کد خبر: ۵۰۴۳۴۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۷ - ۰۹ دی ۱۳۹۶

شوق خرید کریسمس در قلب تهران

روزنامه قانون نوشت: خیابان میرزای شیرازی، امسال هم مانند هرسال پر از حضور مردمی است که آمده اند برای جشن های سال نوی مسیحی خرید کنند. آن‌قدر شلوغ است که توجه هر عابر پیاده ای را حتی قصد عبور از این خیابان را داشته باشد، به خود جلب می‌کند تا حداقل با بابانوئل‌های قرمزپوش عکسی بگیرد و یادگاری برای خودش نگه دارد.
 
مهبد که دو سالش است، دست گذاشته روی بزرگ‌ترین بابانوئلی که در ویترین مغازه گذاشته‌اند وپاهایش را به زمین می‌کوید که باید همان را به خانه ببرند. او رو به پدرش می‌گوید:« پارسال بابانوئل کوچک برایم خریدی و آرزویم را برآورده نکرد، امسال باید بزرگ‌ترش را بخری...» پدر التماس های پسر را می‌بیند و هر کاري می‌کند كه حواس پسرش را پرت کند اما نمی شود که نمی شود. دست آخر متوسل به مردی می شود که لباس بابانوئل را پوشیده است. از او می‌خواهد تا به پسرش بگوید که این بابانوئل های بزرگ و عروسکی فروشی نیست. این تصاویری است که از مقابل چشم های «احمد» می گذرد.
 
پسرک هفت‌ساله ای که همراه با رفیق 12 ساله‌اش کنار خیابان بساط شمعدان‌های رنگارنگ انداخته‌اند و صدای‌شان از بس که فریاد زده اند، گرفته است. شمعدان‌های قرمز و سبز را دانه‌ای 20 هزارتومان می‌فروشند. هر شب 50 شمعدان با خودشان می‌آورند و باید همه را بفروشند. در خیابان میرزای شیرازی، مغازه‌هایی که تا یک ماه پیش اسباب بازی فروشی یا لوازم تزيینی خانگی می‌فروختند، بساط‌شان را جمع کرده‌اند و پشت ویترین‌های‌شان را پر از بابانوئل‌ها و درخت‌های سبز و سفید رنگ کریسمس کرده اند.

در پیاده‌رو جای سوزن انداختن نیست. در کل خیابان شاید پنج بابانوئل بیشتر نباشد که چهار تا از آن‌ها ارمنی هستند. بعضی‌های‌شان سال‌هاست نزدیکی های کریسمس لباس بابانوئل می پوشند و در خیابان میرزای شیرازی و جلوی مغازه‌ها می‌ایستند تا مردم از آن‌ها عکس بگیرند. خانواده‌ها به صورت گروهی کنارش عکس می‌گیرند و بعضی‌ها هم فقط می‌خواهند که بچه‌های‌شان با بابانوئل عکس بگیرند. بابانوئل به مردی که همراه با خانواده‌اش با او عکس گرفته، می‌گوید:« شما که عکس به این قشنگی گرفتی، هزینه‌اش می‌شود پنج هزارتومان» مرد با خنده می‌گوید:« بابانوئل هم بابانوئل‌های قدیم، حداقل کادو نمی‌دادند از ما پول هم نمی‌گرفتند» بابانوئل می‌خندد و می‌گوید:«شما پولش را نده». قدم به قدم راه‌بندان است و نور فلاش موبایل ها یکی بعد از دیگری قطع نمی‌شود.

ما هم عمونوروز داریم

حالا شاید خیلی از مردم برای تفریح و سرگرمی هم که شده، به این خیابان آمده اند تا با مسیحیان و ارمنی‌ها در شادی قبل از عیدشان شریک باشند. مینا همراه با دخترهایش که یکی هشت‌ساله و دیگری 12 ساله است، به این خیابان آمده.

دخترش اصرار دارد یکی از بزرگ‌ترین درخت ها را بخرند و به خانه ببرند. مینا، دخترش را کناری می‌کشد و برای دختربچه اش از فلسفه کریسمس صحبت مي‌كند. در کنارش از عید نوروز و عمو نوروز هم می‌گوید: ما هم عمونوروز داریم. از کادوهایی می‌گوید که عید نوروز، عمونوروز برایش می آورد و خوشحالش می کند. بعد پیشنهاد می‌دهد که ای کاش در این شب‌ها یک عمونوروز هم می‌آمد تا بچه‌ها بدانند ما ایرانی هستیم و عمونوروز برای ماست. مینا، دخترش را متقاعد می‌کند که می‌تواند در جشن‌های کریسمس شاد باشد و خوشحالی کند اما دو ماه دیگر عید است و می‌تواند کادوی بزرگ‌ترش را از او بگیرد. دختربچه به آغوش بابانوئل می‌رود و با خوشحالی به او می‌گوید:« تو برادرعمونوروز هستی؟» مردم با شنیدن جمله دختربچه، لبخند می زنند و عبور می کنند.

کاج های پلاستیکی به جای کاج های طبیعی

چند سالی است که بیشتر مسیحیان به جای درخت کاج طبیعی از درخت پلاستیکی استفاده می‌کنند. یکی از مشتری‌ها که ارمنی است، می‌گوید:«چه کاری است که به درخت‌های کاج و محیط زیست آسیب بزنیم.

