|
تصویر روز : سرعت زیادش بلاخره کار دستش داد, حتی رفتنش هم سرعت گرفته؛ اگر کسی حوصله کند و تمام آنچه که در رابطه با پراید گفته و نوشته شده را جمعآوری نماید از مثنوی هفتاد منی هم ،بیشتر شود.
این روزها میتوان سرنوشت «پراید» را به سرنوشت تابلوی شام آخر داوینچی شبیه دانست. میگویند لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلوی “شام آخر” دچار مشکل بزرگی شد: او می بایست “نیکی” را به شکل “عیسی (ع)” و “بدی” را به شکل “یهودا” یکی از یاران عیسی (ع) که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر میکرد. داوینچی برای کشیدن نقاشی دنبال مدل بود روزی در یک مراسم، تصویر کامل “مسیح” را در چهره یکی از جوانان یافت جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهرهاش اتودها و طرحهایی برداشت. سه سال گذشت, تابلوی شام آخر تقریباً تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود. تا اینکه روزی جوان شکسته و ژندهپوش مستی را در جوی آبی یافت, داوینچی از خطوط بیتقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر چهره آن جوان نقش بسته بودند، نسخهبرداری کرد. وقتی کارش تمام شد، گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید و با آمیزهای از شگفتی و اندوه گفت: “من این تابلو را قبلاً دیده ام!” داوینچی شگفتزده پرسید: “کی؟!” گدا گفت: “سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه، آواز میخواندم، زندگی پر از رؤیایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تامدل نقاشی چهره “عیسی” شوم! نیکی و بدی یک چهره دارند؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام چه زمانی سر راه انسان قرار بگیرند.
اگر بخواهیم به دنبال شباهت باشیم «پراید» شبیه همان جوان تابلوی شام آخر است, در ابتدا ورودش همه از آن تعریف و تمجید کردند, خودروی خواص بود داشتنش نشانی از پایگاه اجتماعی, شاید بی اغراق نباشد که بگوییم در ابتدا ورود «پراید» دمی عیسیوار در عرصه صنعت خودروسازی ایران بود. اما پس گذشت چند سال و افزایش مقیاس تولیدش, بر شدت نقدهایی که از این خودرو میشد افزوده شد, به نوعی که از پراید این جوان نیکو خصال صنعت خودروسازی چهرهی دیگری ارائه شد.
تولید بیش از ۶ میلیون پراید طی ربع قرن در ایران زمین رکوردی است که شاید هیچ محصول دیگری نتواند آن را به دست آورد. چه زیبا بود بجای خدا حافظی تلخ با این خودرو و ساختن چهرهای نامطبوع از آن, مسئولین طوری برنامهریزی میکردند که مردم خودشان در مورد این خودرو تصمیم میگرفتند. چه زیبا بود که حیات و ممات آن بجای گره خوردن با منافع این و آن با منافع مردم گره میخورد. پراید و هر محصول دیگری همچون همان جوان مدل داوینچی هستند هم میتوانند منجیگر همچو عیسی (ع) باشند هم میتوانند نابودگر همچو یهودا این بستگی به ما دارد که چگونه ببینیم.
در هر حال باید بدانیم که تنها نکته مهم در این بین مردم هستند اقتصاد و معیشت برخی از مردم چنان با پراید گره خورده که حذف آن میتواند لطمات زیادی به اقتصادشان وارد کند. به نظر میرسد که مسئولین میتوانند با بالا بردن قدرت انتخاب مردم و عرضه خودروهای متعددی در همان قیمت این تصمیم مهم را به مردم واگذار نمایند. این مردم هستند که باید بگویند شام آخر پراید چه زمانی است.