آیا محمد بن سلمان، رضاشاه عربستان است؟
عصر ایران: از زمانی که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در این کشور دست به
بعضی اصلاحات زده است، برای توصیف اقدامات او از عنوانی مثل تجدد آمرانه
استفاده میشود. این اصطلاح برای بسیاری از ایرانیها آشناست. از تجدد
آمرانه قبلا نیز برای توصیف رفتارهای رضاخان استفاده شده بود. اما به راستی
بن سلمان تا چه اندازه با رضاشاه قابل مقایسه است؟
فرارو در این
زمینه سراغ صادق زیباکلام رفته است؛ کسی که اظهارنظر متفاوت و جنجالی اش
درباره رضاشاه را بسیاری از ما دیده یا خواندهایم.
مهمترین شباهت
اقدامات بن سلمان و رضاشاه در این است که هردوی آنها به تغییرات و اصلاحاتی
دست زدند که از بالا صورت گرفته است. موتور این نوسازی نهادهای اجتماعی
نیستند بلکه دولت است. ما در علوم سیاسی به این نوع اصلاحات، نوسازی آمرانه
میگوییم.
زیباکلام ادامه میدهد: وجه دیگر تشابه این است که
رضاشاه نسبت به نخبگان سیاسی قاجار که تا قبل از او اعمال قدرت میکردند،
فوق العاده بدبین بود و رجال قاجار را عامل عقب ماندگی میدانست. او معتقد
بود قاجارها هیچ خدمتی به مملکت نکردهاند و فقط به فکر منافع خود
بودهاند. بن سلمان هم تا حدودی همین نگاه را نسبت به بسیاری از نخبگان
سیاسی عربستان دارد. سومین وجه تشابه تجدد رضاخان با بن سلمان در نحوه
برخورد این دو است. رضاشاه بسیار با نخبگان سیاسی زمان خود با تحکم و
آمرانه برخورد میکرد. بن سلمان هم همانطور که میبینیم این رفتار تحکم
آمیز را دارد.
او معتقد است: اصلاحات اخیر بن سلمان با تجدد آمرانه
رضاشاه یک وجه اشتراک دیگر نیز دارد. البته بهتر است در این وجه اشتراک بن
سلمان را با سیدضیاء مقایسه کنیم. بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹،
سیدضیاءالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید و بلافاصله سران قاجار را
بازداشت کرد. نزدیک به صد نفر از بزرگان قاجار بازداشت شدند. سیدضیاء هم
گفت که بازداشت شدگان به خاطر خیانت به کشور محاکمه خواهند شد اما در نهایت
ادله ای برای ارائه به دادگاه وجود نداشت. از سوی دیگر فضای حاکم بر آن
دوران ایران از نظر آزادی و دموکراسی بسیار پیشرفتهتر از امروز عربستان
بود. یعنی حکومت ایران نمیتوانست افراد را به صورت مخفیانه محاکمه کند
بلکه باید علنی محاکمه میشدند. سیدضیاء هم اتهام مشخصی نسبت به سران قاجار
نداشت. بنابراین سیدضیاء دست به همان کاری زد که بن سلمان انجام میدهد.
او از بازداشت شدگان قاجاری مبالغی برای آزادی شان میگرفت.
زن مساله مشترک تجدد رضاه شاه و بن سلماناین
استاد دانشگاه میگوید: وجه اشتراک دیگر ولیعهد عربستان با شاه پهلوی
تصمیمات آنها درباره زنان است. رضا شاه معتقد بود زنان باید با اصلاحات،
نوسازی و مدرنیته نقش جدی داشته باشند و همپای مردان تحصیل و فعالیت کنند.
در آن مقطع زنان ایرانی با پوشیه در ملاء عام ظاهر میشدند و هیچ گونه
صحبتی با مردان نمیکردند.
رضاشاه هم به سمت کشف حجاب رفت. او تصور
میکرد تا زمانی که زنان با پوشیه و روبنده وجود دارد، امکان ندارد که
زنان بتوانند فعالیت کنند. بن سلمان هم مشابه همین کار را انجام میدهد.
هرچند او حجاب را منع نکرده است اما اجازه رانندگی به زنان و کار کردن را
به زنان داده است. به اعتقاد زیباکلام، از دیگر وجوه تشابه بن سلمان با رضا
شاه در این است که هیچ کدام از آنها به آزادی بیان و فعالیت گروههای
سیاسی اعتقادی ندارد. هردوی این افراد از منظر شیوه حاکمیتی خود اقتدار گرا
هستند.
