لزوم پاسخ گویی فوری به مطالبات مردم
جلال خوش چهره در خبرآنلاین نوشت: مجلس طرح دو فوریتی انتخاب مکانی
برای بیان اعتراضهای مردمی را تصویب کرد. اگرچه این اقدام راهکاری است
برای قانونمند کردن اعتراضهایی مانند آنچه در هفتههای اخیر انجام شد، اما
توجه و پاسخ درخور به آن از اهمیتی فوریتر برخوردار است.
آنچه در پی حوادث اخیر رخ داده و از تریبونهای رسمی و نیز رسانهملی
بازتاب یافته، همچنان جنس پاسخها نشان از توقف در جدالهای جناحی دارد؛
یعنی همانی که سرانجام خشم مردم را برانگیخت.
اکثر صاحبان
تریبونها و رسانههای رسمی کوشیدهاند با رویکردی تقلیلگرایانه، بروز
ناآرامیهای اخیر را به شبکههای اجتماعی، عواملبیگانه و ناتوانی دولت در
حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مربوط دانسته و براین اساس به چرایی و چگونگی
اعتراضات بپردازند. این رویکرد که متأسفانه سابقهای طولانی در بزنگاههای
مختلف داشته، همچنان اصرار در پاک کردن صورت مسأله به جای تدبیر
واقعگرایانه در رفع عوامل ایجابی چنین وضعی دارد. بدیهی است نتیجه چنین
رویکردی نیز بیشتر به کنترل اوضاع میانجامد تا اینکه بخواهد راهکاری
مدیریتی را در دستور کار قرار دهد.
بهرهمندی
عوامل بیگانه از بروز اعتراضاتی مانند آنچه در هفتههای اخیر رخ داد، ریشه
در بسترهای داخلی دارد. کاستن از افق تحلیلی اوضاع نه تنها از احتمال یا
استمرار چنین اتفاقی در آینده نمیکاهد، بلکه با لاینحل ماندن مشکلات،
میتواند ابعاد دیگری پیدا کند. درک صورت مسأله بخش مهمی است، اما یافتن و
اجرای راهحلهاست که همیشه سخت است.
هنر مدیریت
نیز کشف راهحلها با هزینه کمتر است. بنابراین نمیتوان با ساده کردن صورت
مسأله، به بیان چراییها و راهحلهای کوتاهنظرانهای دلخوش کرد که در
خوشبینانهترین حالت، به آرام کردن وضع در کوتاهمدت میانجامد. در واقع
ریشه مشکلات را باید در شیوه مدیریتها، عدم شفافیتها، نبود گردش سالم و
شفاف نخبگان، انحصارطلبی، نامتعادل بودن توزیع منافع عمومی، بسته بودن چرخه
اطلاعات و مهمتر از همه، رقابتهایی دانست که امید مردم را به آینده دچار
تردید کرده است.
رقیبان در همه ماهها و
بلکه سالهای گذشته به افشای یکدیگر پرداختهاند و مردم بهطور شکسته
بسته، وقتی از ماجراها خبردار شدهاند که افشاگری ها رخ داده است. جالب
اینکه طرف رقیب نیز همیشه چیزی در چنته داشته که بخواهد بدل بزند. آنچه در
این به اصطلاح افشاگریها نیز مورد توجه نبوده، دو نکته اصلی است؛ نخست
مصالح و منافع ملی و دوم، ارائه راهحل روشن برای مشکلات پیش آمده. در
اینجاست که باید اذعان کرد شبکههای اجتماعی و یا بیگانگان اگر کمتر نه،
ولی بیشتر از عواملی که پراکندن تخم یأس و نامیدی کسب و کارشان است، در
بروز ناآرامیها نمیتوانستهاند نقش آفرینی کنند.
ایجاد
فضایی برای ابراز اعتراضات مردمی، راهکار قانونمند کردن چنین وضعی است،
اما شنیدن و پاسخ مسئولانه به آن هنر مدیریت اوضاع خواهد بود. دراین صورت
نگرانی از شبکههای اجتماعی و عوامل بیگانه بلاموضوع خواهد شد. فراموش
نکنیم مردم در چهار دهه گذشته و در سختترین شرایط هرگز تن به بازیها و
شیطنتهای بیگانگان ندادند. آنان صمیمانه شریک همه تلخ و شیرینها بودند.
آنچه مردم را معترض میکند، کمرنگی امید به آینده است.