دیگر فقط در فیلم ها می بینیم که درخت های جنگل ها را قطع می کنند و برای شب کریسمس آن را می آرایند. این درخت‌های پلاستیکی، نماد در خت‌های واقعی هستند. البته یکی از سنت‌های ارمنی‌ها این است که درخت باید طبیعی باشد، چون در ماه فوریه که این درخت تا آن زمان خشک می‌شود، آن را در آتش می‌سوزانند ولی درخت پلاستیکی را نمی‌شود سوزاند».

صاحب مغازه هم که ارمنی است در تایید حرف‌های مشتری‌اش می‌گوید:« درخت کاج برای ما نوعی برکت می‏آورد. در اصل باید میوه از آن آویزان شود که مانند هفت‌سین هر کدام سمبل یک‌چیز است اما حالا از وسایل مصنوعی استفاده می‏شود. ۱5- ۱0 روز مانده به سال نو، درخت کاج را برپا می‏کنیم. او نیز درباره ارتباطش با مسلمانان عنوان می‏کند: با مسلمان‌ها‏ ارتباط خانوادگی نداریم اما دوست و همکار هستیم».

شاید خیلی عجیب نباشد اما وقتی از مغازه‌دارها می پرسیم چند درصد از مشتری های‌تان مسلمان هستند و چند درصد ارمنی، می‌گوید:« بیشتر مشتری های ما مسلمان هستند و درخت و لوازم کریسمس را برای زیبایی می‌خرند و به خانه‌های‌شان می برند اما بعضی از مسلمان ها همین که متوجه می شوند ما ارمنی هستیم، چیزی نمی گویند و از مغازه بیرون می روند».

آنوش، پیرزني ارمنی است که همراه با نوه اش برای خرید آمده كه می‌گوید:« ما هر سال شب کریسمس در صفحه‌های اینستاگرام‌مان می بینیم که خیلی از مسلمان‌ها هم جشن کریسمس می گیرند و درخت تزيین می‌کنند. این برای‌مان جالب است که البته در چند سال گذشته بیشتر باب شده و مردم از آن استقبال می کنند».

میان مغازه های خیابان کریمخان، یکی از مغازه ها هر سال تزيین خاصی را برای مغازه‌اش به نمایش می‌گذارد. به خاطر همین خیلی از مشتری‌‌های قدیمی می‌آیند تا ایده او را برای تزيین مغازه‌اش ببینند. او امسال در ویترین مغازه اش به جای یک عروسک یا مجسمه بابانوئل، یک پای بابانوئل را داخل ویترین طراحی کرده است. انگار که بابانول در حال رفتن باشد و یک تکه از پایش را داخل ویترین جا گذاشته باشد.

مردی ارمنی که به نظر 50 یا 60 ساله می‌آید همراه با خانواده اش مشغول خرید شکلات های بزرگ و کوچکی با طرح بابانوئل است. او درباره آداب و رسوم روزهای عید کریسمس در خانواده‌شان می‌گوید:« در شب کریسمس همه خویشاوندان در کنار هم جمع می‏شوند و این شب را با هم می‏گذرانند، بعد از آن هم تا چند روز دید‌و‌بازدیدهای‌مان ادامه دارد. ما برای گرفتن جشن در تالارها باید از وزارت ارشاد مجوز بگیریم. بعضی از جشن های‌مان هم در این تالارها برگزار می‌شود».

او ادامه می‌دهد:« بعضی ارمنی‌ها از ۴۰ روز مانده به عید پاک که روز رستاخیر مسیح است، روزه می‏گیرند». امسال قیمت درخت‌های کریسمس متوسط تا بزرگ از 600 تا یک میلیون و دویست هزارتومان است. قیمت گوی‌های رنگی هم از 12 هزارتومان تا 50 هزارتومان است.

گویا امسال تنوع لوازم تزيینی کریسمس نسبت به سال‌های گذشته بیشتر است اما قیمت‌شان هم بالاتر. یکی از فروشنده‌ها می‌گوید:« از همان سال که ایران را تحریم کردند، قیمت لوازم تزيینی کریسمس بالا رفت اما امسال تورم بالاست و قدرت خرید مردم هم پایین آمده است.

فروش ما خوب نیست. کار من فروش وسایل الکترونیک است اما هر سال یک ماه قبل از سال نوي میلادی، وسایل تزيینی کریسمس را می‌آورم. امسال می‌خواستم این کار را انجام ندهم و دوباره گفتم شاید امسال فروش بالاتر باشد اما دوباره همان قدر ضرر کردم. الان پشیمانم.

اما چاره ای هم ندارم. چند روز دیگر عید است در حالی که فقط باید ضرر جنس هایی که آورده‌ام بفروشم». او با اشاره به دستفروش هایی که در گوشه خیابان ها بساط پهن می کنند، می‌گوید:« مردم بیشتر از آن‌ها خرید می کنند، چون قیمت‌های‌شان ارزان‌تر است. شما نگاه نکنید که داخل مغازه‌ها پر از مشتری است؛ مردم می‌آیند قیمت می‌گیرند و از مغازه بیرون می‌روند وحق هم دارند. قیمت های امسال سرسام آور بالاست».
نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"