فرق بنسلمان و رضاخاناو
در بیان مقایسه تجدد رضاشاه و بن سلمان میگوید: رضاشاه وقتی نوسازی را
شروع کرد تنها نبود. در کنار رضاشاه کسانی مثل ذکاء الملک فروغی، حسن تقی
زاده، علی اکبر داور و عبدالحسین تیمورتاش بودند که به مدرنیزه کردن کشور
اعتقاد داشتند. بسیاری از ایدهها مثل تاسیس دانشگاه هم از سوی این افراد
مطرح شد. اما بن سلمان ظاهرا در این زمینه تنهاست و گویا شبیه به گروهی که
در ایران با رضاشاه فعالیت میکردند، در عربستان وجود ندارد که بن سلمان از
آن به عنوان بازوی اجرایی خود عمل کند. در عین حال دانشجویان و زنان از
اقدامات بن سلمان پشتیبانی میکنند و بن سلمان توانسته در جهان عرب وجهه
فردی را پیدا کند که به دنبال پیشرفت و ترقی است.
مفتیهای عربستان بزرگترین تهدید بن سلماناین
استاد دانشگاه بزرگترین مشکل و تهدیدی پیش روی بن سلمان را علمای وهابی
عربستان و جریانات فکری سلفی میداند و میگوید: آنها مخالف هرگونه از این
اقدامات بن سلمان هستند. مفتیهای عربستان اکنون به خاطر محبوبیتی که بن
سلمان برای خود کسب کرده و هم به خاطر قدرتی که در دست دارد، خیلی جا برای
مانور ندارند، اما بدون رهبران عربستان، در اولین فرصتی که پیدا کنند
مقابله و رویارویی خود را با بن سلمان نشان میدهند.
زیباکلام در
ارتباط با نتیجهبخشی اصلاحات بنسلمان میگوید: بخشی از این اصلاحات که با
زنان ارتباط دارد، حتی اگر به نتیجه نرسد بازگشت ناپذیر است. حتی اگر بن
سلمان هم در قدرت نباشد، مفتیهای عربستان نمیتوانند بعد از چند سال
دوباره بگویند زنان دیگر حق رانندگی ندارند. اما آزمون نهایی برای بن
سلمان، اصلاحات سیاسی است. اینکه زنان بتوانند رانندگی کنند یا اجازه کار
داشته باشند اصلاحات اجتماعی است. اما اصلاحات واقعی اصلاحات سیاسی است،
یعنی اینکه آیا بن سلمان اجازه انتخابات آزاد در عربستان را صادر میکند یا
خیر؟ آیا او آزادی مطبوعات میدهد؟ آیا او حاضر میشود از قانون تمکین کند
و بالاتر از قانون حکومت نکند؟ آیا او اجازه میدهد از او انتقاد شود؟ این
سوالات آزمون نهایی برای اصلاحات بن سلمان است. با اصلاحات سیاسی است که
بن سلمان میتواند اصلاحات اجتماعی را نیز عمیق تر کند، در غیر اینصورت
همین اصلاحات اجتماعی هم ناقص باقی میماند.
تجدد بن سلمان آمرانهتر استزیباکلام
معتقد است: وقتی اجازه گسترش تحصیلات در عربستان صادر میشود یا به زنان
اجازه حضور فعال در اجتماع داده میشود، میزان مطالبات افزایش پیدا میکند و
مطالبات دانشجویان و زنان سعودی رفته رفته سیاسی میشود. آنجاست که اگر بن
سلمان نخواهد به اصلاحات سیاسی تن دهد با مشکلات زیادی رو به رو میشود.
یعنی بن سلمان حاضر نیست در برابر مطالبات لایههای اجتماعی به وجود آمده
پاسخگو باشد. این دقیقا عین داستانی است که در زمان پهلویها اتفاق افتاد؛
یعنی مدرنیته صورت گرفت اما آنها حاضر نبودند به مطالبات جدید تن دهند. او
در پایان میگوید: تجدد بن سلمان آمرانه تر از تجدد رضاشاه است اما اگر او
نخواهد به حوزه اصلاحات سیاسی ادامه پیدا کند، جامعه عربستان با بحران رو
به رو میشود.