «نرون دوم» بنامند و سرانجام سه سال بعد از این پیروزی، شهروندان بر علیه زورگویی او قیام کردند و حاکم ظالم ناگزیر شد به همراه هزار شوالیهی خود به شهر «مونته فالکونه» پناهنده شود.
بودی (Bodie)، کالیفرنیا
در سال ۱۸۷۶، شرکت «استاندارد» (Standard) موفق به پیدا کردن معدن طلای پرسودی در این منطقه شد که سرنوشت این شهر را دگرگون کرده و آن را از یک شهر معدنی منزوی و کم فروغ، به یکی از باشکوهترین شهرهای غرب وحشی مبدل کرد. وضعیت رضایت بخش معدن این شهر باعث شد که دست کم تا دو سال بعد، این شهر همچنان میزبان افرادی باشد که امید داشتند سهمی از این گنجینه با ارزش را به خود اختصاص دهند.
گیلمن (Gilman)، کلرادو
این شهر نخستین بار در سال ۱۸۸۶ و به عنوان بخشی از معدن نقرهی کلرادو ساخته شد. بعدها این شهر مبدل به یکی از مراکز مهم معدن «روی» در ایالات کلرادو شد. نزدیک صد سال بعد و به دستور آژانس حفاظت محیط زیست این شهر خالی از سکنه شد. دلیل این امر به سطوح بالای آلودگیهای سمی این منطقه برمیگشت که سلامت ساکنان را به شدت تهدید میکرد.
گلدفیلد (Goldfield)، آریزونا
در دههی ۱۸۹۰ شهر «گلدفیلد» شاهد رشد قابل توجهی بود. در آن زمان این شهر رو به رشد دارای چندین سالن، پانسیون، فروشگاه عمومی، آهنگری، کافه، بازار گوشت و یک مدرسه بود. اما زمانی که میزان ذخایر معدنی کوههای اطراف شهر افت شدیدی پیدا کرد، گلدفیلد نیز از رونق افتاده و به تدریج رو به نابودی رفت.
کنیکات (Kennecott)، آلاسکا
در تابستان سال ۱۹۰۰، دو کاشف معدن در آلاسکا در دامنهی تپهای اطراق کردند که به نظر میرسید جای خوبی برای استراحت و چریدن اسبهایشان را فراهم کرده است. اما بعدا مشخص شد که این قطعه زمین در واقع بخش رویی معدنی مس و بسیار ارزشمند است. آنها با کمک هم و تعدادی دیگر از دوستانشان شرکت اکتشاف و استخراج معدنی را تأسیس کرده و کار خود را شروع کردند و این آغاز شکلگیری این منطقه بود.
پریپیات (Pripyat)، اوکراین
کمتر کسی است که چیزی از فاجعهی اتمی تلخ و ناخوشایند چرنوبیل نشنیده باشد. در نخستین ساعات صبح روز ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶، راکتور شمارهی چهار نیروگاه اتمی چرنوبیل دچار مشکل شده و در ادامه منفجر شد. این انفجار باعث آزاد شدن ابری از مواد رادیواکتیو خطرناک شد که در سرتاسر اروپا و بخشهای غربی روسیه منتشر شدند.یکی از ترسناکترین شهرهای متروکهی جهان که مدتهاست خالی از سکنه بوده و تلاقی مناسب دنیای گردشگری وحشت و سیاه است.
از سوی دیگر این فاجعه زندگی میلیونها انسان را تحت الشعاع خود قرار داده و براساس آمارهای موجود باعث شد که دست کم ۳۵۰ هزار نفر از خانه و کاشانهی خود رانده شوند. سرنوشت تلخ «پریپیات» که روزگاری شهری زنده و پرجنب و جوش بود نیز در همان شب رقم خورد. این رویداد باعث شد که این شهر برای سالیان متمادی خالی از سکنه مانده و به عنوان یکی از معروفترین شهرهای متروکهی جهان شناخته شود.
این روزها پریپیت هم مکانی مناسب برای عاشقان دنیای گردشگری وحشت بوده و هم بهشتی ایدهآل برای این گونه مسافران است که در بازدید از آن، قدم به دنیایی تیره و تار و فراموش شده میگذارند.